کد خبر: 26471 | صفحه ۱ | تاریخ: 29 فروردین 1403
بایدن بر سر دو راهی ادامه تنشها در خاورمیانه / امین جمشیدزاده
اگر بخواهیم حمله وسیع پهپادی و موشکی بامداد یکشنبه ایران به اسراییل را به چیزی تشبیه کنیم معادلی غیر از آتشفشان نمی توان برای آن پیدا و جایگزین کرد؛ موجی از آتش که فقط می تواند مشابه تفرا و گدازه از دهانه یک آتشفشان فعال به اطراف خارج گردد.
در چند روز آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد؟! این معما و سوألی بحث برانگیز است که با بالا گرفتن تنشها در خاورمیانه در شش ماه گذشته بارها و بارها از سوی کارشناسان نظام بینالملل مطرح شده است و بدون شک محور تماس آخر شب دو شب پیش میان جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نیز بوده است. ابعاد حمله نظامی بیسابقه بامداد یکشنبه ایران به خاک اسرائیل بیش از آن چیزی بود که انتظارش میرفت، این عملیات که با مشارکت بیش از ۳۰۰ موشک و پهباد انجام شد به صورت تلاشی برای برقراری مجدد بازدارندگی از سوی ایران دیده شده است؛ منطقهای که پیش از این عملیات هم درپی حمله حماس و لشکرکشی انتقام جویانه اسرائیل به غزه بیثبات شده بود، بار دیگر مثل یک زلزله به لرزه درآمده است. در این میان رهبری و اهرم فشار آمریکا که بارها در ماههای اخیر به محک آزمایش گذاشته شده است باید فشار بزرگتری را تحمل کند؛ اگرچه این بار پیام این آزمون تازه میتواند برای جو بایدن بسیار به مراتب خطرناکتر و عظیمتر از قبل باشد آیا جنگی تمام عیار در خاورمیانه در خواهد گرفت؟ این سناریویی است که رئیس جمهوری ایالات متحده از ۷ اکتبر «۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ هجری شمسی» بیشترین واهمه و ترس را از آن داشته است. بدون شک این لحظه خطرناکترین لحظه است؛ حمله مستقیم ایران از خاکش به اسرائیل خط قرمزی است که به باور تل آویو از آن عبور شده است. اگرچه بسیاری از پهپادها و موشکها رهگیری شدهاند و تلفات جمعی در کار نبود،با این حال اسرائیلیها خود را عمیقاً آسیبپذیر خواهند دانست و دولت اسرائیل ممکن است احساس کند باید مقابله به مثل کند؛ برقراری مجدد بازدارندگی در خاورمیانه اهمیت زیادی دارد و دقیقاً به همین دلیل که ایران پس از حمله به کنسولگریاش در دمشق پاسخ داد. همچنین به همین دلیل است که اسرائیل ممکن است نتواند موج هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای آخر هفته تهران را نادیده بگیرد؛ اسرائیل هرگز در تاریخ خود با چنین حمله هوایی مواجه نشده است. در کاخ سفید همه چنین چیزهایی را به خوبی میدانند؛ اما در عین حال همه نیز مطلع هستند که روابط آمریکا و اسرائیل در ماههای اخیر به شدت به خاطر غزه متشنج شده است؛ آزمون بر سر راه بایدن در حال حاضر ایجاد توازن بین نحوه کنش و واکنش کشوری است که لحظهای حساس را بر سر راه خود میبیند؛ با این پیامدها،جنگ منطقهای همه جانبه که میتواند همه چیز را وخیمتر کند؛ خشونت قابل توجه شهرک نشینان یهودی در کرانه باختری، حملات حزب الله از جنوب لبنان و ادامه جنگ فاجعه بار در غزه؛ همگی خطر تشدید هرج و مرج را دارند. این در حالی است که انتخابات ریاست جمهوری ۱۳ نوامبر ۲۰۲۴«آبان۱۴۰۳» آمریکا کمتر از ۷ ماه دیگر برگزار میشود و جو بایدن در گرفتن جانب اسرائیل در مناقشات باید فکر رأی شهروندان مسلمان و چپگرای حزب دموکرات را نیز بکند؛ رأی دهندگان خشمگینی که همین حالا به خاطر حمایت از اسرائیل در غزه از او رویگردان شدهاند. درست ۶ ماه پیش؛ چند روز قبل از ۷ اکتبر جیک سالیوان مشاور امنیت ملی جو بایدن در مقالهای نوشته بود «منطقه ساکتتر از دهه های گذشته است، ما بحران را در غزه کاهش دادهایم و دیپلماسی را احیاء کردهایم.» ولی روزهای آینده در خاورمیانه آبستن حوادث خاکستری زیادی در سپهر سیاست نظام بین الملل است و اگر چه جوبایدن به صراحت به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفته است که در حمله تلافی جویانه او به ایران از اسرائیل حمایت نخواهد کرد ولی معلوم نیست که بیبی که در ورطه ورشکستگی کامل و بن بست سیاسی در حزب لیکود قرار گرفته است و در داخل به شدت هجمه انتقادات فراوان و تظاهرات های مکرر خیابانی و اعلان لاپید برای کناره گیری از قدرت و موج اعتراض حریدی ها« یهودیان فول ارتدوکس» برای فراخوان به خدمت سربازی اجباری قرار گرفته است چه نقشه و استراتژی ای در سر دارد که اگر حماقت کرده و حمله تلافی جویانه را برگزیند؛ منطقه خاورمیانه مثل یک آتشفشان فعال فوران خواهد کرد و وارد یک جنگ تمام عیار خواهد شد که احتمال این مسأله از سوی کارشناسان و تئوریسین های نظام بین الملل در هاله ای از شک و تردید قرار دارد چرا که در این صورت ایران هم مجدد تلافی خواهد کرد و آن گاه هستی رژیم اسرائیل بر باد فنا خواهد رفت.