از نظر تئوریک و در نگاه اول، ایده کودتا ارتش علیه دولت فعلی نتانیاهو، ایده ای بعید، غیر منطقی و غیرقابل اجرا به نظر می رسد. در واقع، بحران بی‌سابقه‌ای که امروز اسرائیل در حال تجربه آن است، راه‌حلی ندارد، مگر در چند سناریو، که شاید مهم‌ترین آنها به شرح زیر باشد:
به گزارش رصدخانه اندیشکده ها به نقل از میدل ایست مانیتور، اولین سناریو این است که جنایتکاران پسران تپه و کاهانیست های قاتل،به رهبری اسموتریچ و بن گویر، عقب نشینی کنند و با متوقف کردن فشار بر نتانیاهو، دیوانگی انجام ندهند و او را به سمت دولت های افراطی و مذهبی چون داعش سوق ندهند. به نظر نمی رسد این گزینه حتی یک درصد هم محتمل باشد، زیرا این قاتلان که حتی بر اساس قانون اشغالگری به جرم محکوم شده اند، مانند گربه‌ای شده‌اند که چاقو را می‌لیسد و فکر می کند که خون یک طعمه ارزشمند است.
بسیاری از جزئیات این طرح بی اطلاع هستند. بن گویر بر اساس باورهای دیوانه وار خود معتقد است که مأموریت او این است که هر زمان که نور آتش شروع به خاموش شدن کرد، نفت بریزد، زیرا این رویارویی بزرگ و نبرد آرماگدون را نزدیکتر می‌کند. یهودیان بر دشمنان خود، از جمله فلسطینی ها و اعراب، پیروز خواهند شد و آنها را به بردگان و خدمتکاران تبدیل خواهند کرد. این نبرد همچنین شامل نابودی مسجد الاقصی و ظهور مسیح آنهاست که از یهودیان حمایت خواهد کرد. کسانی که این را باور ندارند باید به ایدئولوژی واقعی که این ابله را هدایت می‌کند، نگاه کنند.
در مورد دوستش اسموتریچ، او چشم‌انداز دقیق‌تری برای آوردن صلح به سرزمین‌های اشغالی دارد، زیرا او طرحی را طراحی می‌کند که ادعا می‌کند به درگیری فلسطین و صهیونیست پایان می‌دهد. این طرح شامل فلسطینی ها می شود که بین زندگی در یک کشور یهودی با حقوق ناقص، مهاجرت یا مرگ، یک گزینه را انتخاب می‌کنند.
در مورد فلسطینی ها، اسموتریچ معتقد است که آنها دو گزینه اصلی دارند، کسانی که با دست کشیدن از آرمان های ملی خود موافقت می کنند، می توانند به عنوان یک فرد در دولت یهود بمانند و زندگی کنند و از تمام مزایایی که دولت یهود به ارمغان آورده است، بهره مند شوند در حالی که اسرائیل به کسانی که تصمیم می گیرند از خواسته های ملی خود دست نکشند، برای مهاجرت به یکی از کشورهای عرب یا به هر مقصد دیگری در جهان کمک خواهد کرد. اسموتریچ با اشاره به مقاومت در برابر اشغالگری گفت:« همه یکی از این دو گزینه را نمی پذیرند. کسانی هستند که همچنان گزینه دیگری را انتخاب می کنند.»
اسموتریچ مدعی شد که این طرح عادلانه ترین و اخلاقی ترین طرح با همه معیارهای تاریخی، صهیونیستی و یهودی است و تنها گزینه ای است که می تواند به آرامش، صلح و همزیستی واقعی منجر شود.
گزینه دوم این است که دو طرف درگیری به توافق برسند. این شامل دستیابی به مصالحه، بازگرداندن اوضاع به حالت قبلی و خروج اشغالگران اسرائیل از بحران خفقان‌آور است. این گزینه‌ای است که در حال حاضر غیرممکن‌ترین گزینه به نظر می‌رسد، زیرا همه نشانه‌ها حاکی از آن است که نتانیاهو نجات شخصی را بر نجات دولتی که رهبری می‌کند، ترجیح می‌دهد. در مورد اتفاقات اخیر اسرائیل، یک تحلیلگر گفت:« نتانیاهو خود را نجات داد و اسرائیل را نابود کرد. هیچ امکانی در افق برای هیچ کدام وجود ندارد. شکاف های در جامعه اسرائیل به اوج رسیده است.» به طور خلاصه، تا کنون، این گزینه هیچ شانس معقولی برای اعمال روی زمین ندارد.
در مورد آخرین گزینه، این است که اسرائیل به گزینه جنگ داخلی روی آورد که طبق آخرین نظرسنجی، دیگر مانند گذشته غیرممکن نیست. در نظرسنجی روزنامه Maariv که توسط موسسه لازار انجام شد، نشان داد که 58 درصد از شهرک نشینان اسرائیل از جنگ داخلی بیم دارند. البته بعید است که این اتفاق رخ بدهد. پیش بینی می‌شود که به جای کودتا، یک کودتای نظامی به شیوه ای مدرن و نوآورانه سازماندهی شود. ممکن است این کودتا در قالب سازماندهی مرگ نتانیاهو یا سایر اعضای اردوگاه مذهبی صهیونیستی رخ دهد و راه را برای انتخابات پارلمانی هموار کند که قطعا به نفع مخالفان خواهد بود. طبق آخرین نظرسنجی ها این کودتا به نفع اپوزیسیون راست خواهد بود زیرا جناح چپ در اسرائیل سال ها پیش مرد و به خاک سپرده شد.
اینها گزینه هایی است که امروز روی میز است و شاید گزینه های دیگری هم وجود داشته باشد که ممکن است هر لحظه پیش بیاید. همه آنها گزینه هایی هستند که می توانند نقشه رویدادهای منطقه را دوباره ترسیم کنند. عجیب است که طرف عربی نقش تماشاگر را در مورد اوضاع خشمگین منطقه به عهده گرفته است. هیچ نشانه ای از حیات از این سوی درگیری به جز مقاومت فلسطین وجود ندارد. این مقاومت ممکن است به عنوان وزنه تعادلی برای انتخاب بین یک گزینه و گزینه دیگر عمل کند.