کد خبر: 39060 | صفحه ۱ | تاریخ: 19 آذر 1403
عملیات احیا در استقلال / عبدالله دارابی
اگر استقلال مدیریت کاربلدتری داشت پس از استعفای نکونام فرصت طولانی ای را بابت استخدام مربی خارجی از دست نمی داد و در مدت کوتاهی تکلیف نیمکتش را مشخص می کرد تا هم تیم آماده این روزهایش زودتر ساخته می شد، هم بازی با ذوب آهن را برای چنین روزهایی به تعویق می انداخت، هم در جدول عدد ۵ را مقابل تعداد باخت هایش نمی دید و شاید هم در جدال با النصر و الهلال نتایج بهتری کسب می کرد، اما چه ها نمی کند این آفت تاخیر و خسارات ناشی از ناکارآمدی ها و عبرت هایی که قرار نیست بگیریم!
فقط ۲۰ دقیقه وقت لازم بود تا موسیمانه مچ یحیی گل محمدی را در ورزشگاه خانگی فولاد بخواباند؛ با تمرکز بر بازی، بدون توجه به حواشی و با بازی گرفتن از داشته های موجودش. پس از شفر و استراماچونی، هیچ یک از سرمربیان استقلال در امر احیای بازیکنان موفق نبودند و یا توانایی اش را نداشتند، اما عملکرد اخیر بعضی از آبی پوشان، نوید این مهم را توسط سرمربی سیاه پوست استقلال می دهد. رافائل سیلوایی که تا قبل از حضور موسیمانه و در زمان مربی گری مجیدی، ساپینتو و نکونام، در حملات استقلال عنصری موثر نشان نداده بود، یکی از آن احیاشدگان است که هم اشتباهات فردی اش کاهش یافته و هم در ۲ بازی متوالی مهم در لیگ نخبگان و برتر دو گل ارزشمند زده است؛ هم با پا و هم با سر. او در دقیقه دوم بازی با یک جایگیری خوب و پرواز بر فراز ۲ مدافع فولاد، سانتر مواج جلالی را به گل اول تیمش تبدیل کرد. ماشاریپوف، بلانکو و امیرعلی صادقی؛ دو تای اولی در این ۲ بازی اخیر نمایشی متفاوت تر از قبل داشتند، ماشاریپوف به جای سکته دادن به حملات تیمی و پاس های به عقب بی جا، با پاس ها و حرکات پا به توپ به موقع، روند هجومی را تسریع بخشید. بلانکو بسیار موثرتر از قبل دوید، خودی نشان داد و کارساز واقع شد و امیرعلی صادقی( گلزن جوان بازی های تدارکاتی) با شوتی تماشایی اولین گلش را در بازی های رسمی نیز به ثمر رسانید. گل دوم آبی پوشان تهرانی حاصل ضدحمله ای سریع و پس از ناکامی فولادیها در استفاده از پاس اشتباه سید حسین حسینی و همکاری بلانکو و ماشاریپوف و شوت سرکش صادقی در دقیقه ۲۰ بود.
آبی پوشان در نحوه استفاده از ضربات ایستگاهی نیز نسبت به قبل تنوع تاکتیک داشتند؛ یک حرکت ترکیبی زمینی در استفاده از ضربه ایستگاهی در دقیقه ۱۳ با فرصتی عالی در ۶ قدم میزبان توام شد که البته ضربه آخر استقلالی ها به دلیل کم دقتی به تور ننشست. قبلا یکی از ضعف های تیم استقلال در شروع های مجدد از خط دروازه بود که به دفعات منجر به لو رفتن توپ زیر پرس حریفان می شد ولی در این بازی، این نقیصه تا حدود زیادی رفع شده بود، آنها حتی در دقیقه ۶۷ و درپی یکی از این شروع مجددها توانستند با چندپاس زمینی در جناح چپ شان، ضمن مهار پرس شاگردان گل محمدی توپ را به بلانکو برسانند که حرکت با توپ و فرار او در خط طولی زمین با پاس عرضی اش در ۱۸ قدم تیم فولاد به صادقی همراه شد ولی این بازیکن جوان قدر این فرصت را ندانست. استقلالی ها در ضدحملات نیز منسجم تر و با برنامه تر از قبل بودند؛ علاوه بر گل دوم شان، در دقیقه ۴۲ نیز از همین طریق به گل رسیدند که بازبینی داور حکم به مردودی آن داد و در دقایق ۸۴ و ۸۶ هم صاحب ۲ فرصت گلزنی شدند که یکی را رامین رضاییان به آسمان زد و دیگری با تعلل روزبه چشمی توسط دفاع فولاد دفع شد.
فولادی ها که در نیمه دوم برای جبران گل های خورده جلو کشیده بودند حملات متعددی را بر دروازه میهمان خود تدارک دیدند که چندین واکنش دیدنی حسینی، هوشیاری مدافعین استقلال و البته بعضا ضربات بد خود قرمزپوشان اهوازی، مانع از فرو ریختن دروازه استقلال شد، گویا خودشان نیز زور لازم برای باز کردن سنگر آبی پوشان را نداشتند و نتوانستند مانع حفاظت رقیب تهرانی از ۲ گل زده اش بشوند.
شاگردان موسیمانه در دفاع، ضدحمله، چرخش توپ، تعویض بازی، شروع مجدد از محوطه جریمه خودی، عملکرد فردی و تیمی و صرف فعل خواستن، تفاوت های محسوسی با قبل داشتند که نشان از تاثیر سرمربی خارجی شان است، اما استمرار موفقیت و رسیدن به نقطه مطلوب مستلزم کار بیشتر و تکرار مداوم است زیرا در فوتبالیست های ایرانی ۳ نقیصه نهادینه شده است:
۱- اشباع شدن
۲- هیجان زدگی زودرس( که موسیمانه این را به خوبی و زود دریافته است)
۳- فراموشی؛ تا جاییکه بعضا بازیکنان فوتبال خود را نیز از یاد می برند و باید مجددا شرح وظایف را بدان ها دیکته کرد. آنچه از ابوالفضل جلالی در جام جهانی بازی کرده، در نیمه دوم دیدیم تبلور همین نقایص است؛ او در این نیمه چنان منفعل بود که سمت چپ تیمش به اتوبان فولادی ها تبدیل شده بود و باعث فشار بر خط دفاعی تیمش گردیده بود.
در هنگام حملات نیز از تعقیب توپ هایی که برای اش ارسال می شد خودداری می کرد و زحمت دنبال کردن آن تا آخرین لحظه را به خود نمی داد و در هر ۲ حالت، فشارش را کل تیم متحمل می شد.