سرمقاله

سیاست انقباضی از جیب چه کسانی؟ ‪/‬ ژوبین صفاری

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • فراخوان ایرانسل برای حمایت از طرح‌های پژوهشی دانشگاهی
  • برگزاری دوازدهمین كارگاه بین‌المللی تئوری اطلاعات و مخابرات با حمایت همراه اول
  • اعلام تعرفه‌های تخفیفی ایرانسل ویژه حج
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 17775  |  صفحه ۳ | جامعه  |  تاریخ: 08 آبان 1402
    شرنگ تلخ پیش روی لاله‌های مردابی تالاب انزلی
    «انزلی سل» کابوس مرگ می‌بیند!
    سال‌ها پیش از این، که از بیشتر تالاب‌های ایران تنها یک نام، یک طالع خشک و خاطره‌ای دور از کنوانسیون رامسر که برای حفاظت از آن‌ها تنظیم شده بود باقی بماند، سرنوشت تالاب‌های ایران راهی قصه‌ها شد. قصه‌ای که می‌گفت: «در گوشه‌ای از این دنیای بزرگ، تالابی بود که آب سطح آن راکد و هموار به نظر می‌رسید. در اطراف آن نی‌های بلند روئیده بود و در میان آن‌ها مرغابی‌ها خانه داشتند. هر چند تالاب ظاهرا آرام و راکد بود، ولی در اطراف و درون آن جانوران، زندگی شاد و پر سر و صدایی داشتند... و هر صبح وقتی جانوران تالاب از خواب بیدار شده و دنبال غذا می‌رفتند، او پشت سر آن‌ها فریاد می‌زد، ‌زود برگردید! و وقتی برمی‌گشتند، با شادی می‌گفت، سلام بچه‌های من! خوب شد که برگشتید، ساعت‌ها بود که منتظرتان بودم».
    به گزارش امتداد، پاییز ۱۳۷۷، پروین سلاجقه، این کتاب را برای کودکان و نوجوانان نوشت؛ درباره یک پدیده زیست‌محیطی بسیار زنده که می‌خواست، خودش را در قالب ادبیات در ذهن مخاطبان کم‌سنِ خود، پررنگ کند.
    نویسنده از باب اهمیت، تالاب را در یکی از سطوح معنایی، مادر تعبیر کرده بود، یک مادر ساکن که در عین سکون در درونش زندگی جریان داشت. حال اما، بیست و پنج سال از کتابِ سلاجقه و پنجاه و چهار سال از کنوانسیون رامسر می‌گذرد؛ پیمانی بین‌المللی برای حفاظت از تالاب‌ها و حیوانات و گیاهان وابسته به آن‌ها (به ویژه پرندگان آبزی) که در ابتدا به امضای نمایندگان ۱۸ کشور شرکت‌کننده رسید. در حال حاضر این پیمان ۲۴۱۲ مکان به وسعت بیش از ۲۵۴هزار هکتار در ۱۷۱ کشور را پوشش می‌دهد که تالاب انزلی یکی از آن‌هاست؛ و حال این قصه «انزلی سل» است که این روزها کابوس مرگ می‌بیند!
