کد خبر: 15356 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 19 شهریور 1402
یک تحلیل گر مسائل سیاست خارجی مطرح کرد
منطق تنش زدایی میان ایران و آمریکا
رضا نصری تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در خصوص اظهارات حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان درباره سند سپتامبر و واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه به این موضوع که گفت موضوع سند سپتامبر موضوع جدیدی نیست، گفت: سخنگوی وزارت خارجه در مورد ابهامی که در برخی رسانهها به واسطه استفاده آقای امیرعبداللهیان از اصطلاح «سند سپتامبر» ایجاد شده بود، روشنگری کردند. در واقع، از اظهارات وزیر خارجه به اشتباه اینطور در رسانهها برداشت شده بود که ایشان به یک سند «جایگزین برجام» اشاره داشته است. حال اینکه آقای امیرعبداللهیان به نقشهٔ راهی برای بازگشت به برجام اشاره کردند که در تابستان ۲۰۲۲ میان طرفین رد و بدل شده بود.
وی افزود: این نقشهراه ابتدا به خاطر اختلافات طرفین بر سر «موضوعات پادمانی» معطل ماند؛ یعنی آژانس و طرف غربی معتقد بودند موضوعات پادمانی موضوعاتی ماهیتاً «فنی» هستند که باید طی یک فرآیند مذاکرات فنی میان ایران و آژانس حلوفصل شود و ایران معتقد بود اختلافات پادمانی به عملکرد غالباً «سیاسی» آژانس در حوزه نظارتی برمیگردد و باید در وین در چارچوب مذاکرات سیاسی برطرف شود. پس از آن، ادامه رایزنیها در این باره به شروع کمپینهای تبلیغاتی انتخاباتِ میاندورهای کنگره در پاییز ۲۰۲۲ برخورد و همزمان با شروع اعتراضات سال گذشته و فضاسازیها پیرامون مشارکت ایران در جنگ اوکراین از دستور کار کشورهای غربی به کُل خارج شد. اشاره وزیر به این نقشهراه بود و نه سند جدیدی که جایگزین برجام باشد.
به گزارش ایلنا، نصری در پاسخ به این سوال که امروز شکل توافق ایران و آمریکا بعد از آزادی زندانیان دو تابعیتی و پولهای بلوکه شده به چه صورت است بلومبرگ اخیرا مدعی شد که ایران در ازای کاهش غنیسازی اورانیوم فروش نفت خود را بالا میبرد این موضوع تا چه اندازه درست است، گفت: به نظر میرسد بر روابط ایران و آمریکا یک منطق «تنشزدایی» حاکم شده است. آمریکا درگیر موضوع اوکراین و انتخابات است و قصد تشدید تنش با ایران را ندارد و ایران نیز با توجه به شرایط اقتصادی از تشدید تنش با آمریکا منفعتی نمیبرد. ضمن اینکه گذر زمان به تدریج رسیدن به توافق را دشوار میکند. به همین خاطر، گمان میکنم دو طرف به این فرمول مشترک دست یافتهاند که در مقطع کنونی - در فقدان برجام - بهترین راه پیش رو، اتخاذ یک سلسله اقدامات و تدابیر متقابل است که هرکدام میتوانند - به دور از تشریفات حقوقی - به اجرا درآورند تا احیاناً فضای سیاسی برای انعقاد یک توافق مدون مهیا شود. در این راستا، ممکن است آزادی زندانیان در دو کشور، آزادیسازی پولهای بلوکه شده ایران، کاهش تنش در حوزه نظامی، تعدیل تحریمهای نفتی و همچنین تعدیل فعالیتهای هستهای ایران جزئی از این تدابیر و اقدامات باشد.
وی در پاسخ به این سوال که سناریوی پیش رو توافق ایران و آمریکا به چه صورت پیشبینی میشود آیا به توافق روی کاغذ منجر خواهد شد، گفت: معتقدم امروز «سند سپتامبر» تا حدود زیادی موضوعیت خود را از دست داده است چراکه این بار به فصل انتخابات ریاستجمهوریِ آمریکا رسیدهایم و بعید است آقای بایدن بخواهد به خاطر پرونده هستهای، خودش را با لابی اسرائیل و کنگره و حزب جمهوریخواه و دموکراتهای تندرو درگیر کند. در واقع، در فصول انتخاباتی در آمریکا مواضع و عملکرد سیاستمداران به شدت شعاری و تبلیغاتی و عوامگرایانه میشود و هیچ سیاستمداری حاضر نیست ولو برای اجرای یک سیاست معقول و معتدل در قبال ایران هزینه سیاسی و انتخاباتی بپردازد! حال، آیا بعد از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و احیاناً ایجاد یک فضای سیاسی مستعدتر، باز همین سند مبنا قرار خواهد گرفت؟ آیا تا آن زمان نقشه راه دیگری مورد توافق قرار خواهد گرفت؟ یا اینکه سلسله اقدامات خاموش، تدریجی و جامعتر کنونی در نهایت در قالب یک سند مستقل یا یک قطعنامه شورای امنیت کُدبندی (Codify) و جایگزین برجام خواهد شد؟ هنوز معلوم نیست. هرچند گمان میکنم - اگر برنامه واقعاً همین باشد - گزینه آخر محتملتر است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: حقیقت این است که از زمان تشکیل دولت جدید در آمریکا در ژانویه ۲۰۲۵ تا انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ در اکتبر ۲۰۲۵ تنها ده ماه برای رسیدن به یک توافق فرصت باقی خواهد ماند که در آن بازه زمانی یک انتخابات ریاستجمهوری در ایران نیز برگزار خواهد شد. اگر از منظر حقوقی نگاه کنیم، در این بازه زمانی کوتاه، اگر موضع قطعی ایران اجرای «برجام آنطور که هست» در راستای این سند باشد، بعید است دولت آمریکا تن به قراردادی بدهد که عملاً بندهای غروب آن ظرف چند ماه به نفع ایران منقضی میشود. اگر هم طرفین بخواهند بر سر تاریخ انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ مذاکره کنند، آنگاه سایر موضوعات درون برجامی نیز - که با هم توازن و پیوستگی دارند - باید ناگزیر مورد مذاکره قرار بگیرند که این خود عملاً به مثابه مبادرت به یک مذاکره پیچیده بر سر یک برجام جدید خواهد بود که قابل تحقق نیست. در این میان، آنچه باقی میماند تثبیت و کدبندی اقدامات تدریجی، جامعتر و خاموشی است که به نظرم از هماکنون طرفین در پیش گرفتهاند.