سرمقاله

شوالیه‌های شمع خاموش‌ کن!

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • آمادگی ایرانسل برای همکاری با استارتاپ‌ها در حوزه هوش مصنوعی
  • برگزاری رویداد ایران‌هلث با حمایت همراه اول نمایشگاه بین‌المللی ایران هلث با حمایت همراه اول به عنوان نخستین اپراتور سلامت کشور، برگزار می‌شود.
  • اعلام بسته تخفیفی ایرانسل ویژه روز جهانی ارتباطات
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 15715  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 03 مهر 1402
    نتایج تجربه آرمانگرایانه و واقع‌گرایانه
    علی باقری در محاصره کاسبان تحریم
    در حالی مذاکره کننده ارشد ایران در دولت سیزدهم از تلاش کاسبان تحریم برای بهره برداری از ارزش های ملی- مذهبی در جهت تخریب مذاکره کنندگان انتقاد کرد که هنوز رئیس جمهور در برابر هجمه «تحریم خواهان تندرو» واکنش نداشته است.
    به گزارش خبرآنلاین، یکی از درس های مهمی که دیپلمات ها در دانشکده وزارت خارجه فرا می گیرند آن است که در فرایندهای دیپلماسی، تحت هر شرایطی، نظرات کارشناسی خود را بر مبنای «منافع ملی و صادقانه» به تصمیم سازان منتقل کنند. موضوعی که ذهن مذاکره کننده را علیرغم باورهای مذهبی و اعتماد به آرمانهای دینی، با ذهنیتی واقع گرایانه پشت میز دیپلماسی قرار می دهد تا در نهایت «منافع ملی» را برای اکثریت مردم و فارغ از سوگیری های حزبی و جناحی تامین کند.
    تجربه آرمانگرایی تنش زا در دهه۸۰
    از دهه ۸۰ جریان سیاسی در کشور، بدون توجه به منافع ملی، سیاست خارجی را به اهرم و ابزاری برای تقویت قدرت حزبی در داخل کشور قرار داد. اگرچه به دلیل افزایش درآمدهای نفتی تا نیمه های دهه۸۰، تاثیر بر تصمیمات هیجان زده که پیامد آن تحریم های اقتصادی و هسته ای بود، بر اقتصاد و امنیت ایران مشخص نشد اما فضایی گفتمانی در کشور شکل گرفت، که با بهره گیری از نمادها و نمودهای دینی و مذهبی، دو قطبی «مذاکره-مقاومت» را شکل داد.
    در همان زمان، علی باقری به همراه سعید جلیلی مسئولیت مذاکرات هسته ای ایران را برای «تثبیت حقوق هسته ای» بر عهده داشتند. اگرچه این مذاکرات تا دهه۹۰ به طول انجامید و به احقاق حقوق هسته ای ایران منجر شد اما «مذاکره» ذیل گفتمان «مقاومت»، بهره گیری از ابزار «مذاکره» برای تیم مذاکره کننده را نه به مثابه ابزاری برای رفع تحریم ها، بلکه به مثابه ابزاری برای چانه زنی بر سر اولویت های ایدئولوژیک حزبی در داخل کشور تبدیل کرد.
    مذاکراتی که به دلیل بسته بودن فضای رسانه ای نه امکان نقد آن وجود داشت و مانند امروز، اطلاعات شفافی نیز توسط تیم مذاکره کننده از مذاکرات، منتشر نمی شد. نتیجه مذاکرات دهه۸۰،تحمیل شش قطعنامه شورای امنیت به ایران بود. بعد از انتخابات۹۲ و آغاز مذاکرات مستقیم با امریکا که با مجوز رهبری همراه بود، علی باقری و سعید جلیلی، با تقویت دو قطبی «مقاومت-مذاکره»، و حضور در عرصه عمومی اعم از روزنامه ها،صداوسیما،دانشگاه ها و مجلس، کوشش کردند نقدهای کارشناسی و فنی خود به مذاکرات را به عرصه عمومی بکشانند.
