سرمقاله

دغدغه ای به نام فرهنگ / آرین احمدی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • درخشش بانوان هندبالیست ایران با حمایت ایرانسل در حضور رئیس‌جمهوری
  • راهنمای انتخاب دوچرخه برای کودک 3 ساله
  • اگر شما هم از درد دندان رنج می برید، این نکات را بخوانید!
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 34100  |  صفحه ۳ | جامعه  |  تاریخ: 21 شهریور 1403
    راه حل هایی که برای بحران‌های پایتخت کشور مطرح می شود؛
    جابه جایی یا حل مشکلات؟
    گروه جامعه- مسعود پزشکیان، اخیرا درباره تهران گفته است: «اینکه بخواهیم همچنان منابع اولیه را از جنوب کشور و دریا به مرکز بیاوریم و تبدیل به محصول کنیم و دوباره برای صادرات به جنوب بفرستیم، به شدت توان رقابت ما را مستهلک کرده و کاهش می‌دهد.»، اما مسعود پزشکیان نخستین رئیس جمهوری نیست که این ایده را مطرح می‌کند و پیشتر، در دولت‌های محمود احمدی نژاد و حسن روحانی نیز زمزمه‌های تغییر پایتخت مطرح شد و به جایی نرسید.
    دراین سال ها بارها طرح انتقال پایتخت از سوی روسای دولت مطرح شده است .اما از زمانی که راهکار ساماندهی به جای انتقال پایتخت از میان گزینه‌های روی میز انتخاب شد تا به امروز هر بار موضوع انتقال پایتخت مطرح می‌شود به عنوان امری نشدنی با آن برخورد شده است. هزینه‌های بالای این انتقال یکی از موانعی است که مخالفان انتقال پایتخت مطرح می‌کنند.
    کشورهایی که مراکز اداری و سیاسی خود را منتقل کرده اند ۴ تجربه مشترک دارند. بخش اعظم یا تمام هزینه مورد نیاز برای انتقال مرکز سیاسی و اداری و ساخت آن سایت از محل سرمایه‌گذاری بخش خصوصی تأمین شده است. کشورهایی مثل مالزی، قزاقستان و کره جنوبی از جمله این کشورها هستند.
    بیشتر کشورهایی که تصمیم به انتقال مرکزیت سیاسی و اداری گرفته‌اند تلاش کرده اند شهر جدیدی طراحی کنند تا بتوانند ابعاد امنیتی را در شهر جدید کنترل و با ایجاد یک طرح جامع مدرن، مشکلات شهر جدید را به حداقل برسانند. برای اولین بار موضوع انتقال پایتخت در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و شهرداری کرباسچی (سال ۱۳۶۸) مطرح شد و موضوع انتقال پایتخت به سمت ساماندهی تهران سوق داده شد. این موضوع برای بار دوم در دوره دولت دهم مطرح شد. در این دوره، برخی از سازمان‌ها مثل سازمان میراث فرهنگی از تهران خارج شدند و سپس دوباره به تهران بازگشتند.
    همچنین طرح انتقال کارمندان به شهرستان‌ها مطرح ولی پس از مدتی این طرح متوقف شد. دلیل اصلی شکست این طرح، عدم انتقال نهاد و افراد موثر از تهران بوده است. در سال ۱۳۹۱، طرحی از سوی نمایندگان مجلس برای امکان‌سنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری به مجلس داده شد. این طرح در سال ۱۳۹۴ به تصویب رسید و مقرر شد شورای تحت عنوان شورای ساماندهی، تمرکززدایی از تهران و امکان‌سنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری از تهران تشکیل و ظرف دو سال تعیین تکیلف شود.
    طرح آمایش سرزمین را کاملا نادیده گرفته‌ایم
    مرتضی افقه به فرارو گفت: «سالهاست که بحث جا به جایی پایتخت مطرح می‌شود، ولی متاسفانه مثل بسیاری از موارد دیگر، کارشناسان یا شاید بهتر است بگوییم کارناشناسان، از سر گشاد قیف به این نوع موضوعات می‌دمند و بیشتر دنبال معلول می‌گردند تا علت. علت اصلی تمرکز امکانات، سرمایه‌ها، ثروت‌ها و نیرو‌های نخبه در تهران و یکی دو شهر دیگر، بی تدبیری‌ها یا ناآگاهی‌هایی است که مدیران مسئول، داشته اند. قبل از انقلاب، قراردادی با شرکت ستیران فرانسه امضا شد برای مطالعات آمایشی. طرح آمایش سرزمین شرکت ستیران در سال ۱۳۵۳ تحویل داده شده که افق آن ۲۵ ساله و تا سال ۱۳۷۸ بود. این طرح بسیار جامع بود. طرح آمایش به معنای تناسب جمعیت و امکانات و قابلیت‌های مناطق مختلف است. این برنامه به خصوص برای بخش‌های جنوبی کشور و حاشیه خلیج فارس، طرح‌های بسیار خوبی، ارائه کرده بود. متاسفانه، این طرح اجرا نشد و برخی بی تدبیری‌ها و بی کفایتی‌ها هم باعث شده تمام امکانات در تهران جمع شود، به شکلی که اکنون نیز نمی‌توان این وضعیت را سر و سامان داد.»
