کد خبر: 22750 | صفحه ۳ | جامعه | تاریخ: 03 بهمن 1402
با کسب رتبه ۱۴۳ در میان ۱۴۶ کشور دنیا، شکاف جنسیتی بیشتر شد
گسل شکاف جنسیتی در ایران
گروه جامعه- نیروهای انسانی شاغل در یک سازمان ممکن است به دلیل زن یا مرد بودن در سمتهای شغلی متفاوت قرار گیرند. تا جایی که در برخی از کشورها، با وجود سطح یکسانی از توانمندیها، مهارتها و استعدادهای یکسانی که زنان و مردان از آن برخوردار هستند، تقریبا زنان میزان دستمزد کمتری نسبت به مردان دریافت میکنند. از سوی دیگر با وجود سطح یکسانی از تحصیلات، مردان در راس سازمان و مدیریت قرار میگیرند و زنان در نقش یکی از افراد گروه سازمان یا نهاد مربوطه خواهند بود. نیروی کار زن با قرار نگرفتن در پستهای مدیریتی، به مراتب فرصت کمتری در اتخاذ تصمیمگیریهای مهم سازمان و تاثیرگذاری در فرآیند شغلی و ارتقا خود خواهد داشت. اینگونه تفاوتها و نامساویها بین نیروی کار زن و مرد موجب تشدید شکاف جنسیتی خواهد شد. در واقع تفاوت بین زنان و مردان با استفاده از شاخصی به نام شکاف جنسیتی سنجیده میشود. در اختیار قرار گرفتن ثروت، قدرت و امکانات و مزایای جامعه به صورت نابرابر میان مردان و زنان جامعه، شکاف جنسیتی را بیان میکند. از سوی دیگر، تفاوت بین زنان و مردان منجر به افزایش ارزش اجتماعی مردان نسبت به زنان گردیده است.
شاخص جهانی شکاف جنسیتی برای نخستین بار توسط مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۰۶ میلادی معرفی شد و هر ساله این سازمان گزارشی تحت عنوان این شاخص منتشر میکند. هدف اصلی این گزارش، سوق دادن جامعه به سمت برابری جنسیتی در کشورها است و شکاف جنسیتی در کشورهای مختلف را مورد بررسی و مقایسه قرار میدهد.امتیازی که کشورهای مختلف در شاخص شکاف جنسیتی کسب میکنند بین اعداد صفر تا یک است. هر چه قدر شاخص شکاف جنسیتی کشوری به سمت یک نزدیکتر باشد، آن کشور به برابری جنسیتی بین زن و مرد نزدیکتر است. اما شاخص شکاف جنسیتی کشوری که به صفر متمایلتر باشد، نشاندهنده نابرابری بیشتر بین زنان و مردان در آن کشور در حوزههای مختلف است.در بسیاری از کشورهای پیشرفته و توسعه یافته میزان شاخص شکاف جنسیتی به سمت یک متمایل بوده و زنان در این کشورها نسبت به مردان از فرصتهای تقریبا برابری در اقتصاد، سیاست، آموزش و بهداشت و درمان برخوردارند. در برخی از کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته میزان شاخص شکاف جنسیتی به صفر نزدیکتر بوده است و میزان نابرابری در آنها بیشتر است. طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد، شاخص شکاف جنسیتی در سطح جهان در سال ۲۰۲۳ به ۶۸.۴ درصد رسیده است. با بررسی معیارهای شاخص شکاف جنسیتی میتوان دریافت که در سال ۲۰۲۳ معیار دستیابی به آموزش در جهان به ۹۵.۲ درصد رسیده است. از سوی دیگر، معیارهای دسترسی به سلامت و بهداشت، معیار مشارکت اقتصادی و معیار مشارکت سیاسی به ترتیب به ۹۶ درصد، ۶۰.۱ درصد و ۲۲.۱ درصد در سطح جهان رسیدهاند.در شاخص شکاف جنسیتی جهانی، حوزه بهداشت و درمان با ۹۶ درصد توانسته بهترین وضعیت از مسیر برابری جنسیتی را طی کند. بعد از آن در جایگاه دوم، معیار دستیابی به آموزش با ۹۵.۲ درصد توانسته کمترین شکاف جنسیتی در جهان را داشته باشد.
