کد خبر: 26744 | صفحه ۱ | تاریخ: 03 اردیبهشت 1403
والاترین سرمایه و استعداد بشر / محمدعلی نویدی
انسان موجودی است مجمع استعدادها و نیروها و سرمایههای بسیار ارزشمند، اثرگذار، زندگیساز و آینده پرداز. مثل، نیروی جسمانی، نیروی احساس، توانایی کار و کوشش، نیروی عاطفه، نیروی شادی، توانایی غمخواری، طاقت دشواری و سختی، نیرو و سرمایه مالی و مادی و درنهایت سرمایه اندیشگی؛ و البته نیروهای دیگر.
اینک، پرسش اساسی و بنیادین این است که کدامیک از این نیروها و سرمایهها، بالاتر، والاتر، بهتر و قویتر، است؟ پاسخ این پرسش و مسئله، با «خوشبختی و بدبختی » آدمیان، ارتباط عمیق و نسبت وثیق و پیوند وجودی و اثری دارد. مغز، ذهن، اندیشه و اندیشه ورزی اثربخش و عقلانیت، سرمایه بیبدیل، بینظیر و بیتقلیل و بیتحویل است. چرا؟ زیرا، همه نیروها و سرمایه ها، محتاج عقل و عقل ورزی هستند. در اصل، تمام قوا، سرمایه ها و داراییها، پذیرنده و منفعل، میباشند؛ تنها نیرویی که قوت و توانش دهش و دهندگی، خلق و خلاقیت ، نوآوری و شکوفایی، منشأ فعالیت و اثرگذاری دارد، به تحقیق، عقل و اندیشه و قدرت و سرمایه فکری آدمی ست. فرهنگ، تمدن، هنر، ادبیات، علم و دانش، فن و فنون، مهارت و ماهری، ادب و اخلاق، تخصص و تجربه، همه ریشه در تفکر و اندیشه ورزی دارند. یعنی، تصور کنید، اگر نیرو و سرمایه، اندیشیدن را نداشتیم، چگونه میتوانستیم، مثلاً، طبابت و دانش طب، یاد بگیریم؟ اندیشیدن قدرت تعلم و یادگیری، تعلیم و آموزگاری، تقسیم و تحلیل، ترکیب و طراحی است. آگاهی، دانش و تخصص، یعنی همین تواناییها. بنابراین، بالاترین و والاترین و شریفترین سرمایه آدمی، عقل و اندیشه ورزی است. تمام سرمایهها و ثروتها و داراییها و ملک و املاکها، قدرت و نفوذها، از همین عقل و اندیشه سرچشمه میگیرد. پس اقتدار و سرمایه فکری و اندیشگی و علمی، بر تمام تواناییها، مقدم و اولی ست.
شرط «خوشبختی و نیک انجامی و نیک فرجامی بشر» بر سر عقل بودن، و خردمندی و خردورزی و دوراندیشی وی، میباشد. شرط، رشد و بالندگی و شکوفایی و پیشرفت جوامع نیز ریشه در فربهی، فرزانگی و فرهمندی، همین سرمایه است. سرمایههای مالی، جسمی، قدرتی و سیاسی و غیره، سخت محتاج محافظت و مراقبت هستند؛ اما در این میان تنها خردمندی و هوشیاری ست که، بقیه امور را نظم و نظام و نسق و ترتیب و تنظیم میکند. آیا، ژاپن ثروتمند از آسمان افتاده است؟ آیا آمریکای شمالی از زمین. روییده است؟ آیا سنگاپور بدبخت دیروز و خوشبخت امروز، از کره مریخ آمده است ؟ و ده ها مورد و مصداق دیگر. میخواهم بگویم، حال خوب، از فال خوب، پیدا نمیشود. حال خوب و خوشبختی و نیک اختری، از اندیشه و تلاش خردمندانه، نشأت میگیرد. عقلورزی و عقلانیت اثربخش، با کنش و واکنش احساسی، هیجانی، و از روی بی خردی، فرقها و فاصلهها ماهوی و اثری دارد. اگر تصمیمات و اقدامات یک شخص و یک خانواده و یک جامعه، بر اساس خردورزی و اندیشه وری، پی ریزی شود، و از تعصب و تصلب و هیجان انگیزی و خرافات، دوری گردد، بیتردید، موفقیت نصیب و بهره و سهم و حق ایشان خواهد بود. خوشبختی، از دل سختی بیرون میآید و سبز می شود و شکفته می گردد.
چگونه اندیشیدن و عقلانیت را در نهاد و جان و ذهن و ضمیر خود، تقرر بخشیم و تثبیت نماییم؟ این پرسش نیز، در زندگی سازی و خوشبختی آوری، بسی سترگ و اثرگذار می باشد. فهم مرتبه، ارزش، اهمیت و اعتبار، تفکر و تعقل، و اصالت اثر و جایگاه اثرها، و چگونگی تولید و خلاقیت در اثرهای جدید و سازنده و مفید، به این تقرر و استقرار و بدین تثبیت و تقریر، یاری گری ها، می کند. ارزش ها، بر اساس و شالوده، اثرها تعریف می شوند؛ و اثرهای اصیل و خیرمند، خوشبختی، می آورند. و البته، اثرهای ابتر، و مخرب، سختی میفزایند. اگر میزان و مقدار و کیفیت راحتیها، آسانیها و شادیها، و حال های خوب، بیشتر از میزان و مقدار غم و اندوه ها و رنج ها و سختی، مخرب و فلاکت آور، باشد. وضعیت و حالت خوشبختی، به انسان و زندگی، رخ میتاباند و چهره می گشاید و لبخند، میزند، و سایه و ثمر ، می دهد.
آری، حال خوب، از فال خوب نمیآید، بلکه، از رشد و پروراندن سرمایه اندیشگی و اثری، پدید میآید، و پدیدار میشود. تغییر اثربخش نیز حاصل همین اندیشه و دانش و تجربه و تلاش و کوشش خردمندانه است. خوشبختی امری انتزاعی و دور از دسترس و ذهنی و خیالی، نیست؛ خوشبختی یک مسیر بی انتهاست که با میله های هدف گذاری شده و اندیشیده، ارتباط دارد.