کد خبر: 3036 | صفحه ۳ | جامعه | تاریخ: 20 دی 1401
ثبت کاهش ۴ درصدی تولدهای امسال
پولدارها بچهدار نمیشوند / سقوط ایران از قله باروری در ۳ دهه
درحالی بالغ بر یک سال از تصویب و ابلاغ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و ارائه مشوقهایی به خانوادهها برای فرزندآوری میگذرد که تعداد ولادتهای ثبت شده در ۹ ماهه امسال با کاهش چهار درصدی یا به عبارت دیگر کاهش بیش از ۳۳ هزارتایی در قیاس با مدت مشابه خود در سال گذشته مواجه بوده است. به گزارش ایسنا، تعداد ولادتهای ثبت شده در ۹ ماهه نخست امسال ۳۳ هزار و ۸۴۶ مورد کمتر از مدت مشابه در سال گذشته است. به بیانی دیگر در ۹ ماهه امسال ۸۱۰ هزار و ۸۷۷ مورد ولادت و در مدت مشابه سال قبل ۸۴۴ هزار و ۷۲۳ مورد ولادت به ثبت رسیده است.
از سوی دیگر تعداد ولادتهای ثبت شده طی سالهای ۹۶ تا ۹۹ در قیاس با آمار سال قبل خود نیز نشان میدهد همواره فرزندآوری با کاهش ۲، ۶، ۸ و در برخی بازهها ۱۲ درصدی مواجه بوده است.با این حال گرچه سیر ولادت از سال ۹۵ تا ۹۹ همواره نزولی بوده اما در سال ۱۴۰۰ حدود ۰.۱۹ درصد رشد نسبت به سال قبل خود داشته است. درواقع سال گذشته ۲۰۸۳ ولادت بیشتر از سال ۹۹ به ثبت رسید.بالغ بر یک سال از تصویب و ابلاغ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت میگذرد و طی این مدت ستاد ملی جمعیت با حضور شخص رئیس جمهوری سه جلسه ۳۲ مصوبهای داشته است.
هرچند هنوز تمامی مشوق های در نظر گرفته شده در قانون «جوانی جمعیت» به طور کامل اجرایی نشدهاند و انتقاداتی به بی توجهی مسئولین نسبت به اجرای مواد این قانون وجود دارد اما «پرداخت وام ازدواج ۱۵۰ میلیون تومانی به دختران کمتر از ۲۳ سال و پسران کمتر از ۲۵ سال و وام ازدواج ۱۲۰ میلیون تومانی به سایر زوجین»، «ارائه تسهیلات قرضالحسنه برای تولد فرزند اول تا پنجم و بالاتر به ترتیب به ازای فرزند اول ۲۰ میلیون تومان، فرزند دوم ۴۰ میلیون تومان، فرزند سوم ۶۰ میلیون تومان، فرزند چهارم ۸۰ میلیون تومان و به ازای فرزند پنجم به بعد ۱۰۰ میلیون تومان»، « فروش بدون نوبت و بدون قرعهکشی خودروی ایرانی به قیمت کارخانه پس از تولد فرزند دوم به بعد و از زمان ابلاغ این قانون برای مادران»، «کاهش سن بازنشستگی مادر به مدت یک سال به ازای تولد هر فرزند و از زمان لازمالاجرا شدن این قانون»، «تحت پوشش بیمه قرار گرفتن تمامی زوجین نابارور» و «افزایش ۲ درصدی امتیاز در جذب و استخدام به ازای تاهل و نیز هر فرزند» از جمله مهم ترین مشوقهای در نظر گرفته شده در قانون مذکور برای خانوادههایی است که از سال ۱۴۰۰ به بعد اقدام به فرزندآوری کنند.وی معتقد است: «باید علاوه بر توجه به قانون، به فرهنگسازی توجه شود.