ایران در جهت معکوش شاخص شکاف جنسیتی
گزارش شاخص شکاف جنسیتی جهانی، برابری بین زنان و مردان براساس شاخصهایی مانند امکان دسترسی زنان به آموزش، بهداشت و درمان، شرکت در امور سیاسی و امور اقتصادی کشور را مورد ارزیابی قرار میدهد. در آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۲۳، شکاف جنسیتی در بین ۱۴۶ کشور جهان مورد مقایسه قرار گرفته است. در این گزارش، ایران با امتیاز ۰.۵۷ در بین ۱۴۶ کشور در جایگاه ۱۴۳ جهان قرار دارد و تنها از سه کشور الجزایر، چاد و افغانستان در جایگاه بالاتری قرار دارد.براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، امتیاز شاخص شکاف جنسیتی ایران از ۰.۵۸ در سال ۱۳۹۵ به ۰.۵۷ در سال ۱۴۰۲ رسیده است. امتیاز این شاخص کاهش یافته است و همچنین رتبه ایران از ۱۳۹ در سال ۱۳۹۵ به ۱۴۳ در سال ۱۴۰۲ رسیده و به قعر جدول نزدیکتر شده است.
معیار سلامت و بقا
معیار سلامت و بهداشت در شاخص شکاف جنسیتی نشان دهنده میزان نابرابریهای موجود در دسترسی به خدمات سلامتی و درمانی بین زنان و مردان است. میزان دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی در زنان و مردان دارای تفاوت است. در واقع، زنان و مردان در مواردی مانند دسترسی به مراکز درمانی و پزشکی، واکسیناسیون و مراقبتهای پیشگیرانه، دسترسی به خدمات مشاوره و غیره با یکدیگر متفاوت هستند. از دیگر زیر مجموعههای بخش سلامت و بقا، نرخ مرگ و میر و امید به زندگی در زنان و مردان است. در شاخص شکاف جنسیتی جهانی، حوزه بهداشت و درمان با ۹۶ درصد توانسته است بهترین وضعیت از مسیر برابری جنسیتی را طی کند. ایران در حوزه بهداشت و درمان با امتیاز ۰.۹۶ در رتبه ۱۱۶ جهان در گزارش شاخص شکاف جنسیتی قرار گرفته است.
زیرشاخص سلامت و بقا در کشورهای بلاروس، برزیل، نامیبیا، لهستان و سریلانکا با نمره ۰.۹۸ دارای نمره بالاتری نسبت به سایر کشورها است. در واقع در این کشورها شکاف جنسیتی کمتری بین زنان و مردان در دستیابی به خدمات بهداشتی و درمانی وجود دارد و تقریبا از شرایط برابری برخوردار هستند. کشورهای ژاپن، آلمان، سنگاپور، فنلاند، فرانسه و غیره در رتبههای بعدی قرار میگیرند و میزان زیر شاخص سلامت و بقا در این کشورها به ۰.۹۷ رسیده است. ایران با نمره ۰.۹۶۴ بعد از سوئیس در رتبه ۱۱۶ جهان قرار میگیرد. ایران از کشورهای سوئد، نروژ، افغانستان، هند، قطر، چین و آذربایجان در رتبه بالاتری قرار گرفته است.
طبق آخرین دادهها، سن امید به زندگی برای زنان ایرانی به ۷۹.۸ سال و برای مردان ایرانی به ۷۴.۲ سال رسیده است. با وجود بیشتر بودن سن امید به زندگی زنان نسبت به مردان در کشور، میتوان گفت زیر شاخص سلامت و بقا در ایران از شرایط بهتری برخوردار است و شاخص شکاف جنسیتی در حوزه سلامت و بقا به نفع زنان است.
معیار دسترسی به آموزش
نابرابری جنسیتی کمتر در حوزه آموزش در یک کشور به معنای آموزش تقریبا برابر بین زنان و مردان در آن کشور است. در واقع، افزایش دسترسی و دستیابی زنان به آموزش موجب افزایش نرخ با سوادی زنان و کسب تحصیلات عالی توسط آنها خواهد شد و به برابری جنسیتی در یک جامعه تبدیل خواهد شد. معیار دستیابی به آموزش در شاخص شکاف جنسیتی با ۹۵.۲ درصد توانسته کمترین شکاف جنسیتی در جهان را داشته باشد. ایران با نمره ۰.۹۶ در شاخص دسترسی به آموزش بین ۱۴۶ کشور جهان در رتبه ۱۱۶ قرار گرفته است.
