سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
این یادداشت کوتاه را از سرِ احساس درد و دغدغه دیرنهمان، نسبت به آینده کانون، خطاب به خود و همکاران آیندهنگر و دلسوزم در جایگاه رئیسان و هیات مدیرههای کانونهای وکلای دادگستری سراسر کشور مینگارم. دغدغهای که تا بوده و نبوده همراهمان بوده و لحظهای ما را به خود وا نگذاشته است. ناخواسته در بُرهه حسّاسی از تاریخ وکالت قرار گرفتهایم. همگی به این واقعیت واقفیم برای برونرفت از این وضعیتِ ناخوشایند، بیش از هر زمان دیگری نیازمندِ وحدت، همدلی و همگامی، نه در شعار، که در عمل هستیم. در قالبِ اتحاد و همدلی و در راستای دفاع از کیانِ کانون (خانه مشترک) وصیانت از شان و منزلت وکیل و حرفه ی شریف وکالت، آنگونه که شایسته و بایسته است، افقِ آینده را وَرانداز کرده ، عزم مان را جزم و در این مسیرِ خطیر و پر خطر بابهره گیری از اکسیرِ خردِ جمعی و صد البّته یاری گرفتن از “قانون” گام برداریم. امانتی سُتُرگ و ارزشمند از گذشتگان با زحمت بسیار به ما رسیده، بنحو آبرومندی از آن صیانت کرده، پاسداشت اش را وجهه همّت خویش قرار داده، قدرش و قیمت واقعیاش را دانسته، ارج گذاشته و آنگونه که بایسته و شایسته است به آیندگان بسپاریم. میراثدارِ شایستهای باشیم و نه خدای ناکرده میراث خوار! کاری کنیم که تاریخ ازما به نیکی نام و نیک نامی یاد کند. آری، دیروز و امروز و فردا، سخن از چالشها، موانع و مشکلاتی بوده، هست و خواهد بود که همواره از برون خانه آزارمان داده و میدهد. چالشها، موانع و مشکلاتِ دگر ساخته و اَی بسا خود بافتهای که گویی تمامی نداشته و نخواهند داشت و جز درسایه ی همدلی و همبستگی بر آنها چیره نخواهیم گشت! انگیزهای دوچندان میخواهد و برنامهای اصولی با چاشنی تدبیر، شجاعت و پشتکار که هَماره در خمیر مایه فرزندان خوب خانواده وجود داشته، فرزندانی که جز به استقلال کانون و اعتبارِ وکالت وارتقاء شان و منزلتِ وکیل نیندیشیده و نمی اندیشند. اجازه میخواهد در جایگاهِ عضوِ کوچکی از “خانواده” بزرگ، ریشهدار، آبرومند و دیر پایِ “وکالت” با بهرهگیری از تجربه و از سرِ احساس درد بگویم: آنگونه که همگان دانید و دانیم صدای گوش خراشِ این سنگاندازیها را سالها شنیده، دردش را با همه وجود لمس کرده و چونان تماشاگری دست و پا بسته نظاره گر ترکِش های زهر آگین اش بوده و هستیم! ترکشهایی با هدفِ تضعیف ودر نتیجه فرو ریختن بنای “خانه”! توگویی این هجمهها تمامی ندارند. شاهد مثال : تمهیدات تازه ای است که این روزها برای ادغام صندوق حمایت کانون به صندوق تامین اجتماعی اندیشیده شده است، همان صندوقی که بنا به نظر کارشناسان با همه کمکهای دولت به این “چاه وَیل” در حال ورشکستگی است !! نه از سرِ بدبینی که با واقع بینی باید بگویم ،موجِ مهیبی در راه است، که امّید می رود با تدبیر و همیاری بزرگان و دلسوزانِ “خانواده” و نیز مسئولانِ وظیفه شناس و آینده نگرِ دستگاه قضاء به آرامی فرو نشسته و این “کشتی”با سُکاّنداریِ بزرگ زنان و بزرگ مردانِ عرصه ی وکالت به ساحلِ نجات رهنمون گردد. چه خیر و صلاح کشور در عرصه ملّی و بین المللی جز این نبوده و نیست. سخن دیگرم، به وضعیّت “درون خانه” و فرهنگِ پنداری، گفتاری و کرداری “فرزندانِ خانواده” برمی گردد. و آن هم، تبِ تند و آزار دهنده ی گروه گرایی است، که چندی است به جانِ پیکرِ کم رمقِ نهاد وکالت افتاده! و ناخواسته ذهنمان را بخود مشغول و دغدغه اصلی مان شده است. بیماری مُسری که می رود در پیکره کانون ها جای پایی باز کند! نَفسِ تشکیل گروه به شرطِ رعایت تاّم و تمامِ مصالح عالیه و منافع “کانون و کانونیان “نه در شعار که در عمل کاری است، پسندیده و ضرورتی است، اجتناب نا پذیر. امّا، نه گروه مناسبتی و فصلی و انتخاباتی، بَل گروهی برای همه مناسبت ها و همه فصل ها و موقعیّت ها!! گروهی که پیش و بیش از منافع و مصالحِ خویش، به مصالح ومنافع “خانه” اندیشیده، به آن بهاء داده و سر لوحه برنامه هایش در تمامی تصمیم گیری ها قرار دهد. گروهی با رنگ و بو و در قدّ و قوّاره “حقوق دان” و نه متّاثر از “بازی های سیاسی” و در شکل و شمایلِ “سیاست باز”! چه آنگاه که گروه به قصد ونیّت “قبضه قدرت” پای در رکاب نه، شایستگان“از گردونه خارج و تنگ نظری و انحصار یکه تاز خواهند شد! به کار گیری چنین روشی با جوهره، ذات و کارکردِ موردِ انتظار از نهادی مدنی چون کانون وکلای دادگستری، همخوانی ندارد وضربه ای سنگین بر پیکر “حرفه شریف وکالت” و جایگاه “ وکیل” و زخمی کاری که به راحتی التیام نخواهد یافت! در چنین فضایی، ناخواسته و نا آگاهانه آب به آسیابِ آنانی ریخته میشود که چشم دیدن “وکیل” را نداشته و ندارند!