فرهنگسازی موضوعی نیست که یک شبه بتوان به آن دست یافت. بعد از گذشت یک سال از تصویب قانون جوانی جمعیت هنوز تبلیغات لازم در مراکز دیده نمی شود. باید نگرش تغییر کند.» به گزارش ایسنا، هرچند هنوز سه ماه تا پایان سال مانده و مشخص نیست ولادتهای امسال بیشتر یا کمتر از سال گذشته شوند؛ اما آنچه آمار نزولی فرزندآوری طی ۹ ماهه نخست سال جاری در قیاس با مدت مشابه خود در سال قبل نشان میدهد، مبین آن است که فرزندآوری در کشور ما یک مقوله اقتصادی صرف نیست و شاید حتی در مواردی عنصر فرهنگ بر اقتصاد نیز بچربد. کما اینکه به گفته پژوهشگران در برخی مناطق مرفه نشین که ساکنان آن با مشکلات اقتصادی نیز دست و پنجه نرم نمیکنند، شاهد کاهش فرزندآوری هستیم.
چرا همه چیز را از زاویه اقتصاد میبینیم؟
دکتر محمدمهدی لبیبی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی در گفت و گو با ایسنا، به سیر اجتماعی فرزندآوری در ایران و نگرش ایرانیان به فرزندآوری پرداخت و اظهار کرد: از آنجا که معمولا در جامعه ما مسائل اقتصادی در بسیاری از ابعاد زندگی افراد تاثیر گذاشته است، افراد همه چیز را از زاویه اقتصاد میبینند و بیشتر پدیدههای اجتماعی نظیر ازدواج، طلاق، سبک زندگی و فرزندآوری نیز با توجه به شرایط اقتصادی تحلیل میشوند.
وی با بیان اینکه کسی منکر نقش اقتصاد بر افزایش یا کاهش فرزندآوری نیست، در عین حال تصریح کرد: با این وجود اینکه همه چیز را از زوایه اقتصاد ببینیم یک نگاه تقلیل گرایانه است چراکه نتایج پژوهشها، پایان نامهها یا تحقیقات دانشجویی در سطح مقطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه های مختلف طی سالهای اخیر نشان میدهد تمایل یا عدم تمایل افراد به فرزندآوری را باید فراتر از مسائل اقتصادی مورد بررسی قرار داد.به زعم این جامعه شناس، نگاه تطبیقی _ تاریخی به مساله “خانواده” در تاریخ ایران نشان میدهد که “خانواده ایرانی” هیچگاه تک فرزند نبوده است.
لبیبی با اشاره به شرایط خانوار در سیر تاریخی ایران، توضیح داد: در دوران قاجار به طور متوسط هر خانواده ایرانی ۴ فرزند داشته است. از سوی دیگر تعداد خانوادههای دارای ۵ تا ۷ فرزند نیز در آن دوران کم نبوده و بسیار به ندرت خانواده ایرانی تک فرزند و آن هم بنا بر دلایلی نظیر ناباروری، مرگ و یا ابتلا به بیماریهای خاص وجود داشته است.
دهه ۶۰ و «قله باروری» در ایران
این جامعه شناس، افزود: پس از آن دوران اما سیاستهای دولت نسبت به فرزندآوری ولو ناخواسته حمایتی بوده است. برای مثال در ابتدا به خانوادههای پر جمعیت زمین اعطا میشد و یا اینکه امتیازهای بیشتر به خانوادههای پر جمعیتتر ارائه می شد که خود مشوقی برای فرزندآوری بود. مجموعه این اقدامات باعث میشود که دهه ۶۰ شمسی را به اصطلاح جمعیت شناسی دهه «انفجار در تولدها» یا همان دهه «baby boom» در ایران بدانیم. تعداد ولادت های دهه شصت در طول تاریخ ایران دیگر تکرار نشد، قبل و بعد دهه شصت سابقه این تعداد تولد را نداشتیم و گویی قُله باروری در ایران همین دهه شصت بود.
