سرمقاله

هدف ائتلاف‌ سازی یا اجماع جدید منطقه‌ای؟ / جلال ‌خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • ارائه بسته‌های ویژه همراه اول به‌مناسبت روز مادر
  • حضور همراه اول با مجموعه‌ای از سرویس‌های فناورانه در نمایشگاه تلکام 2024
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 27271  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 11 اردیبهشت 1403
    دست‌های پاک و تهدید نخست وزیر اسپانیا به استعفا / امین جمشیدزاده
    پیش از اینکه به نام بشر به خاطر استقلال با خودمختاری متهورانه‌اش در برابر فشار اجتماعی تبریک بگوییم؛ بایستی به ضرس قاطع اظهار کرد که بسیاری از افراد گروه‌ها نه بین اطاعت و خودمختاری بلکه بین اطاعت و همسویی دست به انتخاب می‌زنند. از هماهنگ کننده اطاعت کند یا با هنجار گروه برای عدم اطاعت همسویی می کنند. بسیاری از آنها در این نقطه مردد هستند و منتظر می‌مانند تا ببینند دیگران چه می‌کنند و تصمیم خود را تا آنجا که امکان داشته باشد به تأخیر می‌اندازند؛سرانجام آنها با انتخابی غیر قابل اجتناب مواجه می‌شوند امضا می‌کنند یا نمی‌کنند و وفاداری نسبت به گروه عامل اصلی در تصمیم گیری آنها می‌شود که قضیه گروه «دست‌های پاک» در مادرید مرکز اسپانیا نیز از همین شالوده بنیادی حکایت می کند؛اطاعت کردن یا همسویی ممکن است به نظر شما انتخابی قهرمانانه قلمداد نشود، اما همین‌ها جز فرایندهایی هستند که نقش چسب اجتماعی را برای نوع آدمی دارند. سال‌ها پیش یک مورخ اجتماعی نوشته بود عدم اطاعت وقتی انگیزه ارتکاب جرم نداشته، بلکه انگیزه آن اخلاقی، مذهبی یا سیاسی باشد، همواره عملی جمعی است؛ارزش‌های جمعی و تعهدات متقابل اعضاء آن را توجیه می‌کند. بیشتر تحقیقات مربوط به همسویی و اطاعت می‌خواهند معلوم کنند آیا مردم آشکارا تسلیم نفوذ می‌شوند یا ناآشکار. در هر حال، در زندگی روزمره کسانی می‌کوشند بر ما اعمال نفوذ کنند، برای دستیابی به تغییراتی که وقتی خودشان حضور ندارند نیز ادامه یابد،معمولاً نه فقط رفتارهای عمومی بلکه نگرش‌های خصوصی ما را نیز تغییر می‌دهند. به چنین تغییراتی درونی‌سازی گفته می‌شود. یقیناً هدف اصلی والدین، مربیان، علمای دینی، سیاستمداران و آگهی‌های بازرگانی درونی‌سازی کردن است، نه صرفاً وا داشتن به متابعت؛به طور کلی، درونی‌سازی را آن منبع نفوذ ایجاد می‌کند که یا پیام قانع ساز و ترغیب کننده دارد که خود آن پیام الزام آور است یا خودش اعتبار دارد، یعنی هم دارای تخصص و هم قابل اعتماد است.
