سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
واقعیت آن است که فوتبال را نمی توان تنها به عنوان یک ورزش فارغ از متعلقات فرامتنی نگاه کرد. فوتبال چه بخواهیم و چه نخواهیم در عصر ما فراتر از یک بازی است و با انواع مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در هم تنیده می شود. حتما که مسائل فنی و فوتبالی، برنامه ریزی و سرمایه گذاری نقش مهمی خواهد داشت. با این همه اما فوتبال به خصوص در ایران ویژگی های عاطفی، احساسی و انسانی در آن پر رنگ است. باخت تیم ملی جمهوری اسالمی ایران در برابر انگلیس روز گذشته هرچند می تواند مانند هزاران اتفاق فوتبالی دارای دالیل فنی و... باشد. اما کافی است به 4 سال پیش نگاه کنیم که تیم ایران با همین کادر فنی و البته بازیکنانی در همین سطح چگونه توانست نتایج مقبولی در برابر تیم های بزرگ بگیرد. یا 8 سال قبل از آن و بازی با آرژانتینی که نایب قهرمان شد؛ را ببنیم در مییابیم که تفاوت بسیاری با بازی شب قبل داشت.
بازیهایی که علیرغم ناکامی اما برای مردم غرورآفرین بود و حتی آن ها را برای شادی به خیابان ها کشاند. شور اجتماعی و همدلی که پشت سر تیم فوتبال بود، بی شک در جنگندگی آنها اثر زیادی داشت. اما در واقع آنچه که امروز در سپهر اجتماعی کشور در حال رخ دادن است چه بخواهیم و چه نخواهیم در زمین فوتبال هم نمود پیدا میکند. تردیدی نیست که باید بی ثباتی مدیرتی و تغییرات مربی پیش از شروع بازی هم عامل مهمی در این ناکامی دانست، اما نمی شود میزان امیدواری 4 سال قبل نسبت به آینده را با امروز مقایسه کرد.
فضای اجتماعی امروز تغییراتی زیادی داشته که البته به یک باره هم رخ نداده است. بارها در خصوص دالیلی که امروز جامعه به اینجا رسیده است صحبت شده اما آنچه دیروز در بازی تیم ملی رخ داد محصول عدم عدم تمرکز شش دانگ احساسی مردم و بازیکنانی بود که این روزها فوتبال برایشان برخالف بسیاری از مردم جهان اولویت نخست نیست. حمایتی که با هیچ سرود، بنر، دستور و دیداری ایجاد نمی شود و نیازمند حال خوب ناشی از امید به آینده است. پیش از این بارها در خصوص شکاف گفتمانی بین مردم و برخی مسئوالن سخن گفته شده است اما شاید این باخت نارحت کننده و بی سابقه تلنگری باشد برای اقدام به نزدیکی بیشتر به بطن جامعه. پرشدن این شکاف هرچند به یکباره امکان پذیر نیست اما عزم آن هم شاید بتواند امیدوارکننده باشد.