سرمقاله

حرکت‌های آونگی! / محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • نخستین برات الکترونیک تضمین شده توسط شبکه بانکی صادر شد
  • حمایت ایرانسل از رویداد استارتاپی «هوش مصنوعی از داده تا ثروت»
  • کیوسک‌های دیجیتال نخستین اپراتور سلامت کشور رونمایی و نصب شد
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 16339  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 15 مهر 1402
    حرکت‌های آونگی! / محمدعلی وکیلی

    در جایی خواندم که مشاورین هاروارد پس از مطالعه وضعیت ایران و چرایی توسعه نایافتگی حدود بیست عامل را ذکر کرده بودند. در اینجا دو عامل را برمی کشم و کمی بر آنها توقف می‌کنم. ۱-‌ اهمیت روابط شخصی و عدم تمایز بین منافع شخصی و منازعات فکری و سیاسی در ایران؛ به عبارتی شخصی‌سازی حوزه عمومی و سیاسی ویژگی سیاستمداران و حکمرانان ایرانی است. اینکه سیاستمداران و مسئولان یاد نگرفته‌اند، حق ندارند نگاه‌ها و اغراض شخصی خود را به حوزه سیاست ورزی و حکمرانی تسریع دهند. تنظیم روابط، تخصیص منابع، حب و بغض یک سیاستمدار توسعه محور، براساس علایق شخصی و شخصیتی اش نیست بلکه سیاستمدار توسعه محور با معیار پاسخگویی به آحاد شهروندان (فارغ از نوع ایدئولوژی و جغرافیا و موقعیت خانوادگی آنان) در میدان سیاست و مسئولیت قدم برمی‌دارد. البته این را نباید به مسئله‌ای رفتاری فروکاست. ساختارها باید امکانِ تصمیم شخصی را منتفی کنند. دیوان ایران بر مدار و مرام دیوان داران می‌چرخد نه قانون. همه فرآیندهای اداری متکی به اداره کننده است. به یک معنا می‌توان گفت در ساختار حکمرانی ایران، همه امضاها طلایی است. این ویژگی ساختاری تبدیل به رفتار عرفی همه کنشگران حوزه عمومی شده است. نزاعی بر صحنه سیاست ایران نیست که به عقده‌های شخصی آلوده نشده باشد. با نگاه آسیب‌شناسانه به رفتار مسئولان و سیاسیون در سالیان اخیر میتوان گفت مهمترین عامل واگرایی، خصومت‌ها و ریزش منابع انسانی، شخصی سازی حوزه سیاست‌ورزی و حکمرانی است. امور در این کشور به راحتی شخصی می‌شود. همه پر از حساب شخصی از همدیگرند. اینکه این ساختار رجل ملّی تربیت نمی کند از همین روست. مهمترین ویژگی یک رجل ملّی غیرشخصی دیدنِ امور است. مسئولان تا زمانی که علایق شخصی خود را بیرون از اتاق مسئولیت چال نکنند و کُت حب و بغض را از تن بیرون نکنند نه می توانند منادیان صادق عدالت و انصاف باشند و نه حرکت شان توسعه آفرین خواهد بود. شاید بتوان گفت اصلاً و اساساً دولت تا غیرشخصی نشود مدرن نخواهد شد. توسعه نیز فرزند دولت مدرن است. ۲-‌ عدم پذیرش هزینه تغییرات و اصلاحات توسط جامعه عامل دوم است؛ جامعه ایران به جامعه اعتراضی شهره است. برخی برای این خصلت، فرهنگ شیعی و فلسفه انتظار را به عنوان علت ذکر می‌کنند. اما به رغم چنین ویژگی تاریخی، کمتر شاهد پذیرش هزینه تغییرطلبی هستیم. در موارد بسیاری هرکدام منتظر حرکت دیگری هستیم و تغییرطلبی را در بستر رفاه و آسایش فردی خواهانیم. اگر جسارت نشود بیشتر به اصحاب نق شبیه هستیم.‌ سال‌هاست مردم به وضع موجودشان معترض هستند و در بیان خواهان مطالبه حداکثری تغییرات و اصلاحات هستند ولی حتی حاضر به هزینه حداقلی از طریق مشارت در پای صندوق رای نیستیم. غالباً علاقه داریم همه آرزوها بدست و با هزینه از جیب همسایه پرداخت شود. چندان برای حصول نتیجه نیز صبور نیستیم. اگر به تاریخ معاصر نگاه کنیم پر است از حرکات آونگی؛ یک روز در منتهی الیه یک امر می ایستیم و بی صبرانه به مجرد حاصل نشدن نتیجه به نقطه مقابل آن می جهیم. توسعه سهم دولت بالغ و غیرشخصی و جامعه صبور است.