سرمقاله

چگونه طوفان الاقصی، خاورمیانه را دگرگون کرد؟ / شهاب زمانی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • پارک کوهستان کرمانشاه کجاست؟ کرمانشاه زیر پای شما
  • بهترین روش یادگیری زبان کدام است؟
  • بهترین لپ تاپ دانشجویی
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 39114  |  صفحه ۹ | تولید و تجارت  |  تاریخ: 19 آذر 1403
    یارانه پنهان واقعیت دارد؟
    بحران ایران تورم بالاست که باید مهار شود
    یک کارشناس اقتصادی معتقد است که مفهوم «یارانه پنهان» تصویر اشتباهی به ذهن متبادر می‌کند و بهتر است به جای آن از هزینه فرصت استفاده شود. در این صورت باید گفت با توجه به تحریم‌ها اگر بنزین ایرانی، در داخل مصرف نشود، به کجا صادر می‌شود؟ تحریم فرصت صادرات را به حداقل رسانده است.
    به گزارش خبرآنلاین، مسعود پزشکیان، رئیس جمهور در سی‌ویکمین همایش ملی و دوازدهمین همایش بین‌المللی بیمه و توسعه گفت: همه از ناترازی صحبت می‌کنیم، اما می‌گوییم به هیچ چیزی دست نزنیم. یعنی روز به روز ناترازی بدتر شود، یک روزی باید مشکل را حل کنیم. کی؟ زمانی که افتادیم و مردیم؟
    در ادامه وی به ابعاد آنچه که یارانه پنهان خواند پرداخت و ادعا کرد چیزی در حدود ۱۵۰ میلیارد دلار در سال یارانه پنهان پرداخت می‌شود. این نرخ را اگر به ریال برگردانیم، با توجه به اینکه هم اکنون هر دلار آمریکا ۷۰ هزار تومان است، از مجموع کل نقدینگی کشور که ۹۷۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده هم بیشتر می‌شود. این در حالی است که وقتی از پرداخت یارانه صحبت می‌شود این تصور به وجود می‌آید که گویی به افراد چیزی پرداخت شده، حال آنکه چنین چیزی در موضوع بنزین و دیگر حامل‌های انرژی وجود ندارد.
    به زبانی دیگر یارانه پنهان به فاصله نرخ یک کالا یا خدمت، در یک اقتصاد، در مقایسه با نرخ جهانی یا منطقه‌ای آن پرداخت می‌شود. یعنی فرض می‌شود اگر بنزین مصرفی در ایران به نرخ منطقه‌ای فروخته می‌شد چه درآمد اضافه‌ای نصیب کشور می‌شد. پس در واقع چیزی به مردم داده نشده بلکه یک کالا ارزان‌تر از نرخ جهانی آن خرید و فروش می‌شود. این مهم در بخش‌های دیگر هم می‌تواند کاربرد داشته باشد. مثلا دستمزد در ایران کمتر از ۱۵۰ دلار است ولی در برخی کشورهای منطقه ۷۰۰ دلار است. به این اعتبار می‌تواند گفته ماهانه هر کارگر ایران ۵۵۰ دلار به صاحبان سرمایه «یارانه پنهان» می‌پردازد. در این مورد هم کسی منابعی را به دیگران اختصاص نمی‌دهد.
    محمد تقی فیاضی، تحلیل‌گر اقتصاد کلان در تعریف «یارانه پنهان» به خبرآنلاین گفت: «در بحث انرژی، سازمان‌های بین‌المللی به محاسبه یارانه انرژی در کشورهایی چون چین یا هند دست می‌زنند. هنگامی که می‌خواهند وضعیت سوبسیدها در کشورهای تولیدکننده را بررسی کنند اما سراغ «یارانه پنهان» می‌روند.»
    وی توضیح داد: «به باور من هم «یارانه پنهان» مفهومی است به شدت شائبه برانگیز است و بهتر بود از «هزینه فرصت» به جای یارانه پنهان استفاده کنیم. زیرا وقتی از یارانه صحبت می‌شود علی‌العموم ذهن افراد سراغ منابعی می‌رود که جهت حمایت از یک فعالیت اقتصادی صرف می‌شود. در حالی که در بحث یارانه پنهان از اساس چیزی به کسی پرداخت نمی‌شود بلکه بیشتر به این می‌پردازند که اگر یک کالا یک خدمت، به جای مصرف در داخل، صادر می‌شود و با نرخ منطقه‌ای به فروش می‌رفت، چه درآمدهایی از آن حاصل می‌شد.»
