سرمقاله

ریشه این حرام خواری تاریخی، در حرام خواری سیاسی است ‪/‬ ابوالفضل فاتح

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حمایت سوپراپلیکیشن «ایرانسل‌من» از کسب‌وکارهای اینترنتی
  • 20 سال اینترنت رایگان، جایزه پویش بازگشت به کلاس همراه اول
  • بررسی تفاوت‌های بلیط هواپیما چارتر و سیستمی
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 20013  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 15 آذر 1402
    ریشه این حرام خواری تاریخی، در حرام خواری سیاسی است ‪/‬ ابوالفضل فاتح

    خبر تخلفات سه میلیارد دلاری، همچون زلزله ای پیکره جامعه ایران را متاثر ساخته و تا مغز استخوان را سوزانده است، و خدا می داند این گونه کژروی ها، چه بر سر اعتماد عمومی و دین و ایمان مردم خواهد آورد. این فساد، معادل یک دهم درآمد نفتی حال حاضر ایران، و نصف مبلغ مذاکرات اخیر با آمریکا، و دو برابر کل بودجه آموزش عالی و دانشگاه ها، در کشوری است که میلیونها نفر از درآمد روزانه ی یک دلار هم محروم هستند. ابعاد این فساد و بازی با سلامت و امنیت غذایی و امانت مردم، شوک آور است. چای فاسد را توزیع کرده، یا چای داخلی را به خارج برده و با بسته بندی خارجی به عنوان واردات و چندین برابر قیمت به مردم فروخته و انبوهی از دلارهای بیت المال را در بازار آزاد به نرخ بالاتر عرضه کرده اند و این همه در زیر چشم نهادهای نظارتی عریض و طویل صورت گرفته یا بر آن مهر تایید زده اند! ⬅️ اصل اعلام رسیدگی به این تخلف، ارزشمند و شایسته ی تقدیر است، اما، مهم به نتیجه رساندن و عبرت گرفتن است و الا، فساد های کلان دیگری هم بوده، که با سرو صدا و بگیر و ببند همراه شده و هنوز اندر خم یک کوچه است. علاوه، تاخیری غیر قابل توجیه صورت گرفته است. سال ۹۹ پرونده تخلف این شرکت که چای فاسد بیست سال پیشتر را از فلان بانک خریده و به مردم فروخته، رسما در یکی از رسانه های امنیتی کشورعلنی شده بود. نهادهای نظارتی از آن روز تا کنون کجا بوده اند؟ این میزان تخلف، اختصاص به صنعت چای دارد، در جای دیگر و تحت عنوان دور زدن تحریم ها چه می گذرد؟ خبرگزاری ها و روزنامه های مطرح و «تریبون های کفن پوش» را مرور کردم. آنقدر مبادی آداب و حقوق و قانون شده اند، که نامی از این شرکت و متخلفان به میان نیاورده اند. جل الخالق! رسما بزرگترین خیانت به کشور و مردم صورت گرفته است، اما هنوز مشغول مماشات و پاسکاری تخلفند. این خود ممد فساد و عین فساد و ترحم بر پلنگ تیز دندان است که در فضای عدم شفافیت، رشد و اشاعه پیدا می کند. این ها چه کسانی هستند که از چنین قدرتی در فساد و کتمان برخوردارند؟ مگر صنعت موشک سازی است که نگران ابعاد امنیتی آن باشید؟ کجایند کسانی که سال ها در حذف وحصر و بی آبرو کردن و بهتان زدن به رقبای سیاسی و نخبگان منتقد خود، سر از پا نشناخته و مرزهای اخلاقی و انسانی را در دادگاه های آنچنانی و اعترافات تلویزیونی و استصواب و ... درنوردیدند؟ این حرام خواری تاریخی، ریشه در حرام خواری سیاسی و دستکاری در نظام توزیع قدرت سیاسی و اقتصادی این سالها دارد. این فقدان شفافیت، دشواری گردش آزاد اطلاعات و محدودیت رسانه های مستقل است، که فساد پوشی و فساد پروری را آسان و مبارزه با فساد را به مراتب دشوار و «اسرائیل درون ما» را برساخته است. در بی قانون ترین کشورهای جهان هم، شاهد این اندازه از فساد نسبت به حجم اقتصادشان نبوده و نیستیم. سالهاست که دم از مبارزه با فساد زده می شود، ولی هر دم از این باغ بری می رسد. تا در معرض «آپارتاید سیاسی» و نظام «تبعیض صنفی وسیاسی» هستیم و تا عمده ی نگاه های نظارتی، متوجه کنترل مردم و انتخابات و سوء استفاده از قانون و منکوب کردن مخالف و محدودسازی رسانه باشد، نتیجه همین است که می بینیم. این سیاست ها، فساد آفرین و خانمان سوز است و نباید غافل بود که همین بلیه بزرگترین امپراتوری های جهان را نیز بی آبرو و مضمحل کرده است. جهان معاصر، راهبردهای علمی و آزموده ای برای شفافیت و مبارزه با فساد و انحصار دارد. چرا، از تجربه ی جهان غافلیم و ساز خود را می زنیم؟ دریغا، «نصیحت بی ثمر باشد زمین گیران غفلت را». این رخداد، نقطه ی آزمون شعارها و وعده های چهل ساله است. اشک شهیدان از این غفلت ها جاری است و همه را به محاکمه خواهد کشید. تا فرصتی هست بیدار شویم، خانه را بتکانیم، طرحی نو دراندازیم و آب رفته را به جوی بازگردانیم. همین فساد را برای خودمان، اتمام حجت بدانیم. تردید نباید کرد، این ره که می رویم به ناکجاآباد است و با این سیاق و جماعتی که خود با رانت سیاسی یا اقتصادی به قدرت رسیده اند، به جایی نمی رسیم. اگر قدرت اصلاح نداریم، کنار برویم و حق مردم را به مردم واگذاریم! به علی (ع) و نهج البلاغه رحم کنیم. در غیر این صورت، خدای ناکرده، تاریخ برای همه ما ثبت خواهد کرد که انسان هایی کم سواد، مدعی و کارنابلد، کشوری با تمدن چند هزار ساله و مذهبی مفتخر به علی (ع) را به خاک سیاه نشاندند و شرم نکردند. حقیقتا، این علی (ع) بود که از درآوردن خلخال از پای آن زن دق می کرد! ما گرفتار نقش ایوانیم! راه حل پیش روی همه ماست، اگر حکمت علی (ع) را باور کنیم که؛ اذا تغیر السلطان، تغیر الزمان! تا اندیشه و شیوه ی حکمرانی تغییر نکند، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.