سرمقاله

ایران، آینده و جوانان ‪/‬ محمدعلی نویدی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حضور ایرانسل در تلکام ۱۴۰۳ با شعار جریانی به سوی هوشمندی
  • آغاز طرح زمستانی «ایرانسل‌من»
  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 37654  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 24 آبان 1403
    دلسوزان واقعی فوتبال را همتی باید ‪/‬ عبدالله دارابی
    قرار بود انتخاب رییس و اعضای هیات رییسه فدراسیون فوتبال با رجوع به آرای مجمع عمومی فدراسیون، از دخالت دولتها خارج شود و فرآیندی دموکراتیک به خود گیرد، اما بررسی بیش از ۲ دهه حکمرانی این روش، گویای چربش و استیلای لابی گری ها و اعمال نفوذ مجموعه بر مسند قدرت فوتبال در هر دوره است؛ ضمن اینکه بلبشوی فوتبال، فساد و روابط ناسالم و وضعیت نامساعد فوتبالمان در این دوران نمود و بروز بیشتر و تاسف باری داشته است! قرار بود فوتبال با انتخابات بدین روش، دموکراسی، مستقل بودن، سلامت، همه جانبه گرایی و پیشرفت بیشتری را تجربه کند اما شواهد و قرائن چیز دیگری نشان می دهد!
    شاید امروز خیلی از اهالی فوتبال بر دوران قبل از این و دخالت مستقیم دولتها در انتخاب روسای فدراسیون، رحمت می فرستند، چراکه در آن زمان، سازمان تربیت بدنی( وزارت ورزش فعلی) رییس فدراسیون را انتخاب می کرد و چنانچه عملکرد رییس فدراسیون مطلوب نبود آن سازمان با عزل وی و به امید بهبود اوضاع، انتصاب دیگری می نمود، ولی اکنون و در این روش به اصطلاح دموکراتیک ( هرچند باز خالی از دخالت دولت ها نیست) چنانچه عملکرد رییس فدراسیون رضایت بخش نباشد همان دولت حامی وی، نمی تواند نسبت به تغییر رییس و به قصد بهبود و اصلاح امور فوتبال اقدامی کند، زیرا همان رییس برای بقای خود به اهرم تهدید آمیز " تعلیق فوتبال توسط فیفا" متوسل می شود و متاسفانه همین اهرم به ابزار قدرت شخص رییس برای ادامه حکمرانی اش بر فوتبال تبدیل شده است و مجمع عمومی فوتبال نیز که اکثریت آن را روسای هیات های فوتبال متفق الرای تشکیل می دهند به دلیل روابط " بده، بستانی رایج شده"، ادامه فعالیت رییس فدراسیون را بر مصلحت فوتبال ترجیح داده و می دهند و این بخش فاجعه بار داستان است!
    در  بیش از ۲ دهه مذکور، روسای بعدی فدراسیون فوتبال همان روسای بر مسند کار بوده اند، حتی در رقابت با افراد کارآمدتر از خود در کارزار انتخابات، مگر اینکه آن رییس قصدی بر حضور مجدد نداشته، یا منعی قانونی سد راه حضور دوباره اش شود و یا دولتها عزم جدی بر انتخاب فرد دیگری داشته باشند!
    مجمع عمومی فدراسیون فوتبال که وظیفه انتخاب و نظارت بر کار رییس و اعضای هیات رییسه فدراسیون فوتبال را دارد متاسفانه در تصمیماتش تابع روابط است تا ضوابط و همانطور که پیش تر اشاره شد جاذبه بده، بستان ها در این فرآیند نقش چشمگیری دارد که برخی قصورها و عدول های زیان بار را موجب شده است و از جمله نمونه های مشهور و مشهودش پرونده فساد گسترده اخیر فوتبال را باید نام برد!
    وقتی به جای کثرت رای باشگاه ها و ارکان و افرادی که بیشتر با فوتبال مرتبطند و سود و زیان تصمیمات مجمع زودتر و بیشتر شامل حال آنها می شود، کثرت رای مجمع با روسای هیات های فوتبال استان هاست که بیشتر آن ها هنوز فوتبال در استان شان در حد یک بازی و سرگرمی باقی مانده است و حتی نتوانسته اند خدمت شایسته ای به فوتبال استان تحت امرشان بکنند و یا از تنزل فوتبالشان جلوگیری کنند، چه امیدی به کارآیی و توانمندی چنین اعضای مجمع و مطلوب بودن تصمیماتشان می توان داشت؟ اصلا با چه متر و معیار مقبولی چنین روسای هیات فوتبالی به عضویت هیات رییسه فدراسیون فوتبال ایران در می آیند و برای فوتبال کشور در سطح کلان تصمیم می گیرند؟ در حالیکه اینان را اگر توانایی و کفایتی بود ابتدا فوتبال استان تحت ریاست شان منتفع شده بود و رشد و ارتقایی می یافت تا سپس خودشان شایسته ارتقا پست گردند!
    بالغ بر ۹۰ روز تا انتخابات فدراسیون فوتبال وقت باقی است، آنانی که واقعا دلسوز فوتبالند و هم چنین جهت اصلاح و بهبود این فوتبال، کاری از دستشان برمی آید اعم از کارشناسان، خبرگان فن، پیشکسوتان، اهالی رسانه، اتحادیه باشگاه ها، مربیان، مدیران و داوران، بابد که همتی به خرج دهند و با حساسیت به موضوع بنگرند. پیشنهاد می شود اینان با مطالعه، هم اندیشی و تشریک مساعی فعالانه وارد عرصه شوند و آگاهانه گزینه های شایسته ای برای ریاست و عضویت در هیات رییسه برگزینند و از آنها بخواهند که وارد کارزار انتخابات شوند و خود در فرصت باقی مانده برای رای آوری  کاندیداهای منتخب فعالیت جدی کنند، البته رعایت چند نکته در این راستا باید مورد امعان نظر جدی قرار گیرد:
    ۱- انتخاب کاندیداها شدیدا تابع فاکتورهای سلامت کاری، تعهد، توانایی و تخصص باشد.
    ۲-سهم خواهی و منفعت طلبی از سوی انتخاب کنندگان کاندیداها در این میان جایی نداشته باشد.
    شاید این روش پیشنهادی، شیوه ای برای رسیدن به یک انتخاب شایسته باشد.