سرمقاله

رابطه اقتصاد با روان مردم / آرین احمدی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • فری فایر در مقابل پابجی موبایل: کدام بازی بهتر است؟
  • چرا در روسیه تحصیل کنیم؟
  • هزینه تحصیل پزشکی و دندان‌پزشکی در روسیه: شهریه و هزینه‌های زندگی
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 21337  |  صفحه ۴ | فرهنگ و هنر  |  تاریخ: 10 دی 1402
    بدسلیقگی‌های دنباله‌دار سانسور، از رضاشاه و عادل تا شهاب حسینی!
    سانسورهای عجیب صداو سیما
    به سختی می‌توان برای برخی اتفاقات تکراری، منطق درست و حسابی پیدا کرد. اصلا مگر می‌شود چیزی که همه درباره «غلط بودن» آن اتفاق نظر دارند، بدون هیچ توضیح و منطقی مدام تکرار شود و هیچ کس هم پاسخگوی آن نباشد!
    به گزارش فرارو، ماجرای اعمال نظر‌های عجیب و غریب در فرآیند پخش سریال‌های تلویزیون و حذفیات سلیقه‌ای در آن‌ها هم تبدیل به یکی از همین مصادیق شده است. آن هم در شرایطی که غالبا مخاطبان به نسخه‌های اصلی دسترسی دارند و بخش‌های سانسورشده، معمولا برخلاف اهداف سانسورچیان سیما، به‌صورت گسترده وایرال شده و بیشتر دیده می‌شود!
    حذف دیالوگ شهاب حسینی در اولین قسمت از فصل دوم سریال «سرزمین مادری» یکی از همین نمونه‌ها بود که اعتراض کمال تبریزی را هم به دنبال داشت.
    آنچه در این گزارش مختصر مرور کرده‌ایم، تنها گوشه‌ای از سانسور‌های خبرساز سیما در سال‌های گذشته است.
    مورد اول؛ رضاشاه در «شب‌های برره»!
    چند سال پیش بود که با ایده امیرمهدی ژوله جریانی در فضا مجازی با عنوان «من و سانسورچی» به راه افتاد تا نویسندگان، کارگردانان و بازیگران سریال‌های تلویزیونی از تجربیات خود در زمینه مواجهه با سانسور بگویند و بنویسند.
    یکی از افرادی که به این جریان پیوست مهراب قاسم‌خانی از نویسندگان ثابت سریال‌های مهران مدیری بود که به یکی از بامزه‌ترین موارد سانسوری در سریال «شب‌های برره» اشاره کرد.
    قاسم‌خانی در اینستاگرام خود نوشت: «من توى شبهاى برره علاوه‌بر نویسندگى طراح صحنه هم بودم. کلانترى رو که درست کردیم، عزیزان اومدن و دیدن و گفتن چرا بالاى سر طغرل عکس رضاشاه نیست؟! گفتیم مگه می‌شه گذاشت؟ گفتن باید بذارید که دقیقاً معلوم بشه سریال در چه مقطعى اتفاق میفته و با زمان حال اشتباه نشه. گفتیم چشم و عکس رو گذاشتیم. بعد از چند قسمت یهو با عصبانیت اومدن که این دیگه چیه؟ توى سریال کمدى تلویزیون جمهورى اسلامى هر شب عکس رضاشاه نشون میدید؟ گفتیم خودتون گفتین. گفتن بیخود. ورش دارید. گفتیم چشم. ورش داشتیم. چند قسمت بدون عکس پخش شد. دوباره با عصبانیت اومدن که چرا عکس رو ورداشتین؟ گفتیم شما گفتین. گفتن بیخود. این که اول بوده و الان ورش داشتین قابل تفسیره و ایجاد شبهه می‌کنه. سریع برش گردونید. گفتیم چشم. برش گردوندیم. باز اومدن. معلومه واقعاً داشتن اذیت می‌شدن طفلیا... ولى این دفعه راه چاره رو یافته بودن. قرار شد عکس باشه، ولى ببریمش بالا و کادر رو یه جورى ببندیم که سرش توى کادر نباشه...! بعدش دیگه با خوشحالى و رضایت مشغول گیر دادن به چیزاى دیگه شدن... ما هم فهمیدیم سینه به پایین رضا شاه اشکال پخش نداره!»
    مورد دوم؛ «عادل» ممنوع شد!
    اما این حساسیت سانسورچی‌های تلویزیون، محدود به رضاشاه و چهره‌های قبل از انقلاب نبوده و آن‌ها حتی با افراد خارج شده از مدار شخصی‌شان هم در این مورد تعارف نداشته‌اند! یکی از عجیب‌ترین و شاخص‌ترین این موارد، حساسیت نسبت به نام «عادل فردوسی‌پور» بعد از حذف او از آنتن بود.
    ماجرا مربوط به بازپخش سریال «پژمان» می‌شود. سریالی فوتبالی که پژمان جمشیدی در آن نقش خودش به‌عنوان یک فوتبالیست فراموش‌شده را ایفا می‌کرد و طبیعتا در برخی دیالوگ‌های خود به چهره‌های مطرح دنیای فوتبال هم ارجاع می‌داد.
    این سریال طنز در سال ۱۳۹۱ از شبکه سه پخش شد و در آن با چهره‌های مشهور فوتبالی از علی پروین و حمید درخشان تا فرهاد مجیدی و عادل فردوسی‌پور شوخی شد. صدا و سیما، اما در بازپخش مجموعه «پژمان» دیالوگ جمشیدی و سام درخشانی با محوریت مجری سابق برنامه نود را سانسور کرده است!
