کد خبر: 18060 | صفحه ۳ | جامعه | تاریخ: 13 آبان 1402
سرنوشت تک درنای سیبری چه خواهد شد؟
عاشق، وفادار و تنها مثل «امید»
گروه جامعه - درنای سیبری به سه جمعیت اصلی شرقی، غربی و مرکزی تقسیم میشد که جمعیت مرکزی آن به هند مهاجرت میکرد و منقرض شد، جمعیت غربی به ایران میآمد که الان فقط یک درنای نر یعنی همین امید از آن باقی مانده است.
موضوع عاشقانه است و از جنس وفاداری، اما ربطی به آدمیزاد ندارد، ماجرا به یک پرنده برمیگردد که این روزها دوستداران محیط زیست منتظرش هستند. اسمش «امید» است و شاید همین اسم باعث شده نظرها بیشتر به سمتش جلب شود، مثل «پیروز»، توله یوز محبوب ایران که اسمش قرار بود پیروزی بزرگی برای نجات یوزپلنگ ایرانی از انقراض باشد.
امید یک درنای سیبری نر است، بازمانده جمعیتی از درناها که از چند دهه پیش به ایران میآمدند. درناهای سیبری نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در ایران دیده شدند. آنها با گذر از تالابهای نارزوم در قزاقستان، ذخیرهگاه طبیعی آستراخان روسیه در دهانهٔ رود ولگا و آذربایجان و طی مسافت تقریبا ۵۰۰۰ کیلومتری در آبان هر سال به تالابهای فریدونکنار در استان مازندران مهاجرت میکنند و تا اوایل اسفند را در این تالاب میگذرانند.
درنای سیبری به سه جمعیت اصلی شرقی، غربی و مرکزی تقسیم میشد که جمعیت مرکزی آن به هند مهاجرت میکرد و منقرض شد، جمعیت غربی به ایران میآمد که الان فقط یک درنای نر یعنی همین امید از آن باقی مانده اما جمعیت شرقی آن هنوز وجود دارد و میگویند که سه هزار درنا از آن همچنان به چین مهاجرت میکند.
برای حفظ این گونه از انقراض اقدامات ملی و بین المللی زیادی انجام شده است که شواهد نشان میدهد با وجود هزینه بسیار، موفق نشدند.درنای سیبری که به نام «امید» معروف است، امروزه آوازه اش نه تنها در ایران بلکه در تمام جهان پیچیده است. این پرنده عاشق هنوز هم تنها و با یادِ جفت از دست رفته اش، این مسیر طولانی را سپری می کند و به نمادی از امید تبدیل شده است. امیدی به دوباره ساختن زندگی یا امیدی به نابود نشدن یک خاطره و نسلی از پرندگان مهاجر ایران که هر قلبی را به درد می آورد. به همین دلیل پرنده نگاران و طبیعت دوستان نام این درنای باوفا را امید نامیدهاند. اگر به پرنده نگری علاقه دارید و می خواهید شما هم از چنین پرنده نابی دیدن کنید، می توانید اطلاعات خود را با مقاله ای به نام پرنده نگری در ایران بالا ببرید.
بیایید به 16 سال پیش برگردیم. در سال ۱۳۸۶ سه درنای سفید سیبری به تالاب های ایران بازگشتند که در آن سال یکی از درناها شکار شد. پس از آن در سال ۱۳۸۷، دو درنای دیگر که جفت بودند، مسافتی طولانی از سیبری پرواز نموده و در فریدونکنار به زمین نشستند. درناها پرندگانی تک همسری هستند. در آن زمان جفت ماده به دلایلی جان خود را از دست داد (خیلیها معتقدند که او نیز شکار شده است) و جفت نر، تنها ماند. سال بعد خبری از درنای نر بازمانده نبود. تا اینکه دو سال بعد از سال ۱۳۸۷، شاهد ورود دوباره و تعجب برانگیز درنای امید به ایران بودیم. بعدها با رفتاری که جفت نر از خود در طی سال های آینده نشان داد، نام این جفتِ پرنده درنا را «امید و آرزو» نامیدند. امید که هم اکنون تنهاترین بازمانده از نژاد خود در این مسیر پروازی است، هر ساله به تالابهای فریدونکنار باز می گردد و امید را در دل عاشقان به طبیعت زنده می نماید.
آنچه باید از درناهای سیبری در مسیر ایران بدانید
درحقیقت آخرین گروه درناهای سیبری که در ایران تعدادشان به ثبت رسیده و مشاهده شده اند، گروهی شامل ۱۶ درنا بودند. گروهی که هم اکنون از آن ها، تعداد تنها یک درنا باقی مانده است. درنای امید هر ساله در محدوده زمان مشخصی که عموما فصل پاییز می شود، از منطقهای در غرب سیبری به جنوب آسیا در تالابهای حاشیه جنوبی دریای خزر مهاجرت مینماید. امسال نیز این درنا همه را شگفت زده نمود. یک ماه زودتر از سال قبل وارد تالاب فریدونکنار شد.طول این پرنده ۱۳۵ سانتی متر بوده و هیچ شناسه مشخصی نسبت به دیگر درناها ندارد. صدای درنای امید به نسبت دیگر درناها در جهان آرام تر اما رسا و بیشتر شبیه کروک کروک است. درنای امید حدود ۲۱ سال سن دارد.
تاریخ مهاجرت درناها به ایران
اولین گزارش ثبت شده از درناها در ایران مربوط به سال ۱۳۵۴ و حدود ۱۸ درنا بوده است.
طبق گزارشاتی که در گذشته به ثبت رسیده است، در حدود بین سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۷ تنها ۱۰ الی ۱۲ پرنده درنای مهاجر در ایران شمارش شده است. در سالهای بعد از آن این میزان کمتر شد و درنهایت در سال ۱۳۸۵ تنها دو درنا به ثبت رسید که هم اکنون یک درنای سفید سیبری باقی مانده است.