    پس درواقع می‌توان گفت نفوذ قانع ساز و ترغیب کننده است نه الزامی و اجباری؛درست همان گونه که اعمال نازی‌های آلمان تحت فرماندهی آدولف هیتلر، روان شناسان اجتماعی را به موضوع اطاعت از مراجع قدرت علاقه‌مند کرد، تلاش‌های تبلیغاتی دو طرف در جنگ جهانی دوم،روان شناسان را به بررسی قانع سازی برانگیخت. در اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی تحقیقاتی فشرده در دانشگاه ییل فرانسه،جایی که محققان به جستجوی ویژگی‌های پیام‌رسان‌های موفق، پیام‌های موفق و نوع افرادی که به آسانی قانع می‌شوند، برآمدند آغاز گردید. هرچند سال‌ها تغییر در این زمینه‌ها به کشف پدیده‌های جالبی انجامید ولی اصول کلی معدودی به دست آمد. نتایج حاصل به صورتی تصاعدی و فزاینده پیچیده و خلاصه کردن آنها دشوار شده بود، به نظر می‌رسید هرگونه نتیجه‌گیری مستلزم همراه شدن با چندین بستگی دارد،باشد. اما در دهه ۱۹۷۰ میلادی توجه روان شناسان اجتماعی به خبر پردازی منجر به وضع نظریه‌های قانع سازی شد که ایجاد چهارچوبی یکپارچه‌تر را برای تحلیل پیام‌های ترغیب کننده فراهم آورد. پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا می‌گوید از تأملی بر آینده خود تصمیم گرفته است تا از سمت خود کناره گیری نکند؛وی اخیراً با اعلام اینکه در حال بررسی احتمال کناره‌گیری از سمت خود است؛زلزله سیاسی در مادرید به پا کرده است. سانچز پس از آنکه تحقیقاتی قضایی در پرونده فسادی علیه همسرش، بگونیا گومز، مطرح شد، گفته بود که احتمالاً از مسند نخست وزیری استعفا خواهد داد.
    وی در ۲۴ آوریل ۲۰۲۴ میلادی و پس از اعلام دادگاه مادرید مبنی بر آغاز تحقیقات مقدماتی درباره ازدواجش با خانم گومز،اسپانیا را با استعفای خود شگفت زده کرد. او در نامه ای ۴ صفحه‌ای که در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) منتشر شد،نوشته است «من باید بأیستم و فکر کنم.» تا تصمیم بگیرم «به ماندن در رأس دولت ادامه دهم یا نه.» پدرو سانچز، بلافاصله تمام فعالیت‌های خود را پس از آن قضیه به حالت تعلیق درآورد. درپی این تصمیم گیری کنجکاوی برانگیز نخست وزیر، هزاران نفر از هواداران او روز شنبه ۲۷ آوریل با شعار «پدرو؛ بمان» در مقابل مقر حزب سوسیالیست در مادرید تجمع کردند تا از نخست وزیر بخواهند که پست خود را ترک نکند؛ همزمان اعضای دولت اسپانیا و هم حزبی‌های او نیز حمایت خویش را از پدرو سانچز، نشان داده و از وی خواسته بودند در سمت خود باقی بماند. یک گروه منتسب به جریان راست افراطی موسوم به انجمن مانوس لیمپیاس یا (دست‌های پاک) منشاء شکایت علیه همسر نخست وزیر اسپانیا در دستگاه قضایی این کشور است. این گروه مدعی شده است که همسر پدرو سانچز، کمک کرده تا یک شرکت هواپیمایی به نام «گلوبالیا» کمک ۴۷۵ میلیون یورویی را در نوامبر ۲۰۲۰ میلادی از محل یک صندوق ۱۰ میلیارد دلاری استراتژیک دریافت کند؛ هرچند ده‌ها شرکت هواپیمایی دیگر نیز بعدها نظیر چنین کمکی را که به خاطر جبران آسیب‌های حاصل از همه‌گیری اپیدمی کرونا به ناوگان هوایی وضع شده بود؛ دریافت کرده‌اند ولی با این حال آینده سیاسی نخست وزیر اسپانیا اگر در دادگاه مادرید رأی صادره قضات عالی رتبه مادرید علیه همسرش اثبات شود او یحتمل با استعفای خود شوک بزرگی به دولت اسپانیا، حزب سوسیالیست این کشور و خیل عظیم طرفدارانش وارد خواهد ساخت؛ باید منتظر نشست و دید که در نهایت رأی دادگاه مادرید و پیگیری مصرانه گروه راست افراطی موسوم به «دست‌های پاک» چه نتیجه‌ای از این پرونده خواهند گرفت تا در مقابل حزب سوسیالیست اسپانیا به ویژه در انتخابات ماه ژوئن پارلمان اروپا، قد علم کرده و خودی نشان دهند.