سرمقاله

آیا کنترل تورم امکانپذیر است؟ / پیمان مولوی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حضور ایرانسل در تلکام ۱۴۰۳ با شعار جریانی به سوی هوشمندی
  • آغاز طرح زمستانی «ایرانسل‌من»
  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 12755  |  صفحه آخر  |  تاریخ: 28 تیر 1402
    سلامت روان با عشق‌ورزیدن به کودکان
    امنیت عاطفی؛ یکی از نیازهای مهم کودکان بعد از مسائل زیستی است. امنیتی که با محبت کردن در کودکان تامین می‌شود؛ البته محبتی بی‌قید و شرط و واقعی. طبق یافته‌های علمی کودک در سایه عشق، احساس ارزشمندی می‌کند، بنابراین مسائل و مشکلاتش را به‌ راحتی با والدین خود در میان می‌گذارد.
    البته نکته قابل‌تامل این‌که تربیت‌پذیری کودک زمانی رنگ تحقق به خود می‌گیرد که ارتباط والدین با کودک محبت‌آمیز باشد. درواقع تا زمانی که محبت جایگاهی در تربیت کودک نداشته باشد، نباید انتظار اثرگذاری واقعی را داشت. والدین باید به این مسأله توجه داشته باشند که عشق‌ورزیدن به کودکان، آنها را از انحرافات اخلاقی در آینده مصون می‌دارد.
    محبت یک نیاز طبیعی است، بنابراین دریافت یا عدم‌دریافت آن می‌تواند در تعادل یا عدم‌تعادل روح تاثیرگذار باشد. کودکانی که محیط گرم محبت را تجربه می‌کنند، اغلب روانی شاد و دلی آرام و بانشاط دارند. این کودکان در آینده به زندگی امیدوار و دلگرم هستند و خود را در این جهان پرآشوب تنها و بی‌کس نمی‌دانند. درواقع محبت و عشق‌ورزیدن به کودکان باعث می‌شود آنها در آینده افرادی با صفات و احساسات عالی انسانی باشند و به عبارت ساده‌تر افراد متعادل‌تری هستند.
    روابطی برای بروز استعدادها
    نیازهای روانی کودک؛ مسأله‌ای مهم و از مباحث اصولی در روان‌شناسی تربیتی و حتی روانکاوی است. واقعیت امر این است که رابطه صحیح و عاطفی والدین با کودکان تامین‌کننده سلامت و بهداشت روان‌ آنهاست. به‌عبارتی ساده‌تر روابط صحیح و عاطفی والدین زمینه‌ساز بروز استعداد کودکان است اما کودکانی که این نیازشان برطرف نمی‌شود چه شهروندانی خواهند بود؟ بی‌توجهی به این نیاز در کودکان باعث می‌شود آنها روحیه مقاومت در برابر خواسته دیگران را نداشته باشند. در حقیقت این کودکان برای جلب محبت دیگران به خواسته آنها تن می‌دهند تا محبت‌شان را از آن خود کنند.
    در تربیت کودک باید این حس را به او بدهید که به‌عنوان یک انسان برای شما ارزش دارد و این ارزش با هیچ موردی ــ نمرات پایین، کارهایش و... ــ ارتباطی ندارد. فراموش نکنیم کودکان از همان بدو تولد و روزهای ابتدایی زندگی‌شان با دیدن، لمس کردن و... کسب تجربه می‌کنند؛ تجربیاتی که در ادامه به او در رشد و پیشرفتش کمک خواهد کرد، بنابراین بهترین فرصت است تا از او انسانی قوی بسازید.
    واقعیت امر این است که کودکان در سال‌های ابتدایی زندگی‌شان از بازی با والدین‌شان یادگیری را آغاز می‌کنند، چراکه بازی برای کودکان همیشه جذاب بوده. در مقابل این نکته را هم نباید فراموش کرد بازی برای کودکان این فرصت را فراهم می‌آورد که بیندیشند، جست‌وجو کنند و حل مسأله را بیاموزند. در میانه بازی‌های کودکانه با والدین گاه کودک روبه‌رو شدن با مشکلات را می‌آموزد، روندی که به او کمک می‌کند در آینده موفق‌تر عمل کند. امروزه بر این باورند والدین و معلمان می‌توانند با بازی کردن علوم‌تربیتی را به کودکان آموزش دهند.
    بی‌قید و شرط دوست داشته باشید
    «اغلب پدرومادرها از سلامت روان برخوردارند به غیر از خانواده‌های آسیب‌پذیر.» به باور یکی از روان‌شناسان کودک و نوجوان اغلب پدرومادرها بی‌نهایت به فرزندان‌شان عشق می‌ورزند. هرچند روش‌های تربیتی که والدین‌مان اعمال کرده‌اند باعث شده در ابراز این عشق دچار اشتباهاتی شویم تا در نهایت نه‌تنها این حجم از عشق را ابراز نمی‌کنیم، بلکه احساس می‌کنیم برخی مواقع ابراز کردنش باعث لوس شدن فرزندمان می‌شود. سمیرا طاووسی معتقد است بذری که فرزندان‌مان برای تربیت نیاز دارند، عشق است.
    به اعتقاد طاووسی هر کودکی با هر توانمندی اگر با عشق بزرگ شود، بی‌شک سلامت روان خواهد داشت: «این به معنای بله‌گو بودن پدرومادرها نیست، این‌که هرچه کودک بگوید، حاضر باشد. پدرومادر سالم و آگاه پدرومادری هستند که حتی با عشق کودکان‌شان را تنبیه می‌کنند؛ تنبیه به معنای محروم کردن.»
    «شاهراه سلامت روان کودکان و حتی خانواده‌ها ابراز عشق است. در هر شرایطی هر نوع کلام، نگاه و نوازش عاشقانه نیاز اساسی بچه‌های ما است.» به باور طاووسی نیاز نیست بچه‌ها در میانه اسباب‌بازی‌ها غرق شوند تنها کافی است باور کنند ما عاشق‌شان هستیم: «پدرومادرها با جملات هم می‌توانند این دوست داشته‌شدن واقعی را ابراز کنند مثلا بگویند به عشق دخترم فلان غذا را پختم یا پدر خانواده بگوید با فکر کردن به این‌که تو پسرم هستی خستگی امروزم در رفت.»