کد خبر: 1739 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 29 آذر 1401
پیشنهادهایی برای پر کردن خلاء تلویزیون با پایان مسابقات فوتبال
جام جهانی تمام شد، حالا چه کار کنیم؟
یک مدرس دانشگاه و کارشناس فرهنگ و رسانه درباره خلاء تلویزیون با پایان مسابقات جام جهانی و اینکه با توجه به شرایط حال حاضر بهتر است به سمت پخش کدام برنامهها برود؟ معتقد است: بهتر است تلویزیون دنبال محتوای آرامش بخشی باشد که کمی فشارهای روانی اجتماع که بخشی از آن مربوط به حوزه اقتصاد است را کاهش دهد.
او در این زمینه ادامه میدهد: تلویزیون حتی اگر نمیتواند طنزهای خوبی را تولید کند، خوب است از آرشیوهای غنی خودش استفاده کند. تلویزیون میتواند به سریالهای خارجی و یا حداقل به مدل مسابقه های پرمخاطب تلویزیون در دوران جنگ و سریالهای دهه ۷۰ رجوع کند!
علیرضا دباغ ـ مدرس دانشگاه و کارشناس فرهنگ و رسانه ـ در گفتوگو با ایسنا درباره اینکه تلویزیون با خلاء برنامههای جام جهانی چه کند، اظهار کرد: جام جهانی فرصت خوبی را برای تلویزیون ایجاد کرد که بتواند مخاطبان بیشتری را جذب کند. از طرفی شرایط عمومی جامعه ما متاثر از جریانات اجتماعی است که در حال اتفاق و وقوع است و مردم از لحاظ روحی تحت فشارهای مختلفی هستند و شرایط ایده آلی نیست. مردم آن شادمانی اجتماعی که لازمهی پویایی جامعه است، در این چند ماه نداشته اند. جام جهانی به تلویزیون کمک کرد کمی فرصت تماشا و سرگرمی برای مردم فراهم شود که البته کافی نبوده و در عین حال با پایان جام جهانی، زمان خالی باقی می ماند که باید از قبل به آن فکر می شده و برنامه ریزی لازم را انجام می دادند.
تلویزیون وظیفه دارد مردم را سرگرم کند
این کارشناس رسانه ادامه داد: یکی از نقشهای مهمی که تلویزیون بر عهده دارد، نقش سرگرمی و تفریحی است. وظیفهی تلویزیون صرفا اطلاع رسانی نیست بلکه وظایف دیگری هم دارد. در کشور ما تلویزیون یکی از ارزان ترین تفریحات برای عامه مردم محسوب می شود ولی متاسفانه بار ایدئولوژیک برنامههای سیما خیلی پررنگ تر از بار سرگرمی و تفریحی آن شده است. برنامههای صداوسیما اگر اجتماعی باشد، بیشتر به رضایتمندی یک قشر خاص از جامعه توجه می کند و یا برنامه سیاسیاش هم نظرات طیف خاصی را بازتاب میدهد و امکان ابراز نظر به سایر طیفها خیلی داده نمی شود. اگر سرگرمی هم هست در این سرگرمی هم به دنبال آگاهی بخشی ایدئولوژیک میگردند که این اتفاق، کار برنامه های سرگرمی و تفریحی را دشوار می کند. در برنامه های اقتصادی هم معمولا همسو با دولت است و انتقاد از وضعیت اقتصادی را معادل سیاهنمایی تلقی می کنند و این درست نیست؛ چرا که رسانه اگر ملی است باید بازتاب دهنده نظرات، انتقادات و پیشنهادات آحاد ملت باشد.
برای جلب نظر مردم باید برنامهریزی دقیقتری صورت بگیرد
این مدرس دانشگاه درباره اینکه در مقوله سرگرمی، صداوسیما چه کند که مخاطب را با خود همراه کند، توضیح داد: به نظر می رسد برنامه هایی در قالب مسابقه کمک خیلی خوبی میتواند کند. مسابقه هایی بدون دکور سنگین و سلبریتیهای مطرح. زمانی در دهه ۶۰ به رغم اینکه جنگ، فشارهای روحی و روانی زیادی بر مردم تحمیل می کرد، اما شبهای جمعه مسابقهای تحت عنوان «نامها و نشانهها» اجرا میشد که دکور آنچنانی نداشت و اجرای آن را یک مجری کاربلد به نام آقای معینی برعهده داشت نه یک سلبریتی. اما واقعا مردم را جذب می کرد؛ هم جنبه سرگرمی داشت و هم آگاهی دهنده بود. یا در دهه ۷۰ مسابقه «از کی بپرسم» با اجرای صمیمی و استادانه منوچهر نوذری؛ اینها نمونههای موفقی بودند که تلویزیون می تواند حداقل به آنها رجوع کند و مخاطب بیشتری را جذب کند.
