بدعت انتصاب غریبه های غیر متخصص و نا آشنا در فدراسیون های ورزشی، همواره برای اهل فن و جامعه ورزشی کشور هم به لحاظ روحی و روانی سنگین و حقارت آلود بوده و هم از نظر کارکرد اجرایی آسیب زا.  اگر با تبصره و ماده بتوان برخی فدراسیون عمومی را از این دایره خارج کرد، بی گمان فدراسیونهای تخصصی پای ثابت این قاعده مدیریتی هستند. 
فدراسیون سوارکاری یکی از این فدراسیونهاست که در یک سال گذشته و بعد از ابطال انتخاباتی که به ذائقه وزارت تحت مدیریت سجادی خوش نیامد و همکاران حقوقی او با تعریف بندهای به نام قانونی، توانست اراده عمومی این فدراسیون را نادیده بگیرد که سرانجام با حکم قضایی آن انتخابات باطل شد.
حاکم و داوطلب ریاست فعلی این فدراسیون که به شهادت اهل نظر، آشکارا قوانین فدراسیون را زیر پا گذاشته و با تغییرات گسترده، به دنبال هماهنگی آرای مجمع انتخاباتی به سود خود است؛ سرپرستی که مورد حمایت وزیر سابق بوده و به همراه دو همکار وزارتی داوطلب ریاست فدراسیون سوارکاری شده اند. 
همچنین دو عضو دیگر از خانواده تخصصی سوارکاری نیز در حالی پا به رقابت گذاشته‌اند که با نگرانی تحولات شک برانگیز این فدراسیون را به نظاره نشسته‌اند و با بیم و امید فراوان چشم به تصمیم وزیر جدید ورزش و جوانان برای جلوگیری از این رفتارهای مدیریتی و تبلیغاتی شده اند. 
از سوی دیگر جامعه سوارکاری با انتشار نامه‌های متعدد و با حضور در مجلس و مراکز نظارتی خواستار برحذر داشتن غریبه حاکم در فدراسیون سوارکاری، برگزاری انتخابات عادلانه و تحقق  آرای مبتنی بر اراده حقیقی مجمع و اعضای جامعه سوارکاری هستند. آنان در مکاتبات و اعتراضات حضوری مصداقهایی را گزارش کرده‌اند که به سود سرپرست فعلی فدراسیون است و با این کارها از آبروی وزارت ورزش برای یک فدراسیون و به سودکاندیدایی خاص هزینه می شود. 
حمایتها از غریبه حاکم بر فدراسیون سوارکاری به گونه ای بوده که یک نماینده مجلس با انتشار یادداشتی هشدار داد که سجادی وزیر سابق  شان خود را در حد یک تبلیغاتچی برای همکارش در فدراسیون سوارکاری کاهش داده است!
فعالان ورزش سوارکاری هم به روشهای گوناگون به حمایتهای پیدا و پنهان وزارتخانه از همکار خود اعتراض کرده و در نامه‌ای به وزیر جدید ورزش، خارج شدن فدراسیون از ریل فنی و حقوقی با سرپرستی (و همزمان کاندیدای ریاست) یکی ازکارکنان وزارتی ناآشنا به ورزش تخصصی سوارکاری هشدار داده اند که اسب فدراسیون را ناشیانه زین کرده و در بیابان برهوت و بیراهه می تازد، حال آنکه این ره که می رود به ترکستان است. معترضان به تاختن بی هدف سرپرست فعلی، شیوه های اعتراض متفاوتی از دیدار با مسئولان و رایزنی با نمایندگان را در پیش‌گرفته‌اند  رسانه ها نیز  این دغدغه ها را درک کرده و با گزارش دست به دست شدن نامه جامعه سوارکاری در مجلس و نیز انتشار یادداشت و گزارش به مدد اهالی ورزش تخصصی سوارکاری آمده اند، بلکه ضرر از نیمه بازگردد.
مهمترین انتقادات به سرپرست فعلی فدراسیون سوارکاری این است که او چرا کمیسیونهای انتخاباتی را تا سال 1400 اعتبار دارد، باطل کرده و انتخابات جدید این کمیسیونها رابرگزار کرده  تا 12 رای مجمع  تغییر پیدا کند؟ چرا در حالی که طبق «سند تحول دولت « - که توسط رئیس جمهور ابلاغ شده- انتصاب مدیران وزارتی در راس کمیته‌های المپیک و پارالمپیک، فدراسیونها، هیئتها و صندوق حمایت از پیشکسوتان ممنوع است، وزیر سابق با انتصاب همکار خود به عنوان سرپرست، به جامعه ورزشی سوارکاری و همین سند ابلاغی توسط عالی‌ترین مقام اجرایی کشور دهن کجی کرده است؟ چرا برغم اتمام  مدت زمان همین سرپرستی شش ماهه در نیمه خرداد،  کارمند وزارت ورزش به سرپرستی فدراسیون ادامه می دهد، به گونه که تا زمان برگزاری مجمع در 7 شهریور ، ایام سرپرستی وی به مرز غیر قابل باور 9 ماهه می‌رسد؟
تغییر حدود 10 هیئت استانی در مدت سرپرستی که پرونده برخی از آنان به دستگاه قضایی رسیده چه ذهنیتی- جز مهندسی انتخابات- در جامعه سوارکاری ایجاد می کند؟
اکنون که شمارش معکوس برای برگزاری انتخابات فدراسیون سوارکاری آغاز شده، برخی پیشکسوتان و فعالان سوارکاری  به صورت مستقیم و غیر مستقیم نسبت به آینده این ورزش سنتی و آیینی ایرانیان و سپردن آن به غریبه ای خارج از فدراسیون ابراز نگرانی کرده‌اند. بیم و امید آنها تا دقیقه 90 به  وزیرجدید ورزش و جوانان است که چتر ناعادلانه حمایتی را از کاندیداتوری همکارش بردارد و ضمن بر حذر داشتن وی از ادامه کاندیداتوری، رعایت مساوات و عدالت را در برگزاری مجمع انتخاباتی برای تحقق اراده حقیقی جامعه سوارکاری را اجرایی کند. اما آیا هاشمی صدای جامعه سوارکاری را می شنود به سنت ناصواب وزیر سابق پایان خواهد داد؟