    این در حالی است که زمان پخش سریال «پژمان»، عادل فردوسی‌پور هنوز هم گزارشگر سیما و هم مجری برنامه نود بود و ۶ سال بعد کنار رفت.
    مورد سوم؛ لطفا قیمت‌ها را یادآوری نکنید!
    این یکی را می‌توان یکی از تلخ‌ترین نمونه‌های سانسور دانست؛ سانسور قیمت‌ها در بازپخش سریال‌های قدیمی، در عین حال که به اندازه دیگر موارد سانسوری در تلویزیون می‌تواند مضحک و خنده‌دار باشد، حکایت از واقعیتی تراژیک در متن جامعه هم دارد.
    افزایش افسارگسیخته قیمت‌ها، بازپخش سریال‌های قدیمی و یادآوری قیمت برخی کالا‌های اساسی در سال‌های نه‌چندان دور را تبدیل به عذابی مضاعف برای قشر آسیب‌پذیر جامعه کرده است و در خوش‌بینانه‌ترین حالت می‌توان گفت سانسورچی‌های صداوسیما هم با نیت خیر و برای پیش‌گیری از این حال بد، سکانس‌های مربوط به این دست یادآوری‌ها را در بازپخش‌ها قیچی کرده‌اند!
    یکی از معروف‌ترین نمونه‌ها از این دست، سانسور عجیب قیمت رهن خانه در بازپخش سریال محبوب «پدرسالار» بود. سانسوری که انعکاس بسیار گسترده‌ای هم در فضای رسانه‌ای پیدا کرد. در سکانسی که ناصر و آذر برای پیدا کردن خانه به بنگاه می‌روند، وقتی درباره پول پیش خانه سوال می‌کنند، ناگهان صدای سریال قطع می‌شود تا مخاطب متوجه نشود بنگاه‌دار چه قیمتی گفته است!
    مورد چهارم؛ سانسور حتی شما آقای حاتمی‌کیا!
    اگر می‌خواهید تصویری دقیق‌تر از برخورد سلیقه‌ای در فرآیند اعمال سانسور در تلویزیون داشته باشید، یادآوری این مورد هم خالی از لطف نیست.
    فیلم سینمایی «از کرخه تا راین» یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های ابراهیم حاتمی‌کیا است که اتفاقا در طول سال‌های گذشته بار‌ها از تلویزیون هم پخش شده است. حساسیت روی این فیلم آنقدر بالاست که وقتی نسخه‌ای از آن با حذف سکانس مربوط به تشییع پیکر حضرت امام (ره) در یکی از پلتفرم‌ها بارگذاری شد، عده‌ای با تیتر «حذف سکانس‌های انقلابی از فیلم حاتمی‌کیا» تلاش کردند برای آن پلتفرم حاشیه‌سازی کنند.
    اما جالب است بدانید همین فیلم در یکی از بازپخش‌های تلویزیونی از تیغ سانسور مصون نماند و ناظران سیما یکی از سکانس‌های آن را مناسب پخش تشخیص ندادند!
    در بازپخش فیلم «از کرخه تا راین» سکانس معروف درددل سعید در کنار رود راین با خدا و اعتراض به او، دچار حذفیات شد و ممیزان تلویزیون ورود فردی مست به قاب در پایان این سکانس را سانسور کردند!
    مورد پنجم؛ شهاب و پا‌های ننه منیر!
    فهرست این دست بدسلیقگی‌های تلویزیون بلندبالاتر از این حرف‌هاست و بازخوانی همه آن‌ها در حوصله این گزارش مختصر نبود، اما داغ‌ترین نمونه آن‌ها مربوط به سریال محبوب کمال تبریزی می‌شود.
    سریال «سرزمین مادری» که پس از یک دهه توقیف، بالاخره فرصت پخش از تلویزیون را به دست آورد، خیلی زود توانست مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند، اما گویی سایه حواشی و بی‌مهری مدیران سیما قرار نیست از سر این محصول کم شود!
    قسمت اول از فصل دوم سریال در حالی روی آنتن شبکه سه رفت که دیالوگ مربوط به گفت‌وگوی رهی با پدربزرگ احتمالی‌اش، دستخوش سانسور شد. رهی که هنوز نسبتش با خانواده اوس حسین مشخص نشده است، دل‌بسته یکی از دختران او شده و در دیالوگی می‌خواهد اعتراض خود نسبت به بلاتکلیفی محرمیت او با خانواده اوس حسین را نشان دهد. در این دیالوگ خطاب به پدرش می‌گوید: «تا حالا شده اجازه بدین من سر بذارم رو پا‌های ننه منیر؟» همین دیالوگ از نظر ممیزان شبکه سه نامناسب آمد و با مقدمات و موخراتش حذف شد!
    جالب اینکه نسخه کامل همین قسمت بدون حذفیات روی تلوبیون قرار داشت و به همین دلیل با قیاس میان این دو نسخه خیلی زود دست سانسورچی‌ها رو شد!
    کمال تبریزی که فراتر از این مورد حذفی، از کیفیت فنی پخش فصل دوم هم گلایه‌مند بود، دست به قلم شد و ضمن رسانه‌ای کردن اعتراضش نوشت: «چون تقریبا ارتباط من با تلویزیون و تهیه‌کننده برای پخش سریال قطع شده است، از این به بعد سعی خواهم کرد که به نواقص موجود در قسمت‌ها و البته حذفیات در پخش اشاره داشته باشم. از همه مخاطبان سریال و مردم عزیز سرزمین مادری بابت این بی‌مبالاتی پوزش می‌طلبم.»