سریالهای تلویزیون نتوانسته جذابیتی برای مخاطب ایجاد کند
دباغ در پاسخ به این پرسش که در شرایط کنونی جامعه پخش چه نوع سریالی در تلویزیون جواب میدهد و یا نه پخش برنامههای تحلیلی و مناظره جوابگوست؟ توضیح داد: در زمینه پخش سریالهای داخلی حتما باید این اتفاق صورت بگیرد و سریالهای فاخری تولید شود. هرچند در ماههای اخیر فیلمهای سینمایی ایرانی و سریال های ساخت شبکههای داخلی اغلب نتوانسته اند جذابیتی برای مخاطب ایجاد کنند؛ البته آمارها و ارقامی را حاوی استقبال از برخی سریالها ارائه میدهند اما تجربه زیسته و آنچه که در جامعه می بینیم نشان میدهد ارتباط منطقی و صمیمی بین مخاطب با این آثار ایجاد نشده است. این مساله عوامل متعددی دارد از جمله اینکه تلویزیون به دنبال رضایتمندی طیف خاصی از جامعه است نه همه اقشار جامعه.
جای خالی سریال های خوب خارجی
این کارشناس رسانه با توجه به شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی که بر تولیدات داخلی سنگینی میکند، پیشنهاد کرد، «می توان در دوره فشار اقتصادی، از آثار خارجی بیشتر استفاده کرد» و در این زمینه توضیح داد: تلویزیون می تواند بهترین فیلمها و سریالهای دنیا را با قیمتهای مناسبی دریافت و توسط هنرمندان خبره، دوبله کند. سریالهای خوب زیادی وجود دارد که محتوای آن هم مغایرتی با فرهنگ ما ندارد و بخش تامین برنامههای خارجی میتواند آنها را دوبله و پخش کند.
جامعه در هر شرایطی که باشد به انواع و اقسام ژانرها نیاز دارد
وی در زمینه پخش سریال طنز از تلویزیون که آیا در شرایط فعلی جامعه جوابگوست، توضیح داد: به هر حال جامعه در هر شرایطی که باشد به انواع و اقسام ژانرها نیاز دارد. این طور نیست که شما صرفا بگویید مخاطب در ژانر جدی یا فقط طنز نیازمند این آثار است. بهتر است تلویزیون دنبال محتوای آرامش بخشی باشد که کمی فشارهای روانی اجتماع که بخشی از آن مربوط به حوزه اقتصاد است و مردم را دچار چالش کرده است را کم کند. اگر نمی توان در کوتاه مدت طنزهای خوبی را تولید کرد، چارلی چاپلین پخش کنند.
وی در این زمینه ادامه داد: طبیعتا بحث لودگی با طنز متفاوت است و باید روی آن برنامه ریزی کرد. حتی اگر نمی توان طنزهای خوبی را تولید کرد خوب است از آرشیوهای غنی تلویزیون استفاده شود. هم از سریال های طنز موفقی که پیش از این تولید شده و هم از طنزهای کلاسیک همچون چارلی چاپلین استفاده کنند. این طنز تمام مضامین اجتماعی جامعه را دربر میگیرد و به مقولهها و مشکلات اجتماعی و اقتصادی جوامع اشراف کامل دارد و یک زبان مشترکی با مخاطبان جهانی دارد.
چرا موسیقی کلاسیک در تلویزیون کمرنگ شده؟
دباغ با اشاره به کمرنگ شدن حجم موسیقی سنتی و کلاسیک در تلویزیون و رادیو، عنوان کرد: متاسفانه مدت زیادی است که صدا و سیما ـ هم رادیو و هم تلویزیون ـ توجه بیشتر خود را بر روی موسیقی های پاپ گذاشته، آن هم با اشعار و محتوای خیلی سردستی و پیش پا افتاده. در حالی که موسیقی سنتی ما آرامش بخشی خاصی دارد و با روح و روان مردم یک نوع آشنایی دل انگیزی را ایجاد می کند که باعث آرامش خاطر آنها میشود؛ اینها مواردی است که صداوسیما باید به آنها توجه کند.
پخش مناظرههای مقطعی تلویزیون تاثیر معکوس دارد
این استاد دانشگاه در پایان گفتوگو با ایسنا درباره پخش میزگردهای تحلیلی و مناظره که در حال حاضر تا چه میزان میتواند جوابگوی مخاطب باشد، اظهار کرد: به نظر میرسد میزگرد و مناظره اگر در شرایطی همچون انتخابات و یا شرایط برخی از ناآرامیهای اجتماعی باشد و بعد قطع شود تاثیر معکوسی بر جامعه خواهد گذاشت. به عبارت دیگر اگر تلویزیون در این زمینه برنامهریزی بلندمدت و درستی داشته باشد مناظره می تواند به چندصدایی شدن رسانه ملی کمک کند. اما جای پخش مناظره و میزگردهای مستمر در تلویزیون خالی است؛ در حالی که همین برنامهها و مناظرها مخاطبان بیشتری را در داخل نسبت به برنامههای خارجی جذب میکند.