سرمقاله

ناکارآمدی ابتکار‌های آمریکا در جنگ غزه / جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بهترین نکات برای خرید لنت ترمز پژو 206 تیپ 2 از فروشگاه لنتام با کیفیت فوق‌العاده
  • فیبرنوری ایرانسل به ۱۲۰مین شهر رسید
  • فیبرنوری ایرانسل به ۱۲۰مین شهر رسید
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 19148  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 30 آبان 1402
    ناکارآمدی ابتکار‌های آمریکا در جنگ غزه / جلال خوش‌چهره

    جنگ خونبار در غزه بی‌وقفه ادامه دارد و احتمال گسترش آن در سطح منطقه هر لحظه قوت می‌گیرد. این درحالی است که هنوز ابتکار موثری که بتواند به این جنگ نابرابر پایان داده و یا آن را در نقطه‌ای - هرچند موقت - باز ایستاند، فرصت عمل نیافته است. دلیل آن روشن است؛ همه نگاه‌ها به ابتکاراتی دوخته شده که به گونه‌ای به واشنگتن سپرده شده است. واشنگتن اما برخلاف تجربه میانجی‌گرانه‌اش در جنگ‌های 1967 و 1973 اعراب و اسرائیل، حالا فاقد دو ویژگی است: نخست؛ بحران مشروعیت و اعتبار به عنوان طرف میانجی نزد به ویژه طرف‌های فلسطینی. این مهم وقتی برجسته شد که واشنگتن در جنگ کنونی به‌گونه‌ای کم بدیل در بکارگیری معیارهای دوگانه‌اش در قبال اسرائیل و فلسطینیان، خواسته یا ناخواسته ولی در موضعی روشن در هیئت دفاع کامل از اسرائیل  قرار گرفت. مهم‌تر این که دولت‌های منطقه در برخورد با ابتکارهای واشنگتن اکنون از انتخاب‌هایی متفاوت از دوران جنگ سرد برخوردارند. دوم؛ فقدان مذاکره کننده‌ای معتبر، با نفوذ و تأثیرگذار بر نگرش هریک از بازیگران موثر در فرایند جنگ کنونی اعم از فلسطینیان، اسرائیل و دیگر دولت‌های منطقه. علاوه‌براین واشنگتن به رغم آرایش نظامی خود در منطقه و استمرار تلاش‌های دیپلماتیک، نتوانسته هیچ یک از طرف‌ها را تسلیم سیاست «اراده مبتنی بر قدرت» خود کند. به این ترتیب دو چشم انداز قابل پیش بینی است؛ ادامه جنگ و گسترش آن تا بیرون از مرزهای غزه یا سرانجام با نگاه به هزینه‌های جنگ، همه طرف‌ها تن به مدیریت لحظه‌ای بحران دهند. به نظر می‌رسد راه حل دوم قابل دسترس‌تر باشد؛ آن هم هنگامی که همه طرف‌ها دریافته‌اند تحولات جاری فراتر از محاسباتی است که پیش از این در تصور آنان قرار داشت. در این صورت آیا باید در انتظار تئوری یک «قطعه زمین»در برابر «یک قطعه صلح» بود؟ این وضع آیا می‌تواند به استقرار آرامش در منطقه بینجامد یا مانند ایده  «آتش بس موقت» خواهد بود که اسرائیل تنها آن را در جنگ کنونی می‌پذیرد. ایده‌آل اسرائیل برای توقف جنگ، تحمیل مذاکره به فلسطینیان و به تبع آن طرف‌های عربی به شکلی است که طرف مقابل حق چانه‌زنی خود را کنار گذاشته و بپذیرد که فلسطینیان در تکه زمینی کوچک به گونه  عاریه‌ای، مطرود و زیر تهدید و اقتدار امنیتی اسرائیل در غزه و بخشی از کرانه باختری تن به صلح اجباری دهند. هدف اسرائیل این است که فلسطینیان نوستالوژی کشور مستقل فلسطینی را کنار بگذارند و در سیاست‌های توسعه طلبانه ارضی تل‌آویو هضم شوند. این نگرش در تضاد با همه آن چه هست که فلسطینیان در همه دهه‌‌های گذشته در پی آن بوده‌اند. تحمیل چنین وضعی به معنای تحمیل حقارتی دوباره برای کشورهای عربی نیز هست  که از نیمه دوم قرن گذشته تا دهه نخست قرن میلادی حاضر برپیکر آنان پوشانده شده است. البته نباید فراموش کرد که مشارکت دولت‌های عربی در امر فلسطین  همواره شکلی تاکتیکی داشته تا این که بخواهند به آن آرمانی یا ایدئوژیک بنگرند. جنگ غزه، اتفاقی نبود که پیش بینی وقوع آن بعید باشد، اما چگونگی شروع آن با غافلگیری همراه بود. همین غافلگیری و پیامدهایش، کار چگونگی پایان آن را با پیچیدگی‌های سخت روبرو کرده است. اسرائیل جنگ کنونی را فرصتی برای تثبیت موقعیت خود و گسترش آن دانسته  ودر این راستا عمل می‌کند. تل‌آویو برخلاف گذشته کمتر به خطراتی می‌اندیشد که نتایج جنگ‌های گذشته‌اش با اعراب با آنها روبرو شد. واشنگتن اما مدیریت جنگ کنونی را در استراتژی کلان خود دنبال می‌کند. این استراتژی بر اهدافی گسترده‌تر از منطقه خاورمیانه و بلکه در چارچوب منازعه دیپلماتیک خود با روسیه و رقابت‌هایش با چین و در این‌حال تنش‌هایش با ایران تمرکز دارد. ماجراجویی ادامه‌دار اسرائیل، خطری جدی برای اهداف استراتژیک و کلان واشنگتن خواهد بود. واشنگتن می‌داند که اسرائیل برخلاف تظاهر به قدرتمندی‌های نمایشی خود، از ظرفیت برابر میان «بحران‌زایی» و «بحران‌زدایی» برخوردار نیست. از این رو لازم است آن را در نقطه‌ای از ماجراجویی‌هایش متوقف کند. همین‌جا فاصله واشنگتن با تل‌آویو آغاز شده و ممکن است واشنگتن را به اتخاذ سیاست‌هایی وادارد که مطلبوب نظر اسرائیلی‌‌های افراطی نباشد. اما پیش از آن لازم است واشنگتن اعتبار از دست رفته خود را در منطقه بازیابی کند. این کار  محتاج ابتکاری سازنده با حضور مذاکره‌کنندگانی قدرتمندتر از «آنتونی بلینکتن» خواهد بود. واشنگتن ناظر جنگ بی‌وقفه‌ای است که احتمال گسترش آن تا بیرون از مرزهای غزه هر لحظه قوت می‌گیرد. شکل کنونی جنگ، اهداف کلان و استراتژیک واشنگتن را در معرض تهدید قرار می‌دهد.