کد خبر: 38289 | صفحه ۱۱ | ایران و جهان | تاریخ: 04 آذر 1403
دیپلماسی به نقطه حساس رسیده است
مدیریت تنش با عقلانیت
گروه سیاست خارجی- سیر تحولات نه فقط در منطقه، بلکه در موضوع هستهای و روابط ایران و غرب نیز روی دور تند است. مثلا در همین چند روز اخیر از یک طرف شاهد صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران و تقویت گمانه نزدیک بودن فعال شدن مکانیزم ماشه بودهایم. از طرف دیگر پیام مهم علی لاریجانی درباره توافق مجدد را دریافت کردهایم.
اما به نظر می رسد همچنان طیفی از تندروها معتقدند باید رویکرد قهری و تهاجمی همچنان در دستور کار معادلات ما با وقایع قرار گیرد. در عین حال گفتگوی علی لاریجانی نیز خود حاوی پیام های ویژه ای بود که در جای خود قابل بررسی است.
در همین زمینه جلال خوشچره تحلیلگر مسائل بین الملل طی یادداشتی برای رویداد24 نوشت: «پس از تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای در نشست اخیر آن در وین، تهران دو پیام متفاوت را به غرب مخابره کرده است: یکی؛ فعالسازی سانتریفیوژهای بیشتر به عنوان واکنشی اعتراضی به آنچه که تروئیکای اروپایی و ایالات متحده علیه توانمندی هستهای ایران به عمل آوردند. دوم؛ اعلام آمادگی تهران برای از سرگیری گفتگوهای تازه و مستقیم با دولت «دونالد ترامپ» برای کنار گذاشتن ایده تولید بمب هستهای و طراحی "نقشهراه" تازه برای توافقی متفاوت از آنچه در سال ۲۰۱۵ میلادی به عنوان "برجام" خوانده شد.
هر دو پیام تهران به غرب حاوی یک مفهوم مشترک است؛ این که لازم است غرب (اروپا و آمریکا) از گستره فشارهایش علیه ایران کاسته و با به رسمیت شناختن واقعیت توانمندی صلح آمیزهستهای ایران، زمینههای گفتگوهای راهگشا را فراهم کند. تفاوت دو پیام تهران در سوگیری مخاطبان آن است. در پیام اعتراضی نخست، تهران جبهه مشترک غربی را هدف اقدام واکنشی خود قرار داده است؛ همانگونهکه پیشاز نشست حکام، تهران وعده کرد؛ اگر قطعنامه پیشنهادی گروه ۳+۱ تروئیکای اروپایی _امریکایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا + ایالات متحده) تصویب شود، بلافاصله واکنش عملی خواهد داشت. این واکنش در هرصورت به تشدید اختلافها با آژانس هستهای از یکسو و بالا رفتن تنش با غرب تا مرز فعال شدن "سیستم ماشه" پیش از سرآمدن موعد توافق برجام در اکتبر ۲۰۲۵ میلادی خواهد انجامید. این که پیامدهای چنین وضعی چه خواهد شد، برای همه طرفها روشن است.
پیام دوم تهران، اما از جنس دیگری است. "علی لاریجانی" سیاستمرد کهنهکار که در همین روزهای اخیر به عنوان نماینده ویژه رهبری به سوریه و لبنان رفت و حامل پیام ایشان به رهبران این دو کشور بود، در گفتوگویی "ویژه" با یک سایت خبری "ویژه" برای نخستین بار «دونالد ترامپ» رئیس جمهور منتخب ایالات متحده را خطاب قرار داد و به او پیشنهاد شروع تازهای از گفتگوها میان تهران _ واشنگتن را مطرح کرد. اظهارات لاریجانی به عنوان چهرهای با گرایش اعتدالی و واقعگرا که همواره میان مشاجره بیپایان دو گرایش افراطی و عملگرا قرار داشته، از اهمیت ویژه برخوردار است. اهمیت از آن رو که برای نخستین بار در هیئت حاکمه جمهوری اسلامی، یک مقام دارای رتبه بالا در گفتگو با یک سایت خبری معتبر، موضعی ایجابی درباره رئیس جمهور منتخب ایالات متحده را مطرح کرده است. علاوهبراین، او با خطاب قرار دادن مستقیم «دونالد ترامپ» آمادگی تهران را برای شروع گفتوگوی تازه و در خدمت به دستیابی به توافق تازه در موضوع هستهای که متفاوت از برجام باشد، اعلام میکند.
