سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
این روزها بسیار در کوچه و خیابان و از زبان مردم واژه بیفرهنگی را می شنویم، درصورتی که فرهنگ از میان نمی رود بلکه می تواند تغییر کند، از شکلی به شکل بهتر یا بدتر. این تصویر از فرهنگ که در برخی اوقات و شاید هم اکثر اوقات با آن مواجه هستیم تناقض فرهنگی یا شاید بیان بهترش تناقض رفتاری است که متاسفانه جمعیت قابل توجهی از مردم این روزها دچار آن شده اند. اما سوال این است چرا این روزها افراد جامعه پارادوکس فرهنگی و پارادوکس رفتاری از خود بروز میدهند؟ قطعا افراد جامعه دچار استحاله ی فرهنگی نشدهاند، چرا که در برخی موارد کاملا پای ارزشها و هنجارهای خود میمانند، اما در برخی موارد عجیب است که رفتارهایی متناقض نشان میدهند، و همان طور که ذکر شد دچار پارادوکس فرهنگی میشوند! چطور ممکن است آن ملتی که در جنگ تحمیلی برای دفاع از سرزمینشان مجاهدتها و رشادتها کردند، آن ملتی که بارها جهادی کار کردند و جهادی زیستند، و یا در وقایع مختلف همچون سیل و زلزله صادقانه پای کار آمدند و همچنان هم می آیند بعضی اوقات (بخوانید بیشتر اوقات) بر چشم بهم زدنی تغییر رویه می دهند؟ در رانندگی حقوق دیگران را رعایت نمیکنند اما جالب آن که بعد از اتمام رانندگیشان به یک محفل دوستانه که می رسند صحبت از رعایت اصول و قوانین می کنند و از کسانی که قوانین را رعایت نمی کنند خشمگین میشوند. به راحتی خودروی شخصی خود را جلوی درب پارکینگ خانههای دیگران پارک میکنند اما روی درب پارکینگشان، برچسب پارک مطلقا ممنوع و حتی پارک مساویست با پنچری میچسبانند! در صفهای نان و غیره از دیگران سبقت میگیرند، و همانها خیلی اوقات به دیگران نان هم می دهند و کمک هم میکنند. برخی دیگر در کوچه و خیابان و محل کار خود با کلام زیبا سخن نمی گویند و در بیانشان کلمات ناشایست بسیاری شنیده می شود اما شب یلدا حافظ میخوانند! و خیلی دیگر ازتناقض های فرهنگی که در طی شبانه روز با آن مواجه هستیم. ناگفته نماند، هستند افرادی که در هر شرایطی به اصول فرهنگی و رفتاری خود پایبند می باشند اما به راستی چند درصد از افراد جامعه را در حال حاضر تشکیل میدهند؟ ایراد کار کجاست و ریشههای این تناقض چیست؟ چرا با وجود این همه نهاد و سازمان فرهنگی در کشور با چنین پدیدهای مواجه میشویم؟ و آیا اساسا نظارت مناسبی بر کارکرد نهاد های فرهنگی در کشور وجود دارد؟ ممکن است برخی وجود تورم و مشکلات اقتصادی را مسبب این تناقض های رفتاری بدانند که توانسته تمرکز مردم را از رعایت اصول فرهنگی دور کند، اما آیا در تمام کشورهایی که مشکلات اقتصادی و تورم وجود دارد پارادوکس فرهنگی مشاهده میشود؟ (که البته بعد از همه گیری بیماری کرونا، مشکلات اقتصادی و معضل بیکاری در اکثر نقاط جهان وجود دارد) و به راستی چه میزان اقدامات موثر در جهت آشنایی بیشتر مردم با فرهنگ و آشتی بیشتر آنها با فرهنگ توسط سازمانها و نهادهای فرهنگی صورت گرفته است؟ آیا زمان آن نرسیده همانطور که برای بنزین یا کالاهای اساسی یارانه تعلق می گیرد، برای امور فرهنگی و هنری نیز یارانه تعلق گیرد؟ با توجه به گرانی خیلی از اقلام فرهنگی، بهطور آشکار خیلی از اقشار جامعه از حداقلهای محصولات و کالاهای فرهنگی نیز برخوردار نیستند در این حالت چطور از این افراد می توان خواست که به ارزشها و فرهنگ والای خود پی ببرند، درصورتی که به دلیل گرانی دسترسی به آنها ندارند. تصور می شود ادامه این پارادوکس های فرهنگی میتواند، خسارات جبران ناپذیری بر پیکره فرهنگ والای کشور وحتی رفتار شهروندی وارد سازد، و نیاز است برای این مهم اقدامات فوری و اورژانسی انجام شود، چراکه رعایت اصول فرهنگی در جامعه و ثبات فرهنگی و رفتاری، کمک شایانی به سلامت روانی افراد جامعه خواهد داشت.