پرنده نگاران و طبیعت دوستان به همراه اداره روابط عمومی محیط زیست مازندران هر ساله ورود این پرنده را انتظار می کشند و دنبال می نمایند. حدود ۳ سال پیش ورود درنای امید به تالاب فریدونکنار دیر اتفاق افتاد. به طوری که باعث ناراحتی و وحشت طبیعت دوستان شد. همه تصور نمودند که این درنا هم نابود شده و دیگر به ایران نمی آید. وجود آلودگی های این منطقه باعث شده تا تهدید و خطری برای این نوع پرنده و مهاجرت آن محسوب شود. تا اینکه پس از دو ماه تاخیر در آذرماه آن سال، دوباره امید به ایران بازگشت.
عاشق و وفادار مثل امید
قسمت عاشقانه زندگی امید نیز برمیگردد به اتفاقی که سالها پیش رخ داد. امید تا سال ۱۳۸۶ با جفت خودش که «آرزو» نام داشت به ایران سفر میکرد اما آن سال به دلایلی که روایت شفافی ندارد ولی احتمال شکار و شلیک قوی است، آرزو تلف میشود، با این حال از سال تا آبان امسال سفر امید به ایران ادامه داشته، البته تنها و بدون جفت.
جالب است بدانید که یکی از خصوصیات درناها نوع همسرگزینیشان است که بهصورتِ تکهمسری است. اگر اتفاقی برای جفتِ آنها بیفتد، بهسختی دوباره امکان جفتیابی برایشان مهیا میشود. امید هم همه این سالها هم به آرزو و هم به سفر به ایران وفادار مانده است.
البته امید امسال هنوز به ایران نیامده و هرچند که عطاءالله کاویان، مدیرکل محیطزیست استان مازندران، در گفتوگو با «شهروند» گفته است «درنای امید هنوز دیر نکرده و ممکن هر روزی وارد ایران شود، تجربه نشان داده که این درنا حتی تا اواخر آذر هم به ایران وارد شده» اما به هرحال دوستدار محیط زیست و این پرنده زیبا همچنان چشم به راه و نگران آمدن او هستند. البته اشاره به این نکته مهم است که امید در سالهای ۸۸ و ۹۴ به مازندران نیامد.
رویا تنها ماند
بهمن سال گذشته برای زندگی امید قرار بود نقطه عطفی باشد، چراکه سازمان محیط زیست که نگران بود با تلف شدن امید، مسیر پروازی غربی که به ایران ختم میشود، از بین برود، تصمیم گرفت با رایزنی با مرکزی در بلژیک جفتی برای امید بیاورند.
جفت مورد نظر «رویا» نام گرفت، آنطور که خبرگزاری ایرنا گزارش رفته درناهای امید و رویا روز ۱۴ اسفند ماه پس از ۳۴ روز اقامت به صورت مشترک، تالاب بین المللی فریدونکنار را به سمت سیبری ترک کردند اما درنای بلژیکی مسیر را ادامه نداده و در منطقهای در عباس آباد تنکابن در مازندران فرود آمد. از آن تاریخ تاکنون درنای بلژیکی به فضای محیطبانی اجاکله شهرستان فریدونکنار منتقل شد و در آنجا زندگی میکند.
البته این اقدام سازمان محیط زیست منتقدان جدیای داشت، همان زمان، آرش حبیبیآزاد پرندهشناس به خبرگزاری فارس گفته بود: «رویا در اسارت بوده و اصطلاحاً قفسی است، اگر او را بگیرند به اسارت برمیگردانند ولی امید پرنده آزاد بوده و همین شرایط، این دو را خیلی متفاوت از هم میکند. ما باید زیستگاه این پرندهها را درست کنیم تا آنها بتوانند ادامه حیات بدهند، در حال حاضر برای درنای سیبری طبیعتی نداریم. این درنا احتیاج به تالاب دارد که در حوالی عباس آباد، شهسوار و تنکابن تالابی نمیبینید و متأسفانه همه در حال ساخت و ساز است و جایی برای فرود و زندگی درنا نیست.»
اقداماتی بی ثمر برای جلوگیری از انقراض
برای بیشتر شدن تعداد درناهای غرب سیبری، پروژهای بینالمللی با عنوان پروژه درنا در اوایل دهه ۸۰ انجام شد که شکست خورد. انتقال جوجه درناهای پرورشی به ایران از دو مرکز تکثیر در آمریکا و روسیه انجام شد که به دلیل رهاسازی دیرهنگام جوجه درناهای پرورشی با درناهای وحشی جفت نشدند و مهاجرت نکردند. یکی از آن درناهای پرورشی به قزوین و پس از آن به پارک پردیسان منتقل شد و خیلی زود هم تلف شد.
چند سال بعد دوباره سه قطعه درنای پرورشی از روسیه به فریدونکنار آوردند که روی یکی از آنها ردیاب ماهوارهای هم نصب شد. این درنای پرورشی در زمان مهاجرت برگشت، پرواز را آغاز کرد و تا داغستان روسیه همراه شد، اما پس از آن جدا و دیگر دیده نشد و از ردیاب هم فرکانسی دریافت نشد.درنای سوم نیز تا انزلی آمد و به سفر ادامه نداد و به مازندران برگردانده شد. این درنا نیز برغم اینکه زمستانی را با تک درنای سیبری گذراند اما باز هم نتوانست در بازگشت به سیبری همسفر شود.
با این تفاسیر برای دوستداران محیط زیست راهی نمانده جز اینکه به بازگشت «امید»، امید داشته باشند.