سرمقاله

نشانه‌شناسی رفتن امام به قم ؟ / محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • چگونه با کمترین هزینه هتل سی و سه پل را رزرو کنیم؟
  • هدایای ویژه ایرانسل به مناسبت دهه فجر
  • بسته‌های ویژه همراه اول به مناسبت دهه فجر 1403
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 41755  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 13 بهمن 1403
    نشانه‌شناسی رفتن امام به قم ؟ / محمدعلی وکیلی

    چهل و شش سال پیش در روز دوازدهم بهمن با ورود امام (ره) ایران وارد عصر جدیدی شد. نظام پادشاهی برچیده و نظام اسلامی در قالب جمهوری اسلامی جایگزین گردید. از همان ابتدا بحث چگونگی شکل حکومت و نقش روحانیت مورد پرسش کارشناسان بود . حدود یکماه پس از پیروزی انقلاب و استقرار دولت موقت، امام خمینی تهران را به مقصد قم ترک کردند. بسیاری این تصمیم را عادی و ناشی از علاقه شخصی امام به قم تعبیر کردند برخی نیز فشار دولت موقت و شخص مرحوم بازرگان مبنی بر دور کردن امام از دخالت در امور دولت را دلیل می‌شمارند. آنچه مهم است اینکه آن رفتن می‌توانست مسیر دیگری در شکل‌دهی به فرم حکومت پسا انقلاب بدهد و با تمرکز بر صحبت‌های امام در فرانسه و بهشت زهرا می‌توان اقدام ایشان را ناشی از منظومه فکری و بخشی از استراتژی‌شان مبنی بر عدم دخالت روحانیت در امور اجرایی تعبیر کرد . مرحوم آقای رفسنجانی می‌فرماید «حضور امام در قم، خواسته قلبی ایشان بود، زیرا بر اساس همان فکر که حضور روحانیون را در امور اجرایی به صلاح نمی‌دیدند، نظرشان براین شده بود که اگر از مرکز حکومت دور باشند، بهتر خواهد بود؛ ضمن آنکه جاذبه حوزه و محیط شهر قم و معاشرت با علما و طلبه‌ها که معمولاً برای روحانیون طبیعی و عمومی است، در اتخاذ این تصمیم، بی‌اثر نبود» به‌عبارتی رفتن امام به قم نشان داد که بنا دارد در حد یک رهبری معنوی و بدون دخالت در اجرا بر کار دولت نظارت نمایند همین نقش را هم برای روحانیت قائل بود. اما چرا کمتر از یکسال تغییر نظر دادند و قم را به مقصد تهران ترک کردند و جماران را برای زندگی انتخاب کردند، خود محل بحث بسیار و مورد تحلیل و تدقیق بوده است. برگشت امام از قم همچون رفتنشان دارای تفسیر و تحلیل‌های متناقض بوده است. برخی کسالت ایشان و ضرورت دسترسی به پزشکان را دلیل می‌شمارند. برخی ضرورت دسترسی آسان مقامات به ایشان را ذکر می‌کنند. نگارنده معتقد است انتخاب قم انتخابی و نمایانگر رویکرد امام به حکومت بود اما برگشتشان از سر اضطرار و مطابق میل و نشانگر رویکردشان نبود. بی‌تردید نگاه امام در ابتدا به موضوع حکومت همان نظام متکی بر آرای مردم بود. انتخاب مهندس بازرگان (چهره شناخته شده و دارایی دیدگاه‌های تکنوکراتیک) به‌عنوان نخست وزیر و همچنین ویرایش قانون اساسی اولیه، همه نشانه عدم اعتقاد امام به حضور اجرایی روحانیت در اداره کشور بود اما بی‌سیاستی دولت موقت و عدم ملاحظه حساسیت‌های انقلابیون و اتفاقات یکساله و افراطیگری مجاهدین بهانه صرافت به روحانیت انقلابی داد آنان توانستند بقای نظام را به عدول امام از نظریه اولیه (عدم دخالت روحانیت در اجرا) و ضرورت حضور و دخالت حداکثری ایشان در حکومت گره زنند . رفتار بی‌ملاحظه بنی صدر وجنگ مسلحانه باند رجوی وجنگ تحمیلی، پارادایم جدیدی در نحوه اداره حکومت را باعث گردید. مطابق پاردایم جدید حضور روحانیت در اضلاع حکومت تعمیق و تشدید گردید و از آن تاریخ رویه مذکور معیار سنجش انقلابیگری و تخلف از آن بار حقوقی پیدا کرد.