سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
شایستهسالاری به شیوهای از حکومت یا مدیریت گفته میشود که در آن دست اندرکاران بر پایهٔ توانایی و شایستگی شان برگزیده شوند و نه بر پارهٔ قدرت مالی یا موقعیت اجتماعی و فامیلی. فناوریهای نوین و شتاب تحولات و تغییرات، نیاز به نیروی انسانی متخصص را بیش از پیش کردهاست. این امر بنگاهها و دولت را به سوی نظام و سیستمی شایسته سالار رهنمون میکند.
در جوامع شایستهسالار، نگرشهای خویشاوندسالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و غیره مطرود است. نظام شایسته سالار، نظامی است که در آن افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب شده و از ایشان بهترین استفاده در راستای اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی به عمل آید.
وقتی افراد در جلسهای میبینند که فرد تصمیم گیر الزاما در یک سازمان خصوصی و یا دولتی و یا … به لحاظ دانش، توان مدیریتی و تجربه شایستگی لازم را ندارد فضای یاس و البته کارشکنی غلبه خواهد یافت.
کلمه شایسته سالاری برای اولین بار توسط مایکل یانگ انگلیسی، در سال ۱۹۵۸ در کتاب طلوع شایسته سالاری، مطرح شد. وی در کتاب خود موقعیت اجتماعی افراد را در آینده، ترکیبی از بهره هوشی و تلاش و کوشش فراوان دانسته بود. یانگ در این کتاب پیشبینی کرده بود که این نظام اجتماعی جدید درنهایت به یک انقلاب اجتماعی منجر می شود که در آن توده های مردم، حاکمان و نخبگانی را از قدرت خلع می کنند که از احساسات و نیازهای عامه مردم، فاصله گرفته اند. با وجودی که این تعریف از شایسته سالاری یک معنی منفی در ذهن تداعی میکند، ولی خیلیها معتقدند که هیچ نظام و سیستمی بهتر و عادلانه تر از نظام شایسته سالاری برای جوامع مختلف نیست.
به باور آنها، نظام شایسته سالار بسیار عادلانهتر و کارآمدتر از سایر نظامهای سیاسی و اجتماعی موجود است و درنهایت، به تبعیضهای اجتماعی پایان میدهد.
آیا ما حاضر به پذیرش شایستهسالاری هستیم؟
به گمانم اقتصاد ایران بسیار با مفهوم شایسته سالاری فاصله دارد و این امر بسیار بر توسعه ایران تاثیر منفی خواهد داشت و امروز خیل عظیمی یا در حال مهاجرت و بسیاری هم دور از روند تصمیمات اقتصادی هستند و این امر نمیتواند سرانجام خوبی برای اقتصاد کشور داشته باشد.
نخواهی که ضایع شود روزگار به ناکار دیده مفرمای کار (سعدی)