حتما که شرایط دشواری پیش روی دولت چهاردهم قرار دارد و این مسئله قابل درک است. تغییر برخی روندهای معیوب در هر حوزه‌ای نیازمند زمان است چه برسد به اینکه متغیرهای خارجی بدون کنترل نیز با شدت بیشتر، بر متغیرهای داخلی اثرگذار شده است. بنابراین در ابتدای این نوشتار گزاره درک شرایط دشوار را مانند بسیاری از سال‌های گذشته همچنان در دستور کار قرار دادم.
اما به واقع آنچه بیش از هرچیز آزاردهنده است، نبود چشم‌انداز روشن از وضعیت پیش رو است. نوسان در قیمت‌ها هرچند برای مردم یک امر تکرار شونده در چند دهه گذشته بوده و حتی برخی از قشرها را تبدیل به ذینفعان آن کرده است، اما در نهایت این قدرت خرید و معیشت مردم است که آب می رود و هر روز در تو در توی مشکلات خود غرق می شوند. بدیهی است که انتظار از دولت نوپای چهاردهم با شرایط به خصوص بین‌المللی باید متعادل باشد، اما در صورتی مردم می‌توانند کمی از بار رنج خود در برابر آینده نامعلوم بکاهند که بدانند دولت چه برنامه‌ای برای عبور از این بحران‌ها دارد و نشانه‌هایی نیز از عزم دولت برای گشایش در معیشت خود ببنید ولو این مساله نیاز به زمان داشته باشد. اینکه دولتمردان جدید مدام از ناترازی‌هایی می‌گویند که باید با هزینه مردم و افزایش قیمت تراز شود، همان رویه‌ای است که پیش از این هم بوده است. اما مردم سوال می‌پرسند آیا تعدیلی در بودجه‌های بی‌مورد برخی نهادها صورت گرفته و یا در خصوص کاهش هزینه سربار از بودجه عمومی سختگیری‌های لازم به عمل آمده است؟
دولت چه اقدامی علمی و عملی در خصوص اصلاح رویه های غلط در مدیریت اقتصادی و اداری کشور در دست اقدام دارد؟ آیا مدلی برای قرار گرفتن در ریل توسعه توسط متخصصان پیشنهاد و به مرحله عمل رسیده است؟ در خصوص وعده‌های داده شده در حوزه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی چه برنامه‌ای صورت گرفته است؟ آیا این مسائل به عنوان کلیدواژه‌های اصلی دولتمردان استفاده می‌شود یا همچنان ناترازی بحث اصلی آن هاست؟ دولت برای وفاق اجتماعی و پر شدن شکاف مردم و دولت چه برنامه ای دارد و آیا وفاق باید تنها در چینش پست‌ها و مناصب باشد؟ این‌ها سوال‌هایی است که پاسخ آن می‌تواند مردم را به آینده امیدوار کرده و آن وقت است که می‌توان از قیمت پایین بنزین هم با مردم سخن گفت.
و در نهایت اینکه برخی مسائل از اتفاق نیاز به استراتژی پیچیده هم ندارد کمااینکه در علم مدیریت نظریه‌ای وجود دارد که بر یک جمله مهم استوار است « گاهی اوقات، سادگی کلید حل معماست». همان سادگی شخصیتی آقای پزشکیان می‌تواند به عنوان یک اصل در حل برخی مسائل و چالش‌ها راهگشا باشد. سادگی تغییر در بسیاری از روندهای اشتباه، اثرات شگرفی بر زیست و معیشت مردم دارد. گاهی وقتی در مسیر غلطی پیش می‌رویم نخستین کار برگشتن از آن است. مردم اگر دور زدن دولت از آن مسیرها را ببینند برای رسیدن به مقصد صبوری بیشتری به خرج خواهند داد.