جمعیت زیاد دهه شصتیها که متناسب با نیاز جامعه نبود
لبیبی در عین حال خاطر نشان کرد: حالا همین دهه شصتی ها در سال ۱۴۰۱ مردان و زنان حدودا ۴۱ سالهای شدهاند که سنی از آنها گذاشته است و از دوران جوانی هم آرام آرام عبور کرده و در حال رسیدن به میانسالی اند. اینها با مشکلاتی مواجه شدهاند و شاید بتوان گفت بیکاری و عدم امکان ازدواج در بین دهه شصتیها زیاد شده است چراکه تعداد دهه شصتیها زیاد است و این جمعیت زیاد متناسب با نیاز جامعه نیست.
سقوط ایران از قله باروری در دهه ۹۰
این استاد دانشگاه درباره چگونگی افت میل به فرزندآوری در بین ایرانیان، بیان کرد: ناگهان اما اتفاقی افتاد. وقتی به دهه ۷۰ رسیدیم قدری فرزندآوری کاهش پیدا کرد. وقتی از دهه ۷۰ به ۸۰ رسیدیم این کاهش فرزندآوری شیب تند تری را طی کرد و وقتی از دهه ۸۰ به ۹۰ رسیدیم گویا در این عرصه سقوط کردیم. علتش هم این بود که با نمایان شدن مشکلات دهه شصتیها، اینطور احساس شد که گویا جمعیت و بچه زیاد دردسر ساز است چراکه مشاهدات مردم از مشکلات دهه شصتیها، شیب فرزندآوری را کم کم کند کرد. در آن زمان با دهه شصتیهایی مواجه بودیم که هم بیکار بودند و هم نمیتوانستند ازدواج کنند و آن شوق و اشتیاق به داشتن فرزند آرام آرام رو به فروکش رفت.
شیب تند سقوط جمعیتی ایران در قیاس با جهان
به زعم این استاد دانشگاه اتفاقی که در حال حاضر در دنیای امروز و البته در ایران با شدت بیشتری پیرامون بحث فرزندآوری رخ داده است، یک چرخش فرهنگی محسوب میشود.
به گفته وی طبق تحقیقات دیوید چیل ، جامعه شناس اساسا در تمام کشورهای دنیا ایضا ایران، به استثنای چند کشور نظیر کشورهای مسلمان آسیای جنوب شرقی اعم از مالزی و اندونزی، این سقوط جمعیتی یعنی کاهش شدید نرخ ازدواج و باروری و نیز همزمان با آن افزایش نرخ طلاق تجربه شده است.
این استاد دانشگاه در عین حال توضیح داد: اما مساله مهم آن است که شیب این سقوط فرزندآوری در جامعه ایران بسیار تند بوده است چراکه علیرغم اینکه این سقوط در دیگر کشورهای جهان طی ۵۰ سال اتفاق افتاد اما در کشور ما طی ۱۰ سال رخ داد. حتی از آن فراتر اینکه به مرحلهای رسیدیم که بعضا اتفاقی در این زمینه که در یک کشور طی ۳۰ یا ۴۰ سال رخ داده بود در کشور ما طی ۲ یا ۳ سال رخ داد. این یعنی سرعت حرکت جامعه ما در این امر بسیار بالا است به طوری که در افزایش برخی شاخصها و کاهش برخی شاخصهای موثر در این امر از بسیاری کشورهای اروپایی جلو زدهایم.
بنایمان بر این بود افرادی فرزند بیشتر داشته باشند که توانایی تامین فرزند را نیز داشته باشند!