    وی افزود: «اکنون، هم فشار روی محیط زیست وجود دارد و هم مسائل اجتماعی، تهران را درگیر کرده است. همچنین شاهد تخلیه بقیه نقاط ایران به سمت تهران هستیم. درواقع وقتی همه امکانات متمرکز در تهران است، از سایر نقاط به سمت تهران، مهاجرت گسترده رخ می‌دهد. در نتیجه شاهد بیابان زایی هم خواهیم بود. هرچه روستا‌ها و شهر‌ها تخلیه شوند، مشکلات محیط زیستی نیز افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین با توجه به تراکم بالای جمعیت در تهران، می‌بینیم که برای تفریح کوتاه به سمت شمال تهران، مسیر ۲ الی ۳ ساعته، بیش از ۱۰ ساعت طول می‌کشد. پس مشکل اصلی کشور ما در حال حاضر عدم اجرای درست طرح آمایش سرزمین است. ما در حال حاضر نه توان و نه هزینه این نوع جا به جایی را داریم.»
    باید اندک اندک به سمت دو پایتختی برویم
    این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «اغلب کشورها، حتی هند و پاکستان به سمت دو پایتختی حرکت کرده اند، یعنی دو پایتخت دارند. مثلا یک پایتخت تجاری است. در آمریکا، نیویورک و واشنگتن در ترکیه، آنکارا و استانبول پایتخت هستند. بنابراین، اگر مسئولان می‌خواهند فکری برای این وضعیت داشته باشند بهتر است به این سمت بروند که، همه امور سیاسی، تجاری و بانکی را در پایتخت متمرکز نکنند و اگر می‌خواهند توزیع امکانات را در بقیه مناطق کشور داشته باشند به شکل اندک اندک و به تدریج این کار را انجام دهند. یک مشکل دیگر که باعث شده به تهران فشار وارد شود و منابع آن به شدت تخریب شده و از بین برود، بی تدبیری و عدم آگاهی درباره چگونگی آباد کردن مناطق آن است. یکی از شعار‌های آقای پزشکیان محرومیت زدایی و حذف نابرابری‌های منطقه‌ای است. این موضوع را در قانون اساسی هم داشته ایم و از همان ابتدای انقلاب قرار بود که توزیع امکانات عادلانه باشد، اما یکی از دلایلی که باعث افزایش نابرابری‌ها شده این است که همیشه تصور شده اگر به مناطق محروم مثل سیستان و بلوچستان، پول بیشتری بفرستند مشکل این استان‌ها حل می‌شود.»
    وی افزود: «این در حالی است که اگر قرار باشد مشکل نابرابری در استان‌های محروم حل شود و سیل مهاجرت به سمت استان تهران و استان‌های برخوردار دیگر را شاهد نباشیم، باید افراد باصلاحیت و با کفایت تری را برای اداره استان‌های محروم به کار بگماریم. از ابتدای انقلاب تا کنون، به اسم محرومیت زدایی برای سیستان و بلوچستان، بودجه‌های کلانی در نظر گرفته شده است. اما وضعیت این استان روز به روز بدتر شده و اتفاقا وضعیت قبولی‌های کنکور سراسری در برخی استان‌ها هم گواه دیگری از نابرابری‌ها است. وضعیت برخی دیگر از استان‌ها از جمله کهکیلویه و بویر احمد و خراسان جنوبی نیز به همین ترتیب است. وقتی یک منطقه ضعیف است با استانداران و فرمانداران ضعیف وضعیت به سمت بدتر شدن می‌رود و بودجه‌های زیاد هم کاری از پیش نمی‌برد. این وضعیت یعنی اتلاف تمامی منابع و بودجه‌هایی که درواقع متعلق به مردم است. در مقابل، بهترین مدیران با بیشترین بودجه‌ها در تهران متمرکزند. به همین دلایل است که موج مهاجرت به تهران هیچوقت کاهش پیدا نمی‌کند. بین تهران و شهر دوم کشور که اصفهان است، به لحاظ برخورداری‌ها و امکانات، فاصله بسیار زیاد است، چه برسد بین تهران و دیگر شهر‌های کشور که فاصله زیاد است. با افزایش تمرکز امکانات در تهران طبیعیست که چاره‌ای به جز افزایش اتوبان‌ها، شهرک سازی‌ها و امثالهم نیست؛ بنابراین بعید است که دولت فعلی بتواند طرح فعلی را به جایی برساند چرا که سرمایه و زمان زیادی می‌طلبد و برنامه‌ای جامع می‌خواهد. تاکید من بر آمایش سرزمین است، حتی اگر بتوان برنامه ستیران را به روزرسانی و اجرا کرد، بهتر از بی برنامگی است.»