    شروع کابوس تالاب انزلی
    در جنوب غربی سواحل دریای خزر آرام گرفته است؛ در استان گیلان. تالابی با ۲۰ هزار هکتار مساحت و ۳ جزیره که دارای ۱۱ رود اصلی و ۳۰ رود فرعی نیز هست؛ رودهایی که پس از آبیاری مزارع و شالیزارها در بالادست، به همراه جریان‌های سطحی حوضهٔ آبریز تالاب به آن وارد می‌شوند. حداکثر عمق آب تالاب در بهار و در نواحی غربی تالاب به ۵/۲ متر می‌رسد که به دلیل نوسان‌های سطح آب دریای خزر، این مقدار متغیر است. حوضهٔ آبریز تالاب انزلی، مساحتی برابر ۳۷۴ هزار هکتار به‌شرح زیر دارد: ۹/۵۳ درصد: جنگل و مرتع، ۲/۳۳ درصد: زمین‌های کشاورزی، ۷/۸ درصد: تالاب، آب‌بندان‌ها و استخرها، ۷/۳ درصد: مناطق انسان‌ساخت که استفاده از زمین را به خود اختصاص داده‌اند. مامن پرندگان مهاجر و جانوران دریایی، پهنه آبی پوشیده با لاله‌های مردابی اما امروز از شمایل رویایی خود، فرسنگ‌ها فاصله دارد. تالابی که زمانی امکان صید هفت تا هشت تن ماهی در آن وجود داشت، امروز طبق گواه کارشناسان حتی کاربری آن در حال تغییر است. چراکه ایران، از جمله کشورهایی است که برنامه‌هاي توسعه‌اي خود را با پيوست‌هاي زيست محيطي پيش نمي‌برد. این‌چنین است که هامون، پریشان، شادگان و تالاب انزلی یک روز از خشکی ‌می‌میرند و روز دیگر از آتش! در رابطه با تالاب انزلی اما به طول خاص، ورود آلودگی‌ها، هجوم سنبل آبی، افزایش حجم رسوبات، پایین رفتن سطح آب دریاچه کاسپین، توسعه‌های سازه‌محور و وجود موتورخانه‌ها درون تالاب، عوامل ریشه‌ای و تاثیرگذار بر نابودی این تالاب برشمرده می‌شوند.
    مساله آلودگی، می‌تواند با ورود فاضلاب‌های خام از ۷۲ منبع مختلف در تالاب نمود پیدا کند؛ نظریه‌ای که محمد درویش، کارشناس حوزه محیط‌زیست، در گفت‌وگو با اعتماد آن‌ را مطرح کرده است. به نظر می‌رسد که این فاضلاب‌ها، به خصوص با نبود تصفیه‌خانه مناسب در شهر انزلی، کیفیت آب تالاب را پایین آورده است. چراکه طبق داده‌ها، ۶۰۰ روستا در حوزه تالاب انزلی وجود دارند که فاضلاب این روستاها بدون هیچ گونه محدودیت و تصفیه به تالاب انزلی وارد می‌شوند.
    علاوه بر این، کوه زباله در منطقه سراوان نیز تأثیر منفی بر کیفیت آب تالاب گذاشته است چراکه شیرابه‌های آن وارد زنجیره آبی منطقه شده و نهایتاً به تالاب انزلی می‌رسد.
    اما گیاه مهاجم به نام سنبل آبی که به عنوان یک گونه زینتی وارد اکوسیستم‌های آبی کشور شده، با افزایش گسترش و رشد خود، سطح آب را به شدت پوشانده و از ورود نور و اکسیژن به داخل آب جلوگیری می‌کند. همچنین، با تولید لجن آلی، باعث خشک شدن و کاهش پهنه‌های آبی می‌شود. مساله‌ای که تالاب انزلی به طور جدی با آن مواجه است.
    همچنین رسوباتی که پیشتر به آن اشاره کردیم، ناشی از فرسایش خاک به علت جنگل‌تراشی‌های گسترده است. این جنگل‌تراشی‌ها توسط ۱۱ رودخانه که به تالاب منتهی می‌شوند، باعث تخلیه این رسوبات به تالاب می‌شوند. این رسوبات به ترکیب با فاضلاب‌های موجود در تالاب، به فعل و انفعالات شیمیایی خطرناکی در این محیط ارزشمند منجر می‌شوند.
    در این میان، اگرچه داده‌های دقیق علمی در مورد مقدار رسوبات وارد شده به تالاب انزلی محدود است، اما برخی گزارش‌ها به نقل از منابعی نظیر سازمان خواروبار و کشاورزی سازمان ملل متحد، حجم رسوب وارده به این تالاب را حدود ۳۸۶ هزار و ۶۰۲ تن برآورد کرده‌اند. با توجه به نظرات متخصصان و محققان در حوزه تالاب، تالاب انزلی به علت تجمع زیاد رسوب، توان جذب آب خود را از دست داده و اصطلاحا اسفنجی شده است. در نتیجه، هرگونه سیلابی در مناطق بالادست می‌تواند به یک تهدید بزرگ برای شهرهای اطراف تالاب مانند انزلی، صومعه‌سرا، رشت و خمام تبدیل شود.