این موضع از چند حیث قابل تأمل است؛ این که تهران برای نخستین بار و با فاصله گرفتن از اروپا، واشنگتن را به عنوان طرف اصلی گفتگو مخاطب خود کرده است. در واقع تهران با واقعنگری به فرایند تعاملاتش با غرب بر سر نه تنها اختلافات هستهای بلکه دیگر سطوح آن، براین باور است که توافق با واشنگتن همپوشاننده همه و یا بخش مهمی از راهحل اختلافات با غرب خواهد بود. این باور به ویژه با سرخوردگی تهران از ناتوانیهای اروپا در پی خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۷ میلادی ناشی میشود. اروپا در این مدت نشان داده که به رغم نمایشهای استقلالخواهانهاش از سیاستهای واشنگتن در واقعیترین وضع، جایگاه دستیار و شریک درجه دوم ایالات متحده در هرگونه رویکرد انتخابی ساکن اتاق بیضی در کاخ سفید خواهد بود.
علاوه براین، تهران با همه کینهها و خاطرات تلخ از دولت ترامپ در چهار سال ریاستش بر ایالات متحده در سالهای ۲۰۲۰_۲۰۱۶ اکنون با این واقعیت روبروست که ترامپ دوباره به اتاق کار سابق خود بازمیگردد؛ بنابراین تهران در چهار سال آینده، لازم است تنشهایش با غرب را در تعامل با هژمونی حاکم بر کاخ سفید مدیریت کند. این مدیریت با دو انتخاب روبهروست: تنش بالاتر یا اصلاح و بازنگری در روش تعامل برای کنترل و هدایت اوضاع به سمت آرامش.
نکته مهمتر این که توقف در تجربه تلخ گذشته و نگاه پراضطراب به آینده براساس آنچه روابط تهران _ واشنگتن در سالهای ۲۰۲۰_۲۰۱۶ میلادی از سر گذراند، منطقی نخواهدبود؛ اگر تفاوت شرایط و زمان حال با گذشته را در نظر نداشت. از این رو تهران با نگاه به اندوختههای ترامپ در چهار سال دوری از قدرت و نیز کارنامه خود در تعامل با غرب، میتواندنقشه راه تازهای را برای ایجاد فرصت یا فرصتهای موقعیت ساز فراهم کند. مهمترین کار برای تهران در این رویکرد، در وهله نخست، پایان دادن و یا کنترل مشاجره بهظاهر بیپایان دو جریان "افراطی" و "عقلانی _ عملگرا" در پهنه سیاست داخلی است. در وهله دوم؛ مراقبت از هرگونه خرابکاری که اسرائیل و دیگر مخالفان ایران ممکن است تا پیش از بیست ژانویه آینده و هنگام استقرار ترامپ در کاخ سفید به عمل آورند. اهمیت این امر از آن روست که تلآویو همواره کوشیده است خود را میان واشنگتن و تهران قرار داده و از اصلاح تعاملات این دو جلوگیری کند.
حال باید دید تهران در کدام یک از پیامهای دوگانهاش به غرب، مستعد و فعالتر خواهد بود؛ واکنش اعتراضی یا دعوت به تعامل با واشنگتن. البته که هردو این پیام در یک خط موازی هدفی مشترک را دنبال میکنند.»
قطعنامه نباید موجب قهر ایران از آژانس شود
همچنین محمد کشاورززاده،سفیر سابق ایران در چین،درباره قطعنامه اخیر شورای حکام به «انتخاب»گفت: قطعنامه شورای حکام یک قطعنامه سیاسی است و یک قطعنامه حرفهای و فنی از یک سازمان بین المللی نیست اما در هر صورت یک قطعنامه است و روند خطرناکی را شروع میکند.با وجود اینکه به گروسی ضمانتهای لازم داده شده بود،چنین قطعنامهای مثبت ارزیابی نمیشود. باید کار دیپلماتیک جدی برای رفع خطرات آن صورت بگیرد و با اعضای شورای حکام به صورت تک تک گفتگو کرد. در گام نخست باید از سوی وزارت خارجه نامههایی از سوی رئیس جمهور و وزیرخارجه به کشورهای عضو آژانس صادر شود.
او افزود: قطعنامه ای از یک سازمان بین المللی زیر مجموعه سازمان ملل صادر شده و نمیتوان آن را جدی نگرفت. اگر کار اساسی صورت نگیرد قطعنامه دیگری صادر میشود.
وی در رابطه با راهکار مقابله با قطعنامه فعلی بیان کرد: به نظر من در گام اول باید سیستم دفاعی کشور را در بالاترین سطح نگه داریم و همکاری با آژانس را هم نبایدکم کنیم. این قطعنامهها برای دور کردن ایران از انجام تعهدات است. این قطعنامه نباید موجب قهر کردن ایران از آژانس شود.
سفیر سابق ایران در چین دربارهی علت تقابل اروپا با ایران در این شرایط زمانی اظهار داشت: روابط ما با اروپا قفل شده است. تعاملات گذشتهی ما با اروپا در پایینترین سطح قرار دارد، مثلا المان کنسولگریهای ما را بسته است. رابطهی خوبی نیز با فرانسه و انگلیس نداریم. ما قبلا تعاملات خوبی با اروپا داشتیم. ما در بدترین دوران، مذاکرات انتقادی را با اروپا داشتیم. جنگ اوکراین و مسائل اروپا بر این شرایط سایه انداخته است.