کشورهای آرژانتین، کانادا، فنلاند، فرانسه، نامیبیا و غیره با امتیاز یک در شاخص دستیابی به آموزش دارای برابری جنسیتی در این بخش هستند. ایران با نمره ۰.۹۶ شاخص دستیابی به آموزش نسبت به کشورهای چین، نیجریه و افغانستان در جایگاه بالاتری قرار دارد. عملکرد ضعیف ایران در این بخش را میتوان به میزان دستیابی زنان به آموزش کمتر از مردان دانست. کشورهای توسعه یافته با ایجاد و توسعه زیرساختهای آموزشی در کشور باعث فراگیر شدن تخصص و مهارت در نیروی انسانی میشوند. بدین ترتیب کسب مهارت و تخصص لازم، منجر به بهرهوری بالای نیروی کار میشود.
معیار مشارکت اقتصادی و فرصتها
در سالهای اخیر، زنان با افزایش سطح تحصیلات و دانش، موقعیتهای بهتر شغلی را نصیب خود کردهاند. تقاضای زنان برای مشارکت در بازار کار و فعالیتهای اقتصادی نسبت به چندین سال گذشته افزایش یافته است. ورود زنان در حوزه اقتصاد و بازار کار توانسته است نرخ رشد اقتصادی در آن کشورها را تا حد زیادی افزایش دهد و همچنین باعث شده است تا اقتصاد آن کشورها مسیر رشد و پیشرفت را سریعتر از سایر کشورها طی کنند. اما در برخی از کشورها مانند ایران زنان در بازار کار نتوانستند به جایگاه مناسبی دست یابند.
یکی از نابرابریهای جنسیتی در حوزه مشارکت اقتصادی است. سهم کمتر مشارکت نیروی کار زن در بازار کار و دریافت دستمزد کمتر نسبت به مردان از جمله این نابرابریها میباشد. براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، ایران با نمره ۰.۳۴۴ در شاخص مشارکت اقتصادی و فرصتها بین ۱۴۶ کشور جهان در رتبه ۱۴۴ام قرار گرفته است و تنها از دو کشور الجزایر و افغانستان در این بخش در جایگاه بالاتری قرار دارد. زنان بسیاری از کشورهای آفریقایی و کشورهای دیگری مانند پاکستان، بنگلادش، لبنان و غیره با مشارکت بیشتری در اقتصاد و بازار کار توانستهاند جایگاههای بهتری نسبت به ایران را به دست آورند.با بررسی دادههای گزارش شاخص جهانی شکاف جنسیتی توسط مجمع جهانی اقتصاد، میتوان مشاهده کرد که زنان در بخش مشارکت اقتصادی و دستیابی به فرصتهای اقتصادی در کشورهای لیبریا، جامائیکا، مولداوی، باربادوس، لائوس و غیره توانستهاند تا حد زیادی به برابری جنسیتی دست یابند.از سوی دیگر، کشورهای افغانستان، الجزایر و ایران به ترتیب با نمره شاخص اقتصادی و فرصتهای اقتصادی ۰.۱۸۸، ۰.۳۱۷ و ۰.۳۴۴ در قعر جدول قرار دارند و زنان نسبت به مردان در حوزه مشارکت اقتصادی دارای کمترین برابری هستند.
براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، نرخ مشارکت زنان در بازار کار در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۳.۸ درصد بوده است. این در حالی است که نرخ مشارکت مردان در بازار کار به ۶۸ درصد رسیده است. از سوی دیگر، طبق گزارش مرکز آمار، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار در تابستان ۱۴۰۲ حدود ۱۴.۶ درصد بوده است. نرخ مشارکت اقتصادی زنان از ۱۶.۳ درصد در سال ۱۳۹۵ به ۱۴.۶ درصد در تابستان ۱۴۰۲ رسیده و ۱.۷ درصد کاهش یافته است. درصد پایین میزان مشارکت زنان در بازار کار در ایران را میتوان به دلایلی مانند نبود زیرساختهای مناسب کار و دلایل فرهنگی و اجتماعی ارتباط داد. مردان نسبت به زنان حقوق و دستمزد بیشتری دریافت میکنند و میزان نرخ مشارکت اقتصادی مردان بسیار بیشتر از زنان است. درواقع زنان با نقش آفرینی در مسئولیتهای گوناگون زندگی از ورود به برخی شغلها محروم میشوند. به عنوان مثال، در هلند به ازای یک دلاری که مرد برای حقوق خود دریافت میکند، زن ۹۱ سنت دریافت میکند. در کره جنوبی نیز مردان اگر یک دلار به دست آوردند، زنان ۶۵ سنت دریافت خواهند کرد.
معیار توانمندی و مشارکت سیاسی
براساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، ایران در حوزه توانمندسازی سیاسی بیشتر از سه معیار دیگر دارای شکاف جنسیتی است. در واقع، سهم زنان از حضور در مجلس ۵.۶ درصد است، در حالی که سهم مردان از حضور در مجلس حدود ۹۴.۴ درصد است. بنابراین در حوزه سیاست سهم زنان از حضور در مجلس دارای شکاف ۸۸.۸ درصدی است. سهم حضور زنان در پستهای وزارتی نیز حدود ۵ درصد است و سهم حضور مردان در پستهای وزراتی ۹۵ درصد میباشد. در نتیجه، سهم زنان در پستهای وزارتی و سیاسی دارای شکاف ۹۰ درصدی است.با مقایسه برخی از کشورها در گزارش مربوطه میتوان مشاهده کرد که در حوزه سیاست سهم زنان ایالات متحده آمریکا از حضور در پارلمان دارای شکافی ۴۲.۸ درصدی است. همچنین، برای حضور زنان آمریکایی در مقامهای وزارتی هم شکاف جنسیتی ۳۳.۳ درصدی مشاهده میشود. شکاف جنسیتی آمریکا نسبت به ایران بسیار پایینتر است.
کشور ایسلند دارای رتبه اول کمترین شکاف جنسیتی در جهان است. زنان ایسلندی با سهمی ۴۷.۶ درصدی حضور در پارلمان دارای کمترین شکاف جنسیتی در جهان هستند. سهم زنان ایسلند از حضور در پارلمان دارای شکاف ۴.۸ درصدی است. سهم حضور زنان ایسلندی در پستهای وزارتی نیز حدود ۴۱.۶ درصد است و سهم حضور مردان ایسلندی در پستهای وزراتی ۵۸.۳ درصد میباشد. در نتیجه، سهم زنان در پستهای وزارتی و سیاسی دارای شکاف ۱۶.۶ درصدی است.
زنان ایسلندی ۳۶.۶ درصد بیشتر از زنان ایرانی در پستهای وزراتی و سیاسی فعالیت داشتهاند. همچنین، زنان ایسلندی ۴۲ درصد بیشتر از زنان ایرانی در مجلس و یا پارلمان حضور داشتهاند.با بررسی دادههای گزارش شاخص جهانی شکاف جنسیتی توسط مجمع جهانی اقتصاد، میتوان مشاهده کرد که زنان در حوزه توانمندسازی سیاسی در کشورهای ایسلند، نروژ، نیوزلند، فنلاند، آلمان و نیکاراگوئه و غیره توانستهاند تا حد زیادی به برابری جنسیتی دست یابند. از سوی دیگر، کشورهای افغانستان، وانواتو، لبنان و ایران با امتیاز پایین شاخص توانمند سازی سیاسی در قعر جدول قرار دارند و زنان نسبت به مردان در حوزه مشارکت سیاسی کمترین برابری را دارا هستند. کشوری که در قعر جدول قرار گرفته، یعنی افغانستان دارای نمره شاخص مشارکت سیاسی صفر بوده است. این بدان معنی است که زنان در افغانستان هیچگونه مشارکتی در سیاست ندارند. کشوری مانند عربستان که تا چند سال اخیر، حق رانندگی برای زنان در آن ممنوع بود، اکنون مشارکت سیاسی زنان این کشور بیشتر از مشارکت سیاسی زنان ایرانی بوده و در جایگاهی بالاتر از ایران قرار دارد.