کد خبر: 26253 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 26 فروردین 1403
عودنوازی ایرانی و فاجعهای که در راه است!
یک نوازنده موسیقی میگوید که اگر نوازندگان نسل جدید، رعایت اصالتها را واجب ندانند، این روند به مسیر موسیقی ایران صدمه میزند و تا چند سال دیگر موجب میشود فاجعهای رخ دهد و اصالتها فراموش شوند. ساز عود یکی از سازهای قدیمی باستانی ایران به شمار میرود که به علت اهمیت بالایی که در موسیقی کشورهای عربی دارد، شاید گمان کنیم متعلق به آن منطقه است. هرچند که در سالهای اخیر این ساز در ایران تا حدی مورد کم لطفی قرار گرفته است و عدهای درباره نسل جوان معتقدند که دیگر عودشان رنگ و بوی موسیقی ایرانی را ندارد و اصالتهای موسیقی را در نواختن این ساز رعایت نمیکنند.
در همین راستا با مرتضی کریمی که از نوازندگان سرشناس ساز عود در ایران به شمار میرود، گفتوگویی داشتیم و علت این موضوع را از او جویا شدیم.
او به ایسنا گفت: ساز عود یک ساز ملودیک است و یک نوازنده عود باید هم تکنیک خوب و هم حس خوبی داشته باشد. درحقیقت این دو مورد مکمل هم هستند و نوازنده هر کدام را که حذف کند، ساز زدن او به چشم نخواهد آمد و نمیتواند احساس را با سازش بیان کند. امروزه اکثر نوازندگان جوان ساز عود در بخش موسیقی دستگاهی در حال خارج شدن از اصالت نوازندگی دستگاهی هستند و اصالتها را به درستی در کار خود اجرا نمیکنند؛ بلکه به نتهای اضافه روی آوردهاند تا بتوانند خودشان را حرفهای نشان دهند.
این هنرمند با بیان اینکه «نوازندگی تنها تکنیک و تلفیق نیست؛ بلکه نوازنده باید در کنار اصالتها به تکنیکها روی بیاورد تا هم اصالتها ماندگار شوند و هم تکنیک خود را به نمایش بگذارد»، گفت: نسل امروز دوست دارند که کمتر کار کنند و بیشتر دیده شوند. فضای مجازی هم این امکان را به همه داده که افراد با کمترین تلاشی امکان دیده شدن را داشته باشند، غافل از اینکه نوازنده باید اصالت را حفظ کند و در کنارش برای دیده شدن تلاش کند.
کریمی ادامه داد: نوازندگان نسل جدید بیشتر به سمت تکنیکهای اضافه میروند و در نتیجه وقتی مخاطب صدای ساز آنها را می شنود، خسته میشود؛ مثلا اگر قرار است موسیقی دستگاهی بنوازند، شنونده یک شور، ماهور، ردیف یا درآمد از ساز آنها نمیشنوند. این روند به مسیر عودنوازی ایران صدمه میزند و تا چند سال دیگر موجب میشود فاجعهای رخ دهد و اصالتها فراموش شوند.
نسل جدید به دنبال ایجاد تفاوت است
این نوازنده عود در عین حال بیان کرد: فراموش نکنیم نسل جدید با نسل گذشته تفاوت دارند. این نسل به دنبال نوآوری، ایده و تغییر هستند. نمیتوان آنها را مجبور کرد که همان روند قدیمی را ادامه دهند؛ چون اگر پای اجبار در میان باشد، در گذشته باقی میمانیم؛ به همین دلیل باید هم نوآوری داشته باشند و هم اصل خود را فراموش نکنند. درحقیقت باید هر دو را با هم پیش ببرند.
اهمیت آموزش در تفکر نوازندگان جوان
از او سوال کردیم مسیری که نوازندگان جوان در پیش میگیرند تا چه حد به آموزش آنها مرتبط است؟
کریمی پاسخ داد: هر مدرسی ایده و تفکر خود را دارد که همان را به شاگردش انتقال میدهد و از او میخواهد که همان را پیش ببرد. حال بعضی از هنرجویان ممکن است درباره روشهای درست عودنوازی و کلیت کار آگاه باشند و درصورت مورد قبول بودن روش استاد خود همان را ادامه دهند. برخی نیز ممکن است آشنا نباشند و به دلیل ناآگاهی روش استاد خود را تا آخر ادامه دهند. حال استاد آنها نیز هر ایده و فرمی که دوست دارد را به شاگرد خود منتقل میکند و شاگرد نیز گمان میکند که موسیقی یعنی همین، اگرچه ممکن است بعدا متوجه شود که خیلی از اصالتها فاصله گرفته است.
او ادامه داد: البته مسیری که نوازندگان جوان در موسیقی دنبال میکنند، به نوع موسیقی که گوش میکنند نیز ربط دارد. نسل کنونی ما چندان موسیقی خوب گوش نمیدهد و بسیاری از آنها دچار یک توهم کاذب هستند؛ به گونهای که نوازنده با سابقه یک ساله انتظار دارد همانند نوازندهای با ۳۰ سال سابقه ساز بنوازد. در صورتی که چنین چیزی ممکن نیست و یک نوازنده باید سالها کار هنرمندان مختلف را گوش و بررسی کند، ساز بزند و تمرین کند تا به اهداف خود برسد. یک شبه نمیشود ره صد ساله را رفت.
محدودیت حضور زنان در موسیقی شهرستانها
از این هنرمند که خود اهل جنوب است، درباره میزان محدودیت حضور زنان در عرصه موسیقی به خصوص در مناطق جنوبی کشور و شهرهای کوچک سوال کردیم و او گفت: محدودیت حضور زنان در موسیقی شهرهای کوچک به فرهنگ این مناطق برمیگردد. در برخی شهرستانها فرهنگ متفاوتی وجود دارد و از طرف خانواده و البته فضای کاری محدودیت و تعصب متوجه زنان است که باعث میشود خانمها کمتر سمت ساز زدن بروند، به خصوص در شهرهای کوچک که میگویند «دختر نباید ساز بزند و سمت ساز برود.»
این هنرمند تصریح کرد: حال آن دختربچهای که در یک شهر کوچک بزرگ میشود، شاید عاشق ساز باشد ولی خانوادهاش از ترس حرف مردم اجازه ساز زدن را به او ندهند. این مشکلات همیشه در شهرهای کوچک هست اما در شهرهای بزرگ مردم خیلی یکدیگر را نمیشناسند و محدودیتها کمتر است؛ بعضاً خانوادهها میگویند که دوست دارند دخترشان هنرمند باشد و حرف فامیل یا همسایه برایشان مهم نیست. البته در نسلهای جدید، کمتر این حرف و حدیثها مهم است و دختران زیادی به کلاسهای آموزشگاه خود من میآیند.