سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
آنقدر که این روزها درگیر اخبار و مسائل اقتصادی و سیاسی هستیم ، کم تر به مسائل و چالش های فرهنگی توجه می کنیم ، و این عدم توجه تنها مختص به یک طبقه خاص جامعه نیست و متاسفانه بسیاری از اقشار جامعه به دلیل دغدغه های اقتصادی و کاری دچار بی تفاوتی در مسائل فرهنگی شده اند و یا این که مسائل فرهنگی اصولا در اولویت های اصلی آن ها نیست. روابط انسان ها این روزها بیشتر متاثر از مسائل مالی است تا مسائل فرهنگی ، به طور مثال کم تر این روزها در ازدواج ها به مسائل فرهنگی و اختلافات فرهنگی توجه می شود و گویی داشتن پول و رفاه تمام مسائل و اختلافات فرهنگی را به ظاهر از بین می برد و یا پدر و مادرها کم تر در تربیت فرزندان خود به مسائل فرهنگی آن ها توجه می کنند و بیشتر تمرکزشان به آموزش مهارت ها و کسب علم و البته ثروت فرزندانشان است و بسیار موارد دیگر که نشان دهنده آن است که این روزها فرهنگ و دغدغه های فرهنگی در ضعیف ترین و کم رنگ ترین حالت ممکن خود در میان بسیاری از اقشار جامعه قرار دارد ، موضوعی که با وجود تعداد بسیاری از سازمان ها و مراکز فرهنگی فعال در کشور که اتفاقا بعضا بودجه های کلانی هم به آن ها اختصاص داده می شود ، بیشتر تعجب برانگیز می شود و از رئیس جمهور محترم جناب آقای دکتر پزشکیان انتظار می رود در همین شروع کار به این دغدغه مهم بپردازند . متاسفانه پایین آمدن حساسیت های فرهنگی در جامعه باعث ایجاد نوعی ابتذال فرهنگی در بسیاری از عرصه های اجتماعی شده است ، از سینما و فضای مجازی گرفته تا رفتارهای سازمانی و روابط اجتماعی ، همگی این روزها کم و بیش با ابتذال فرهنگی مواجه هستند . البته باید توجه داشت که جریان های ضد فرهنگی در کشورهای جهان در یک رتبه نیستند. برخی به بخشی از فرهنگ جامعه آسیب می رسانند و دسته دیگر، تمام هویت فرهنگی را مخدوش می سازند. لمپنیسم یا ابتذال فرهنگی، جریان هویت ستیزی است که به تمام هویت فرهنگی جامعه آسیب می رساند ، لمپنیسم فرهنگی نوعی ابتذال فرهنگی در دنیای مدرن است. کافی است به چند سکانس از سریال فرهنگی که این روزها در جامعه جریان دارد و پخش می شود توجه کنید تا بیشتر با مساله ابتذال فرهنگی آشنا شوید؛ سکانس اینستاگرام- مردان و پسرانی که برای جذب مخاطب روسری به سر می کنند و نقش خانم ها را ایفا می کنند و خانم هایی که با ادبیاتی مردانه سعی در جذب تبلیغات بیشتر دارند و یا افرادی که برای جذب مخاطب به صورت نامتعارف و عجیب با صدای بلند غذا می خورند و یا حتی خانواده هایی که برای کسب درآمد، فرزندان کم سن خود را وادار به انجام کارهای عجیب در مقابل دوربین می کنند و شوربختانه تر این که مخاطب هم جذب می کنند و مخاطب هم از آن ها الگو می گیرد. سکانس ادارات- برخی کارمندان در جلسه کاری به جای پرداختن به مشکلات و انجام کار مفید با کامپیوتر و یا موبایل خود بازی می کنند و یا برخی هم برای انجام مسئولیت خود که بابت آن حقوق دریافت می کنند رشوه می گیرند. سکانس خانواده- برخی خانواده ها درزمان انتخاب رشته فرزند خود به جای این که نگران علاقه و انگیزه های یادگیری فرزندشان در آن رشته باشند فقط نگران درآمد آن رشته هستند و یا نبودن و یا ناچیز بودن سهم محصولات فرهنگی همچون کتاب و نمایشگاه و سینما و تاتر در سبد خرید خانواده . سکانس سینما- تولید برخی فیلم ها با مضامین به شدت سطح پایین و یا به قولی آب گوشتی که بعضا تماشای آن ها نه تنها مطلب مناسب فرهنگی به مخاطبش اضافه نمی کند بلکه آداب بسیاری را هم از وی می گیرد! و یا حتی رفتار برخی به ظاهر سلبریتی ها در فرش قرمز و فضای مجازی و سطح جامعه که متاسفانه آثار مخرب فرهنگی بسیاری به همراه دارد. و سکانس های دیگری که با تماشای آن ها به این نتیجه می رسیم که باید اولویت اول جامعه، مسائل و دغدغه های فرهنگی باشد . به نظر می رسد بتوان برای مسائل اقتصادی راهکارهای کوتاه مدت یافت و در کوتاه مدت مشکلات اقتصادی را بهبود بخشید اما مسائل فرهنگی و چالش های فرهنگی شاید در کوتاه مدت به وجود بیایند اما در کوتاه مدت اصلاح نخواهند شد و اثرات جبران ناپذیری برای جامعه به همراه خواهند داشت و به قول قیصر امین پور ؛ گاهی چه زود فرصت مان دیر می شود.