کد خبر: 13619 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 18 مرداد 1402
چرا امثال حسین علیزاده و کیهان کلهر در جشنواره فجر جایی ندارند؟!
علی رهبری (موسیقیدان و رهبر ارکستر با سابقه) معتقد است: «اگر نام جشنواره فجر را تنها «جشن فجر» گذاشته بودند، کاملا درست و منطقی بود و دیگر انتقادی هم به آن وارد نمیشد اما همراهی کلمههای فستیوال یا جشنواره در عنوان این رویداد، انتظاری ایجاد میکند که تا به حال عملی نشده است. البته که جشنواره موسیقی فجر بدون حضور بزرگانی همچون حسین علیزاده و کیهان کلهر بیمعنی است.»
چندی پیش نام شاهین فرهت، سید محمد میرزمانی، هادی آرزم و محمدعلی مرآتی به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری و رضا مهدوی به عنوان دبیر سیونهمین جشنواره موسیقی فجر اعلام شد؛ نامهایی آشنا که برخی از آنها شاید بارها در عناوین مختلف در بخش اجرایی موسیقی کشور فعال بودهاند؛ مثلا شاهین فرهت دو سال دبیر جشنواره موسیقی فجر بود و سپس در شورای سیاستگذاری این جشنواره حضور داشت و یا سید محمد میرزمانی چند سالی به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکرد. محمدعلی مرآتی نیز علاوه بر تدریس در دانشگاه دبیری چند دوره جشنواره موسیقی نواحی ایران را بر عهده داشته است.
حضور هادی آرزم عضو شورای هنری ارکستر سمفونیک تهران و البته فعالیتهای رضا مهدوی به عنوان مدیر کل اسبق مرکز موسیقی حوزه هنری بخشی از فعالیتهای اجرایی اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره فجر در این سالها بوده است.
این در حالی است که ایسنا چند روز گذشته، نشستی را با حضور این هنرمندان که در حال حاضر اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره سی و نهم هستند، برگزار کرد و به بررسی نقطه نظرات آنها برای برگزاری جشنوارهای رو به رشد پرداخت که البته تقریبا همه اعضای شورا عملی شدن این اتفاق را منوط به تامین بودجه جشنواره دانستند؛ حقیقتا نمیتوان تاثیر کمبود بودجه کم جشنواره را در بیمیلی حضور برخی از بزرگان و اساتید موسیقی روی صحنه این جشنواره را نادیده گرفت.
اما از آنجایی که علی رهبری همیشه یکی از منتقدان شکل و روند برگزاری این جشنواره بوده است، واکنشی به این میزگرد داشته است و در این گفتگو با این هنرمند مسئله را آسیبشناسی کردهایم.
در ابتدا از او سوال میکنیم که او به عنوان فردی که در جشنوارههای مختلفی در خارج از ایران شرکت داشته و سالهاست از کیفیت و روند اجرای برخی جشنوارهها از جمله جشنواره فجر ناراضی است، تحلیلش از وضعیت برگزاری جشنواره موسیقی فجر چیست؟
رهبری پاسخ میدهد: حدود ۲۰ سال است که با روند موسیقی در ایران، به خصوص جشنواره فجر آشنا شدهام. ۲۰ سال پیش که پس از ۳۰ سال دوری از وطن به ایران آمده بودم، بعد از برگزاری جشنواره موسیقی فجر و آشنایی با نوازندهها و محیط موسیقی کشور از بنده سوال شد که عقیدهام درباره جشنواره فجر، وضعیت موسیقی و موسیقیدانها در ایران چیست؟ که در پاسخ گفتم: «محیط موسیقی ما مانند باغی غنی از میوههای عالی است که اکنون دچار آفت شده و اتفاقا این آفتزدگی به جشنواره موسیقی فجر هم رسیده است.»
او ادامه میدهد: «متاسفانه در ۲۰ سال گذشته شاهد تکرار مکررات بودهام البته با این تفاوت که کیفیت موسیقی، وضع موسیقیدانها و به خصوص جشنواره فجر خیلی وقتها با درجا زدن ضعیفتر هم شده است. آفتزدگی میتواند بهترین میوههای یک باغ را به نابودی بکشاند. باغ زیبای موسیقی در ایران مدتهاست که دچار آفتزدگی شده و ضرر این بحران خیلی وقتها مستقیما در جشنواره دیده میشود. آفتزدگی گاهی به صورت طبیعی و گاهی به دلیل سهلانگاری به وجود میآید و در موسیقی ایران نیز خیلی وقتها به صورت طبیعی نبوده و از روی سهلانگاری محض به وجود آمده است.»
این هنرمند درباره علت برخی از این سهلانگاریها میگوید: «متأسفانه علت اصلی آن برای هر شخص حرفهای و حتی غیرحرفهای کاملا مشخص است؛ در ۲۰ سالی که من موسیقی ایران را رصد کردهام، افرادی تکراری به صورت مختلف در جایگاههای مشاور، عضو شورا، مدیر هنری و... مسئولیت داشتهاند.»
او در توضیح عدم موفقیت برخی از رویدادهای هنری در ایران بیان کرد: «اگر از خود دوستان بپرسید، فورا مشکل را گردن مسئولین اداری و مالی میاندازند که البته تا حدی هم حق دارند ولی مشکل اصلی اینجاست که موسیقی در سطح تجربه و ظرفیت خود این افراد باقی مانده است و نتوانسته بالا برود. من خودم شاهد بودهام که تمام اتفاقات موسیقایی توسط یک گروه تصمیمگیری میشود و تصمیمات و رویکرد آنها نیز اغلب تکراری است. اگرچه که در جشنواره موسیقی فجر باید از بهترینهای ایرانی و غیر ایرانی استفاده شود اما گاهی میبینیم که اغلب هنرمندانی بدون اینکه هدف مشخصی داشته باشند، برنامههای تکراری خود را به خورد مخاطب میدهند که در تمام سال هم در دسترس عموم بوده است. به زعم بنده مشکل اساسی بیهدف بودن است. در جشنوارههای ما خط و هدف واقعی دیده نمیشود. تصمیماتی که برخی از این مسئولان گرفتهاند اغلب مانند بداههسرایی بوده و ضرر مستقیمش به موزیسینها و حتی به خود وزارت فرهنگ و ارشاد برگشته است.»
او همچنین بیان کرد که بنیاد فرهنگی رودکی با هدف برگزاری رویدادهای فرهنگی و هنری تشکیل شده است اما بیشتر به برنامههای سرگرمکننده میپردازد و به مرور زمان حالت بنگاه شادمانی پیدا کرده است. با شرایط و فعالیتهای فعلی، اگر کلمه «فرهنگ» از عنوان بنیاد رودکی حذف شود، مشکل حل خواهد شد.