سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
اکنون پرسش بسیاری از رسانهها از محافل دیپلماتیک این است: آیا ایران و اسرائیل به جنگ تمام عیار نزدیک شدهاند؟ اگر نه، احتمال آن در آینده چه اندازه است؟ در این حال اگر هردو از جنگ کامل پرهیز میکنند، آیا به وضعیت «انجماد» در آنچه اکنون هست بسنده کرده و بازدارندگی را در دو شکل تجهیز تسلیحات و دیپلماسی دنبال خواهند کرد؟ پرسش مهمتر اینکه ترجیح هرکدام چیست؟ تهران اعلام کرده است که حملات موشکی - پهبادی به درون مرزهای اسرائیل در چارچوب «اقدام تنبیهی - بازدارنده» و در پاسخ به حمله هوایی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق انجام شد. مفهوم «اقدام تنبیهی» بیش از یک «ضربه» آنهم در پاسخ به مجموعه اقدامهای تروریستی و خرابکارانه اسرائیل در همه سالهای اخیر نیست. در واقع تهران با درک آنچه اسرائیل کوشیده مدام بر مدار عصبی جمهوری اسلامی حرکت کرده و آن را وادار به واکنشهای هیجانی کند، رویکردی عملگرایانه، احتیاط آمیز و بازدارنده را در دستور کار قرار داده است. تهران به ویژه پس از جنگ هفتم اکتبر 2023 به این سو به شدت مراقب سیاستی بوده که دولت «بنیامین نتانیاهو» خواستار آن است؛ اینکه دامنه جنگ، از غزه تا خلیج فارس گسترش یافته و بهاین ترتیب صحنه به جنگ «اسرائیل_ایران» تغییر وضعیت دهد. خویشتنداری تهران در برابر رویکرد زیرکانه تلآویو، اما به معنای آن نبوده و نیست که ارتدوکسهای اسرائیلی قوانین بازی را با اقدامهای خرابکارانه - تروریستی تغییر دهند؛ درحالی که تهران هیچ پاسخی در اینباره ندهد. از این رو حمله موشکی - پهبادی شنبهشب گذشته به درون مرزهای اسرائیل، واکنشی «تنبیهی _ بازدارنده» اعلام و کوشیده شد ماجرا تا همین سطح باقی بماند. بیانیه سپاه پاسداران نیز در شروع عملیات یاد شده بهگونهای تنظیم و خوانده شد که حدود و ثغور شروع حمله و پایان آن را همزمان اعلام کند. دولت بنیامیننتانیاهو و همسویان غربی آن ممکن است به پشتوانه تبلیغات رسانههای پر نفوذ، در پی القای نگاهی تقلیلگرایانه به حمله انجام شده نزد افکار عمومی باشند ولی این به معنای آن نخواهد بود که تلآویو تحقیر تحمیل شده بر هیبت ادعایی خود را در حفظ امنیت مرزهایش نادیده گرفته و آن را تحمل کند. دو حمله هفتم اکتبر 2023 حماس و جهاد اسلامی و نیز حمله شنبه شب گذشته به درون مرزهای امنیتی اسرائیل، بسا سختترین تحقیری بود که اسرائیل از 48_1947 میلادی تاکنون آن را تجربه کرد. سادهانگارانه خواهد بود اگر تصور شود که تلآویو به راحتی این وضع را تحمل کند. ماجراجویی و کشتار فلسطینیان در غزه در بیش از هفت ماه گذشته، بازتابی از خشم نتانیاهو ومتحدان افراطی او از زخم تحقیری است که هنوز التیام نیافته است. از این رو، واقعگرایانه خواهد بود که واکنش ماجراجویانه تلآویو را در قبال اقدام تهران با هر درجه از احتمال در نظر داشت. در نگاه اسرائیلیها موقعیت آنان به درجهای از قدرت«بازدارندگی» نرسیده که بتوان پذیرفت، وضع کنونی در حالت انجماد قرار گیرد. این به رغم همه آن چیزی است که دولت «جوبایدن» و رهبران اروپایی از جمله تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) به ارتدوکسهای اسرائیلی در ازای خویشتنداری در این بزنگاه، وعده دادهاند. این وعدهها عبارتند از انتقال بزرگترین پدافند جهان به اسرائیل؛ گسترش همکاری امنیتی علیه ایران؛ تعمیق جنگ ادراکی با تهران و سرانجام ایجاد کارزار گسترده دیپلماتیک علیه جمهوری اسلامی. سخنان نمایندگان دولتهای امریکایی _ اروپایی در نشست فوقالعاده شورای امنیت سازمان ملل متحد در یکشنبه شب گذشته، نشان داد که غرب به رغم همسویی و همدلی با تلآویو اما نگران ماجراجوییهایی است که هر لحظه ممکن است به شعلهور شدن جنگ در گستره خاورمیانه بینجامد. این نگرانی بیراه نیست اگر رفتار دولت نتانیاهو را در اینباره در حداقل هفت ماه گذشته مرور کنیم. همچنین تأکید مقامهای غربی در این مهم که اسرائیل نباید عقلانیت را با هیجان و احساس در رفتارش جا به جا کند. نگرانی غرب و بلکه جامعه جهانی از واکنشهای کابینه جنگی نتانیاهو به جای خود، اما تهران لازم است در اینباره هر احتمالی را در نظر داشته و برای آن آماده باشد. اسرائیل در پی ایجاد «جنگ تصادفی» است. این عبارت، اگرچه مفهومی گنگ دارد ولی به گفته نویسندگان نشریه آمریکایی «فارین پالیسی» نتیجه مجموعهای از وقایع اجتنابناپذیر است که شبیه یک گوله برفی عمل میکند. گولهای که در سراشیبی لحظه به لحظه بزرگتر میشود و در نهایت به جنگ میانجامد. پرسش بسیاری از رسانهها بیراه نیست که آیا ایران و اسرائیل به جنگ تمام عیار نزدیک شدهاند؟ اگر ابتکار عمل در اختیار ارتدوکسهای اسرائیلی قرار گیرد، همه اتفاقهای ناخوشایند ممکن است. باید هشیار بود و همواره بدترین سناریوها را از نظر داشت.