    این مساله به عنوان نقطه تلاقی با کاسبان تالاب شناخته می‌شود. افرادی که به دلیل فقر یا طمع به جان مراتع تلف می‌شوند و با آتش زدن اراضی نزدیک به تالاب تلاش می‌کنند تا زمین‌های زراعی خود را گسترش دهند.
    از طرفی به اعتقاد کارشناسان اقیانوس‌شناسی و علوم جوی، افزایش گرمایش هوا و تبخیر و فعالیت انسانی از دلایل اثرگذار بر کاهش تراز آب دریای کاسپین هستند و خشک‌شدن گمیشان، فریدونکنار،‌ امیر کلا و بوجاق و بخش عمده‌ای از تالاب انزلی از اثرات کاهش بیشتر تراز آب کاسپین به شمار می‌شود.
    همچنین تأثیر مستقيم سدسازی در بسیاری از بحران زیست‌محیطی در تالاب انزلی نیز قابل رویت است؛ سد لاسک که در قسمت‌های بالادست تالاب انزلی قرار دارد، و برای تأمین آب موردنیاز شهرهایی چون «شفت»، «صومعه‌سرا»، «رشت» و «انزلی» بر روی رودخانه «امامزاده ابراهیم» در گیلان پایه‌ریزی شده است. برخی متخصصان معتقدند که با احداث این سد، تالاب انزلی ممکن است با وضعیت‌های جدیدی همچون کاهش ارتفاع آب و رسوب‌گذاری مواجه شود.
    همچنین پروژه‌های عمرانی دیگری مانند جاده‌های میانگذر، پل‌ها و سازه‌هایی که در قالب منطقه آزاد در آنجا احداث شده‌اند نیز تأثیرات منفی روی تالاب گذاشته‌اند. مساله‌ای که اوج آن در دولت نهم رخ داد و احتمالا احداث میان‌گذر تالاب انزلی در حد فاصل سال‌های ۸۵ تا ۸۶ که منجر به انشقاق تالاب شد‌ کبریتی بر سال‌ها بحران این تالاب کشید. در واقع، چنین توسعه‌های سازه‌محوری که  بدون لحاظ کردن اصول زیست محیطی صورت گرفت، مقدمه‌ای شد که تالاب انزلی، شرایط بحرانی امروز را تجربه کند. 
    همچنین احداث پروژه موج‌شکن که جزو کارهای غیرقانونی بوده، باعث خشک شدن تالاب انزلی شده است. محمدرضا محبوب فر، کارشناس محیط زیست، ۳۰ درصد از خشکی تالاب انزلی را مربوط به موج شکن جدید بندر می‌داند. پروژه‌ای که، با تحت تاثیر قرار دادن حریم تالاب انزلی، باعث عدم ورود و خروج آب مرداب می‌شود.
    عواقب یک مرگ زیست‌محیطی
    اگر بگوییم انسان‌ها، یکی از اصلی‌ترین قربانیان مرگ‌های زیست‌محیطی هستند، اغراق نکرده‌ایم. براساس تحقیقات انجام‌شده و با بهره‌گیری از تصاویر منظمی که از ماهواره‌های لندست ۷ در طول ۲۳ سال گذشته بدست آمده است، مشاهده می‌شود که تالاب انزلی تغییرات نامطلوبی از نظر مساحت و موقعیت خود تجربه کرده است. این تغییرات به‌ویژه در بخش‌های شمال غربی و شمال شرقی این تالاب رخ داده است.
    با وجود سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در اطراف این تالاب، آینده بسیاری از مشاغل وابسته به صنعت گردشگری تالاب انزلی به خطر افتاده است. ترک‌کردن این مسیر توسط تالاب انزلی نه تنها باعث از بین رفتن زیستگاه بسیاری از حیوانات و گیاهان تالاب و مناطق اطراف آن می‌شود، بلکه مواد آلوده و سمی که سال‌ها در آب رودخانه‌ها جمع‌آوری شده و سموم کشاورزی که در بستر این تالاب نفوذ کرده‌اند، با وزیدن باد و تشکیل گرد و غبار می‌تواند به نقاط دورتر از صدها کیلومتر، زندگی مردم و ساکنین مناطق اطراف را تهدید کند.