    تجربه واقع گرایی تنش زدا در دهه ۹۰
    نتیجه این اقدامات، بسیج نیروهای سیاسی در داخل کشور، علیه یکدیگر در ذیل دو قطبی «مذاکره-مقاومت» شد که در پشت زمینه آن، استمرار فضای رقابت های انتخابات۱۳۹۲ را برای اثرگذاری بر انتخابات۱۳۹۶ دنبال می کرد. اگرچه نتیجه مذاکرات ظریف ذیل برجام، به رفع شش قطعنامه شورای امنیت منجر شد و ایران و امریکا به توافقی برای استمرار فعالیت هسته ای ایران که هدف مذاکرات جلیلی-باقری بود رسیدند، اما فضای عرصه عمومی ایران به شکل رادیکالی تحت تاثیر رسانه های مخالف دولت روحانی قرار گرفتند و سیاست خارجی را به عرصه ای برای برای شکست روحانی در سال۹۶ قرار دادند.
    آن زمان حتی شهرداری تهران با نصب بیلبوردهایی در شهر تهران، با ترسیم شخصیت های تاریخی مذهبی منفی در تراژدی عاشورا، کوشش کردند ارزش های مذهبی را در پیوند با سیاست خارجی درآمیخته و «مذاکره» را با بازآفرینی های نمادین، به عنوان کنشی «ضدارزش و منفی» معرفی کنند.
    نصب بیلبوردهای «صداقت امریکایی» که مذاکره ایرانی را در برابر امریکایی با چکمه و اسلحه نشان می داد یا بیلبورد «شمر زمانه ات را بشناس» که تصویر اوباما را در کنار شمایل شمر صحرای کربلا، نشان می داد به مخاطب القا می کرد که مذاکره ابزاری ننگین است و در صورت هر نوع مذاکره، آرمان های شیعه به مخاطره خواهد افتاد.
    علی باقری در محاصره کاسبان تحریم
    گروهی از تندروهای حامی رئیس جمهور، که امروز مذاکره کنندگان را برای تعطیلی مذاکرات محاصره کرده اند، تندروهایی هستند که روزی متاثر از رقابت سیاسی با دولت دوازدهم، با رادیکالیزه کردن فضای عمومی کشور و تولید فشار در عرصه عمومی برای اثرگذاری هدفمند بر تصمیم سیاستگذار کلان، مذاکره با امریکا را مذاکره با قاتل سردار سلیمانی بازنمایی می کردند و بدون توجه به منافع ملی، کوشش می کردند با تخریب مذاکره کنندگان، از دیپلمات های کشور «اعتمادزدایی» کنند.
    فضای مسمومی که از سال ۱۳۹۲ تا۱۴۰۰، در آن برخی رسانه ها و نخبگان سیاسی تلاش کردند، رهبری و مجموعه تصمیم سازان کشور را نسبت به تیم مذاکره کننده و اصل مذاکرات «بدبین» کنند.
    از این رو به نظر می رسد فصل ماهیگیری گروه های سیاسی تندرو از سیاست خارجی به نفع کاسبان تحریم در بازار، به پایان رسیده است و دولت سیزدهم قصد ندارد به تندروها اجازه دهد تا از نمادهای ملی و مذهبی همچون عاشورا،امام حسین(ع) و سردار سلیمانی به مثابه ابزاری برای حمله به مذاکره کنندگان و بدبین کردن آنها نزد مردم و رهبری استفاده کنند.
    تغییر سیاستی که اگرچه دیرهنگام اما از واقعیت محاصره دیپلمات های مذاکره کننده، توسط کاسبان تحریم پرده برداشت. محاصره ای رسانه ای و نخبگانی از تریبون داران، که دایره ای از طرفداران رئیس جمهور را تشکیل می دهد و به نظر می رسد عدم حمایت رئیس جمهور از دیپلمات های وزارت خارجه، بار دیگر، رهبری را برای حمایت از آنها، پیش قدم خواهد کرد.