سرمقاله

برهه حساس تاریخ وکالت ‪/‬ علی مندنی پور

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • رگولاتور ارتباطات: اهتمام ایرانسل به کاربرد هوش مصنوعی چشم‌گیر است
  • دبیر شورای عالی فضای مجازی از غرفه ایرانسل بازدید کرد
  • بازدید دبیر شورایعالی فضای مجازی از غرفه گروه همراه اول در تلکام ۲۰۲۴
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 22758  |  صفحه ۴ | فرهنگ و هنر  |  تاریخ: 03 بهمن 1402
    هیچگاه آنقدر پول نداشتم که آثار همسرم را بخرم!
    کارش نقاشی است و مدام نقاشی می‌کند. نقاشی برایش مثل نفس کشیدن است؛ به‌گونه‌ای که اگر نقاشی نکند قطعاً زندگی هم نمی‌تواند بکند. «هنرمند بودن و هنرمند باقی ماندن دشوار است؛ خصوصاً در روزگاری که مناسبات اقتصادی حرف اول را می‌زند» و از این نظر کار بهرام دبیری قابل ستایش است.
    به گزارش ایسنا، سال‌ها پیش بر پوستر نمایشگاه بزرگی که برای بهمن محصص در تمام سالن‌های خانه هنرمندان برگزار کرد، نوشته بود: «این نمایشگاه تقدیم است به بهمن محصص» و حالا، در روزهای واپسینِ دی ۱۴۰۲، نمایشگاهی از خودش در گالری سهراب برگزار شده که می‌توان نوشت: «این نمایشگاه تقدیم است به بهرام دبیری»؛ هنرمندِ ۷۳ ساله‌ای که غروب جمعه ۲۹ دی مجموعه‌ای از آثار دوره‌های مختلف او در گالری سهراب به نمایش درآمد.
    در بین بازدیدکنندگان می‌شد چهره‌های آشنای فرهنگ، هنر و ادبیات را دید: ابراهیم حقیقی، سیمین اکرامی، یعقوب عمامه پیچ، محمد جواد حق شناس، ایرج اسکندری، علی خسروی، امرالله فرهادی، رعنا دبیری، ماهور زهرایی، ماکان زهرایی، مصطفی دشتی، محمد ولیزاده، عباس مشهدی زاده، قدرت الله عاقلی، پری ملکی، توکا ملکی، حسین خطیبی، کوروش قاضی مراد، آناهیتا ابوترابی، مجید فروغی، عادل علاسوند، احمد میرزا، روزبه دبیری و بسیاری دیگر.
    دبیری این بار در نمایشگاه «ستایشگر زندگی، عشق و زیبایی»، مجموعه آثار نقاشی، طراحی و چاپِ خود را مقابل دیدگان دوستداران هنر قرار داده است. نمایشگاهی شامل سیلک اسکرین‌هایی از دوره‌های مختلف که تیراژ هر یک ۳۰ عدد است؛ تعدادی از این آثار پیش از این به فروش رفته و تعدادی هنوز در آرشیو دبیری موجود بوده که یکسری از آنها را به نمایش ‌گذارد. در کنار آنها، چند نقاشی روی بوم بزرگ، تعداد زیادی طراحی و شماری کار روی مقوا روی دیوار این گالری رفت.
    بهرام دبیری از نگاه سیمین اکرامی
    «همچون خدا بیافرین، همچون سلطان حکمروایی و همچون برده کار کن». این جملاتِ کنستانتین برانکوزی در ورودی سالنِ پایین روی دیوار نقش بسته است.
    زمانی بهرام دبیری، محصص را معنای این جمله‌ی برانکوزی ‌دانسته بود؛ محصص همان نقاشی بود که عیب جهان امروز را در این می‌دانست که واقعیت از رؤیا جلو افتاده است و پیش بینی کرده بود تکنولوژی، چشم انداز متنوع جهان را از بین خواهد برد و عطر و طعم زیستن همه جا یک شکل خواهد شد. اندکی آن سوتر از جمله برانکوزی، مجسمه‌سازی ایستاده که از سال ۱۳۵۲ یار و شریک زندگی دبیری بوده است: سیمین اِکرامی.
    اکرامی درباره این نمایشگاه و این هنرمند چنین می‌گوید: «وقتی زندگی مشترک را شروع کردیم، بهرام تازه شروع به نقاشی کرده بود و بسیار تحت تأثیر الخاص قرار داشت. پرگویی و روایت‌گری در کارش از تاثیرات الخاص بود. کارهای اول انقلابش را که ببینید این روایت‌گری‌ها به خوبی قابل مشاهده است. در این ۵۰ سال فعالیت هنری خیلی به تدریج کارهای بهرام تغییر کرد و الان نقاشی‌هایش خیلی استریل شده و کم گو است و دیگر آن روایت‌گری را ندارد.»
    این هنرمند مجسمه‌ساز با اشاره به آثار نمایشگاه جدید دبیری اضافه می‌کند: «من طراحی‌های این نمایشگاه را ندیده بودم؛ ولی چیزی که تحت تاثیرم قرار می‌دهد نگاه آدم‌های تابلوهای اوست؛ نگاه‌هایی عجیب و غریب که حرف‌ها برای گفتن دارد. هر کدام از این آدم‌ها با نگاهشان یک چیزی را می‌گویند. همان طور که بهرام خودش می‌گوید، خیلی سیال طراحی می‌کند و من کارهایش را خیلی دوست دارم و نه به عنوان همسرم بلکه به عنوان یک هنرمند بسیار از نقاشی‌هایش لذت می‌برم و البته می‌دانم هیچگاه نمی‌توانستم یکی از کارهایش را بخرم، چون آنقدر پول نداشتم!»
    ابراهیم حقیقی: هنرمند بودن و هنرمند ماندن دشوار است
    ابراهیم حقیقی ـ طراح گرافیک و نقاش ـ از دیگر حاضران نمایشگاه است که با بیان این که حرف زدن راجع به آثار هنرمندی همچون بهرام دبیری کار محققان و منتقدان است، می‌گوید: «همیشه نقاشانی را که کارشان نقاشی است و مدام نقاشی می‌کنند ستایش می‌کنم؛ نقاشی برای این دست هنرمندها به زعم، مثل نفس کشیدن است و اگر نقاشی نکنند قطعاً نمی‌توانند زندگی کنند. تقریباً تمام نقاشان موفق و معتبر این چنین هستند؛ یعنی فقط باید بنشینند و در حقیقت این تخلیه روانی را با رنگ و قلم پیاده کنند و شانس بیننده‌هاست که شاهد آثاری می‌شوند که آنها خلق کرده‌اند ... هنرمند بودن و هنرمند باقی ماندن دشوار است؛ خصوصاً در روزگاری که مناسبات اقتصادی حرف اول را می‌زند هنرمند ماندن و به پای آن ایستادن سخت است و از این نظر کار بهرام دبیری برای من قابل ستایش است.»