    تلخ آنکه سرمایه‌گذاری و زندگی نزدیک به یک میلیون انسان با این تالاب همگام شده است. طبق ارزیابی‌ها، انزلی همچنین پناهگاه  ۵۲ نوع ماهی و ۲۶۴ نوع پرنده است. اما اکنون، منظره‌ای که ساکنان، ملوانان، و فعالان طبیعت در این تالاب مشاهده می‌کنند، تصویر تلخ ماهیان مرده‌ای است که بر سطح آب شناور هستند و پرندگانی که به دنبال آشیانه‌ای جدید برای خود می‌گردند!
    انفعال سازمان محیط‌زیست و استراتژی سکون!
    چه اقداماتی باید برای احیای تالاب انجام می‌شد و انجام نشد؟ پاسخ به این سوال تلخ و جبران‌ناپذیر است. حتی آشِ این بی‌مسئولیتی آنقدر شور شده که ماه گذشته، محمد پورخوش سعادت، فرماندار انزلی،  طی نامه‌ای به مقامات استانی و کشوری از نحوه عملکرد مدیران کل محیط زیست گیلان در سال‌های گذشته درخصوص عدم توجه جدی به تالاب بین المللی بندرانزلی ابراز گله مندی کرد. برخی از اقداماتی که تاکنون برای نجات انزلی انجام نشده شامل جمع‌آوری گیاه مهاجم سنبل آبی که رودخانه‌ها و سطح تالاب‌های گیلان را تصرف کرده، کنترل و حذف نی‌های تالابی اضافی، احیای تله‌های رسوب‌گیر احداث شده و ایجاد تله‌های رسوب‌گیر جدید، بازگشایی آبراهه‌های تالاب انزلی که نقش مهمی در تامین آب تالاب دارند،جمع‌آوری زباله‌های شناور در تالاب و منطقه ساحلی، و ارائه راهکارها برای جلوگیری از کاهش تراز آب تالاب و بهبود وضعیت انجام پروژه‌های بوم‌گردی هستند. اقداماتی که تالاب انزلی کماکان چشم به راه به انجام رسیدن آن‌هاست.
    اقداماتی که انجام شد
    حمزه عشوری، مدیرکل محیط‌زیست گیلان، ۱۵ مهر سال جاری مدعی شد که برای احیای تالاب باید دنبال یک کار علمی بود اما درعین‌حال اقداماتی برای احیای آن انجام‌شده که از نمونه‌های آن برای سال گذشته، صرف اعتبار بیش از یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی جهت تعمیرات خودرویی، موتور قایق، مولتی پالامتر، تعمیر اتوکلاو و آب مقطر گیری انکوباتور، تعمیرات و بازسازی ایستگاه‌های حاشیه تالاب، تعمیر مراکز آموزش پرنده نگاری محیط‌زیستی هندخاله صومعه‌سرا و… موارد بوده است. طبق گفته عشوری، از اعتبارات سال قبل محیط‌زیست برای احیا تالاب انزلی، برای تجهیز پاسگاه‌های حاشیه تالاب به دوربین ۳۶۰ درجه باکیفیت خوب نیز هزینه شده که در کاهش خسارت‌ها به تالاب ازجمله وقوع آتش‌سوزی‌ها و همچنین اطفا آن مؤثر بوده است. عشوری همچنین بیان کرده که ۹۹.۶ اعتبارات تخصیص‌یافته به احیای تالاب انزلی جذب‌شده و آن ۰.۴ درصد باقی‌مانده، مبالغی بوده که در ردیف‌ها باقی ماند و هیچ راهی برای جذب آن وجود نداشت!
    تالاب انزلی، چهره‌ای از طبیعت است، مادر ماهیان و پرندگان مهاجر که از قضا، چشمه‌ درآمد بسیاری از همسایگان خود نیز بود. تلخ آنکه داستان‌های قایق‌رانی و شادی مفرط بر کناره‌های این تالاب، اکنون به یاد‌ها محدود شده است. گونه‌های مختلف ماهیان و آبزیان، که زمانی در آغوش این تالاب نفس می‌زدند، اکنون در میانه راهی بین زنده ماندن و نابودی هستند.اما هنوز امیدی به زندگی دوباره در این تالاب است. نگذاریم این ترانه‌ زیبای طبیعت، به سکوت کشیده شود.