لبیبی توضیح داد: وقتی این چرخش فرهنگی رخ داد شاهد خانوادههای ثروتمندی در جامعه بودیم که گرچه مشکل مالی نداشتند اما به داشتن یک یا دو فرزند اکتفا میکردند. برعکس اما خانواده های پر جمعیتی در اقشار فرو دست جامعه دیده میشوند که حتی در شرایطی که خانواده مشکل آب و نان دارد و نمیتواند معاش را تامین کند، تعداد فرزندانش بالا است، اما بنایمان بر این نبود. بنایمان بر این بود افرادی در جامعه فرزندان بیشتری داشته باشند که توانایی تربیت فرزند و تامین او را داشته باشند. قرار بود خانوادهها نسل سالم، کارآمد، مفید و ارزشمندی را در جامعه تربیت کنند نه اینکه فقط تعدادی فرزند بی مهارت داشته باشند که هیچ آموزشی ندیدهاند و نمیتوانند در توسعه و پیشرفت کشور نقش داشته باشد. این جابه جایی فرهنگی مشکلات یاد شده را در جامعه ما ایجاد کرده است که آثارش تا کنون در جامعه باقی است.
چرا در مناطق مرفه شاهد افزایش فرزندآوری نیستیم؟
این استاد دانشگاه با بیان اینکه آمارهای مرکز آمار و پژوهش های دانشگاهی نشان میدهد که مشکل در بحث فرزندآوری بیشتر “فرهنگی” است، تصریح کرد: مرفهترین منطقه ایران را پیدا کنید و شاخصهای رفاه اجتماعی آن منطقه را بسنجید. برای مثال منطقه ۳ تهران که اکثریت ساکنین آن شرایط رفاهی خوبی دارند را در نظر بگیرید. با وجود آنکه ساکنین این منطقه از تهران شرایط رفاهی خوبی دارند اما اصلا شاهد رشد سریع جمعیت و تعداد زیاد فرزند در این منطقه نیستم. حتی خانوادههای زیادی در این منطقه از تهران داریم که بدون فرزند هستند. از سوی دیگر اغلب خانوادههایی که فرزند زیادی دارند، حاشیه نشین هستند. بنابراین توجه به همین امر، نظریه تک عامل بودن “اقتصادی” در امر فرزندآوری را رد میکند.
کسی حق تعیین تعداد فرزند زن و شوهر را ندارد
این پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی با بیان اینکه اساسا هیچ پدیده اجتماعی تک عاملیت نیست و باید از نگرش فرهنگی نیز به امر فرزندآوری نگاه شود، افزود: ما به این نگرش فرهنگی بسیار سطحی نگاه میکنیم و فکر میکنیم کار فرهنگی این است که در بیلبوردهای خیابان، خانوادههای پر جمعیت را نشان دهیم. در حالی که لزومی ندارد کار فرهنگی ما در این راستا مستقیم باشد و یا لزومی ندارد بر روی باروری که امری خصوصی است تمرکز کنیم. کسی حق تعیین تعداد فرزند زن و شوهر را ندارد و این حق انتخاب آنها است. زمانی که ما وارد این حریم خصوصی نشویم میتوانیم در امر فرزندآوری تاثیر گذار باشیم. در این راستا بیآنکه امر و نهی کنیم باید نیازها و تحولات جامعه و نیز اثرات اجتماعی این تحولات بر روی خانواده ها را برای افراد توصیف کنیم و نهایتا اجازه دهیم خود خانوادهها درست و غلط را تشخیص دهند.
«تک فرزندی»؛ پدیدهای که در غرب دیده نمیشود
این استاد دانشگاه با بیان اینکه میتون گفت پدیده تک فرزندی خاص ایران است چراکه این پدیده را در کشورهای غربی نمیبینم، گفت: در کشورهای غربی رویکرد افراد به فرزندآوری دو دسته است. یا فرزند نمیخواهند و از این رو فرزندی ندارند و یا فرزند میخواهند که در این صورت هیچ وقت به یک فرزند اکتفا نمیکنند و حتما سه یا چهار فرزند دارند. این نگاه در جوامع کشورهای غربی وجود دارد که اگر کسی نتوانسته یک زندگی خانوادگی را بچرخاند، نمیتواند مدیر موفق یک مجموعه شود.