سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
روز گذشته در مراسم تودیع و معارفه وزیر نفت معاون اول رئیس جمهوری گریزی به موضوع قیمت بنزین زد و گفت: «کدام عقل سلیم می تواند بپذیرد بنزین را با دلار وارد کنیم و با قیمت ۱۵۰۰ تومان بفروشیم؟ البته فعلا کاری نمی خواهیم بکنیم.» صحبتی که پیش از این مسعود پزشکیان نیز به نوع دیگری و با همین مضمون آن را بیان کرده بود. البته هم کارشناسان و هم مردم با انواع و اقسام استدلالها پاسخ آن را به صراحت دادند. اما موضوع این نوشتار بر سر گرانی بنزین به تنهایی نیست هرچند که در جای خود قابل بررسی است. مسئله بر سر این است که حتی با فرض درست بودن این گزاره که قیمت بنزین پایین تر از حد نرمال است و اساسا توجیه اقتصادی برای دولت و کشور ندارد؛ به موضوع نگاه می کنیم. با این فرض هم حتی اگر بنا به گران کردن قیمت بنزین هم باشد باید این سوالها به مردم پاسخ داده شود که آیا این ناترازی فقط در خصوص بنزین وجود دارد و آیا تنها مسئله این است؟ اینکه وقتی قرار است ناترازیها حل شود چرا اول به سراغ مردم می رویم. ارز 4200 تومانی برای جلوگیری از رانت با نام جراحی اقتصادی حذف می شود اما تورم آن از جیب مردم پرداخت میشود. بنزین در سال 98 بدون هیچ روشنگری به یکباره گران می شود و هزینه اجتماعی و اقتصادیاش را مردم میپردازند. حال سوال اینجاست که آیا همان طور که قیمت بنزین برای دولتمردان منطقی نیست، قیمت خودرو و کیفیت آن هم منطقی نیست و در صدد اصلاح آن خواهند بود؟ اگر بخواهیم قیمت بنزین را با مبنای سایر کشورها محاسبه کنیم آیا حاضریم درآمد مردم را هم به همان نسبت ارزیابی کنیم؟ این ها سوالاتی است که تا پاسح آن داده نشود؛ نمی توان در خصوص قیمت بنزین هم انگشت تعجب بر دهان گذاشت. هرچند که حتی اگر بگوییم قیمت بنزین مبتنی بر تورم هر ساله افزایش معقولی داشته باشد ( همان گونه که قبل از هدفمندی یارانهها در دولت نهم و دهم چنین بود) باز هم باید حقوق و دستمزدها را نیز بر همان اساس افزایش داد. با این حال باید دانست که وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم جای اظهارنظرهای ملتهب کننده نیست حتی اگر در پایان جمله خود بگوییم که فعلا قصد کاری را نداریم چرا که سخن پیش از آن نشان از عدم شناخت گفتمان عمومی دارد. بنابراین بهتر است دولتمردان برای بیان سخنان خود حتما از مشاوران علوم ارتباطات بهره ببرند. واقعیت این است که گفتمان غلطی که بین مردم و دولتمردان فاصله انداخته جوابگوی افکار عمومی مردم نیست. حتی اگر قرار است در آینده هم بنزین گران شود باید مردم نشانه هایی در اصلاح سایر امور اقتصادی و اجتماعی خود ببنیند تا بتوانند با فشاری که قرار است بر جیبشان بیاید کنار بیایند.