سرمقاله

آرزوهایی که با شرایط اقتصادی گم می‌شوند ‪/‬ آرین احمدی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • آغاز ثبت‌نام دهمین دوره کارآموزی همراه اول
  • امضای قرارداد توسعه زیرساخت شهر هوشمند بین ایرانسل و شهرداری قائمشهر
  • اعلام بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت عید فطر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 2327  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 08 دی 1401
    آرزوهایی که با شرایط اقتصادی گم می‌شوند ‪/‬ آرین احمدی
    در مسیر فرودگاه مهرآباد بودم حدود ساعت 5 صبح بود. تاکسی اینترنتی گرفته بودم، راننده‌اش حدودا 35 ساله بود و برایم تعریف می‌کرد که محل کارش در میدان آرژانتین است اما به واسطه اجاره‌بهای بالا در تهران مجبور شده در یکی از شهرهای اطراف کرج ساکن شود تا بتواند از پس اجاره‌بهایش بر بیاید و به خاطر اینکه حقوقش به قدر تامین حداقل‌ها نبود، مجبور شده بود علاوه بر کار اصلیش در تاکسی اینترنتی هم فعالیت کند و تعریف می‌کرد با این گرانی‌ها دیگر آرزویی نمی‌تواند داشته باشد و اگر شانس بیاورد شاید بتواند در روز یک ساعت دخترش را ببیند و زمانی که به منزل می‌رسد حتی توان حرف زدن هم ندارد و همین عامل باعث بروز مشکلاتی در زندگی شخصی‌اش شده است.
    از شنیدن صحبت‌های راننده بسیار متاثر شدم و به این فکر کردم با فرض افزایش حقوقش چه میزان زمان و انرژی باید گذاشت تا روحیه این راننده همچون قبل شود و نهایتا به این فکر کردم که خودم هم در سال‌های اخیر بسیاری از آرزوهایم را فاکتور گرفته‌ام و همین عامل شادابی‌ام را کمرنگ‌تر از گذشته کرده است.
    خیلی‌ها از تاثیر تورم و گرانی‌ها در شرایط معیشتی مردم می‌گویند اینکه تورم باعث شده سفره‌های مردم کوچک تراز قبل شود، تورمی که ظاهرا برای بسیاری تناسبی با درآمد و دریاقتی‌هایشان نداشته و همین عامل باعث شده خیلی‌ها برای امرار معاش دوشغله و یا حتی سه‌شغله شوند تا بلکه بتوانند از حداقل‌های معیشتی برخوردار شوند اما به نظر می‌رسد مورد مهم‌تر از کوچک شدن سفره‌ها به وجود آمدن نا‌امیدی در خیلی از افراد جامعه است، به خصوص افرادی که درآمدشان به میزان گرانی‌ها رشد نکرده است. شاید بتوان با تخصیص سبدهای معیشتی و یا یارانه‌ها کمی مشکلات معیشتی را کمتر کرد اما نا‌امیدی حاصل از ناهمگونی درآمدها با تورم و همچنین گرانی‌ها را نمی‌توان به این سادگی‌ها برطرف ساخت، ناامیدی که برای هر جامعه‌ای می‌تواند بسیار خطرناک باشد و همچون سمی می‌تواند روحیه اشتیاق و فعالیت را در افراد جامعه بخشکاند.
    زمانی که مشاهده می‌کنی نمی‌توانی با دریافتی ماهانه‌ات به حداقل‌ها برسی، مجبور می‌شوی کم‌کم از آرزوهایت فاکتور بگیری و فاکتور گرفتن از آرزوها مساوی است با از بین رفتن امیدها، چراکه این آرزوها هستند که همچون محرکی قوی در کالبد انسان شور و اشتیاق فعالیت و تلاش را ایجاد می‌کنند.
    بسیاری به جای اینکه صبح‌ها مثل سابق با صدای صبح بخیر رادیو بیدار شوند و صبحانه بخورند و با انرژی و شادابی و البته امید به سر کارهایشان بروند، هنوز چشم باز نکرده به دنبال قیمت روز سکه و دلار هستند تا ببینند آن روز اقتصاد چه خوابی برای زندگی و معیشتشان دیده است و همین نگرانی‌ها باعث شده مشکلات روحی-روانی بسیاری در افراد به وجود بیاید که اثراتش قطعا در شادابی و پویایی جامعه نیز هویدا خواهد بود.
    به نظر می‌رسد تا بحران‌های جدی روحی-روانی در جامعه شکل نگرفته است باید مسئولان هرچه سریع‌تر در جهت بهبود شرایط اقتصادی و همچنین تثبیت منطقی قیمت‌ها اقدام کنند، چرا که این بحران‌ها دیگر با تخصیص سبد معیشتی و یا یارانه به این سادگی‌ها رفع نخواهند شد.