    فیاضی عنوان کرد: «هزینه فرصت می‌تواند نشان دهد که صرفه جویی در یک کالا یا خدمت چه مزایایی به دنبال خواهد داشت. در مورد ایران می‌تواند نشان دهد صرفه جویی در مصرف انرژی چه فرصتهایی را می‌توانست نصیب اقتصاد کند. البته هزینه فرصت تنها به این مسائل محدود نمی‌شود. حتی در مورد مسائل مانند انرژی هسته‌ای هم می‌توان بر این مبنا عمل کنیم و ببینیم از این بخش چقدر انرژی می‌توانستیم تولید کنیم و چه قدر منابع را صرف آن کردیم. به جایش اگر در حوزه انرژی‌های پاک پیش می رفتیم چه نفعی به اقتصاد کشور می‌رسید.»
    منتقد روندهای اقتصاد کلان در مقابل این سوال که با وجود تحریم‌های فعلی، چه زمینه‌ای برای صادرات بنزین یا حامل‌های انرژی دیگر وجود دارد، پاسخ داد: «در بررسی هزینه فرصت حتما باید عامل تحریم را هم لحاظ کنیم. واقعیت این است که ما امروز امکان صادرات بنزین را نداریم یا اگر این کار را هم بکنیم با نرخی فوب خلیج فارس آن را نخواهیم فروخت.»
    به گفته فیاضی تورم بالا در ایران مهمترین عاملی است که نرخهای داخل ایران را با نرخهای منطقه‌ای دچار شکاف کرده است.
    کارشناس اقتصاد کلان افزود: «دولت خودش تورم را ایجاد می‌کند ولی هزینه‌های آن را از جیب مردم بر می‌دارد و بخشی دیگر از این هزینه را با تثبیت برخی نرخ‌ها مانند حامل‌های انرژی به سالهای آینده موکول می‌کند. به عبارت دیگر دولت با بی ارزش کردن پول ملی زمینه تحمیل شوکهای مختلف را ایجاد می‌کند اما طوری وانمود می‌کند که گویا در ایران بنزین را ارزان می‌فروشند. در حالی که مساله این نیست و اگر دولت به کنترل مصارف غیرضروری خود دست می‌زد، چنین شکافها و متعاقب آن ناترازی‌هایی شکل نمی‌گرفت.»
    سناریویی که فیاضی در صورت افزایش قیمت بنزین متصور می‌شود به این ترتیب است که با افزایش قیمت بنزین یک شوک قیمتی تحمیل می‌شود که به افزایش نرخ ارز می‌انجامد و همزمان افزایش نرخ ارز زمینه تشدید دوباره تورم را فراهم می‌کند.
    وی خاطرنشان ساخت: «به این اعتبار این بازی موش و گربه و این سیکل بی پایان ادامه خواهد یافت. اصلاح قیمتی به تنهایی راهگشا نیست و دولت باید پیش از هر اقدامی تکلیف خویش را روشن کند و نشان دهد تا کجا می‌خواهد بیش از درآمدهایش هزینه کند. به قول پزشکیان دیگر با مسکن زدن نمی‌توان اقتصاد را سر پا نگه داشت و باید دولت اقداماتی انجام دهد که مردم را با خودش همراه کند.»
    این تحلیل گر اقتصادی تاکید کرد: «دولت ناچار است روی درآمدهای پایدار حساب کند. مهمترین این دسته از درآمدها، مالیات است. منتها مالیات باید به نحوی گرفته شود که صاحبان درآمدهای هنگفت آن را بپردازند و فرودستان را زیر فشار قرار ندهد. مالیات را به جای کارمند و کارگر باید صاحبان ثروت بپردازند و با کاهش معافیتهای مالیاتی و مقابله با فرار مالیاتی می‌توان زمینه‌های درآمدزایی پایدار را گسترش داد.»
    فیاضی در مورد عملی بودن این نظر پزشکیان که گفته بود اگر سالانه ۱۵۰ میلیارد دلار یارانه پنهان پرداخت نمی‌شد به هر کس حدود ۹۰ میلیون تومان می‌رسید، هشدار داد: «این حرفها انتزاعی و متوهمانه است. چنین امکانی در عمل وجود ندارد که نرخ بنزین به فوب خلیج فارس برسد چرا که نرخ آن به حدود یک دلار در هر لیتر باید افزایش یابد. در این صورت اقدام مذکور مانند این است که دولت از طریق ساختن تورم درآمد بسازد و همان را به شکل یارانه نقدی به تک تک افراد بدهد. نه ممکن است و نه عاقلانه و باید از این دست اظهارات که مسائل را اشتباه بیان می‌کنند، جلوگیری کرد.»