سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
آمارهای تکان دهنده و ارقام تازه از رشد نقدینگی نشان میدهد که رکورد 10 ساله چاپ پول در کشور شکسته شده و آمارهای تازه بانک مرکزی نشان میدهد سهم «پول» از نقدینگی در پایان تابستان امسال به حدود ۲۳ درصد رسیده است. این بالاترین رقمی است که طی یک دهه اخیر رقم خورده و این اتفاقی است هشدارآمیز که در ۶ ماه دوم سال اثرات خود را در تورمهای بالا بروز خواهد داد.
بر اساس گزارش تحلیل تحولات اقتصاد کلان در مهرماه سال جاری، مشخص است که نقدینگی به رقم ۵.۶۷۷ هزار میلیارد تومان رسید که به نسبت مدت مشابه سال گذشته رشد ۳۴.۳ درصدی داشته است. حجم پایه پولی نیز در نخستین ماه فصل پاییز، به حدود ۷۱۳ هزار میلیارد تومان رسید که رشد نقطه به نقطه آن ۳۴.۵ درصد بوده است. نگاهی به روند این دو متغیر پولی نشان میدهد در مهرماه به نسبت شهریور ماه ۳.۲ واحد درصد از رشد نقطه به نقطه نقدینگی کاسته شده است؛ اما رشد نقطهای پایه پولی روند صعودی ۴ ماهه خود را ادامه داد و در این بازه حدود ۸.۳ واحد درصد افزایش داشته است.
این در حالی است که دولت سیزدهم از ابتدا با وعده کاهش خلق نقدینگی قصد کنترل تورم در کشور را داشت تا جایی که امروز با ارائه آمارهایی نشان می دهد که در این مسیر تلاش کرده اما متأسفانه برای چنین اقدامی هیچ یک از زیرساخت های گذشته تغییر نکرده و تنها با طرح شعارهای کاهش نقدینگی قصد اثبات کاری را دارد که هیچ نتیجه ای برای اقتصاد نداشته است.
بررسی روند نقدینگی از ابتدای فعالیت دولت سیزدهم تا پایان تیر ماه امسال نشان میدهد که رشد نقدینگی در این مدت حدود پنج درصد کم شده، اما تقریبا ۱۳۲۹ هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی افزوده شده است.
در گزارش بانک مرکزی رقم پایه پولی مهرماه سال جاری که به نسبت ماه گذشته رشد ۳.۲ درصدی را ثبت کرد. بررسیها نشان میدهد رشد ماهانه پایه پولی در ابتدای سال جاری ۱.۴ درصد بوده که در اردیبهشت ماه با افزایش چشمگیر ۳.۷ واحد درصدی به ۵.۱ درصد رسید. اما در خرداد ماه با کاهش قابل ملاحظهای، رشد ماهانه پول پرقدرت به محدوده منفی وارد شد و حدود منفی ۰.۴ درصد شد. اما در سه ماه تابستان به ترتیب رقمهای ۲ درصد و ۳ درصد و ۲.۷ درصد را ثبت کرد.
آلبرت بغزیان، اقتصاددان نیز با تاکید براین که نقدینگی و حجم آن تنها دغدغه امروز اقتصاد ایران نیست و موضوعی است که از سالهای گذشته وجود داشته است اخیرا در گفتگو با اقتصاد ۲۴ گفت که : «نقدی که به دولت سیزدهم در زمینه نقدینگی مطرح است این است که به جای تمرکز بر حل مشکلات ریشهای در کشور،به طور مستمر مقایسه اعداد و ارقام با دولت گذشته انجام میشود. دولتها پیدرپی یکدیگر را تخریب میکنند و به گونهای فضاسازی میکنند که وارث مشکلاتی هستند که حل آنها به عمر دولت آنها قد نمیدهد.»
وی همچنین در این باره گفت که :« نقدینگی تعریفی در اقتصاد کلان داشته و وظیفهای دارد که نمیتواند رشد نکند، اما اینکه مشکلات کشور، تحریم و خودتحریمیها را رها کرده و به دنبال متغیری جلوی چشم باشند تا در مقایسهای غیرقابل توجیه، وانمود شود که شرایط بهتر از گذشته است گرهی را حل نخواهد کرد.»
این ارشناس مسائل اقتصادی با بیان این که نقدینگی متاثر از عواملی مانند پایه پولی یا سرعت گردش پول و هزینههای دولت است، تصریح کرد: «اگر هزینههای دولت جلوتر از درآمدها باشد یا آنکه درآمدها به گونهای کاهش یافته باشد که پاسخگوی بودجه نباشد به سراغ استقراض از بانک مرکزی رفته و مانند پدری که بخواهد خانواده خود را اداره کند به روشهای غیرمعمول درآمد روی میآورد؛ در این شرایط است که حجم نقدینگی افزایش مییابد؛ بنابراین افزایش نقدینگی اجتنابناپذیر است و معنای این شرایط نیز این است که استقراض از بانک مرکزی به نوعی برداشت از جیب مردم خواهد بود.»
بغزیان هم چنین خاطرنشان کرد: «هر دولتی که از بانک مرکزی برای تامین هزینههای جاری استقراض میکند به معنای آن است که از جیب مردم برداشت کرده است، چون تنها به دنبال عبور از شرایط امروز است. به طور معمول، چون بودجهها کم نمیشوند این شرایط در سالهای بعد نیز تکرار میشود و حجم نقدینگی افزایش مییابد. تورم کالاها و خدمات در کشور نزدیک به ۵۰ درصد است که دولت هم عامل آن است و هم از آن زیان میبیند. طبیعی است که مردم هم به واسطه آن متضرر همیشگی هستند، چون تورم توان و قدرت خرید مردم را به نحو چشمگیری کاهش میدهد و تورم از ملموسترین تبعات رشد نقدینگی برای مردم است.»
ریشههای افزایش پایه پولی
اما در مورد افزایش پایه پولی و بحران هایی که می تواند پیش روی اقتصاد ایران به وجود آورد ، مسعود دانشمند، کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به اینکه با توجه به وضعیت اقتصادی که بر کشور حکمفرما است، رشد پایه پولی تعجبی ندارد، به فرارو گفته است که: «پایه پولی یعنی نقدینگی در گردش به اضافه سپردههای نزد بانکها. با افزایش مداوم نقدینگی که هر روز بیشتر از گذشته میشود اگر این منابع درست هدایت نشود و به سمت تولید سوق داده نشود، پایه پولی افزایش پیدا کرده و رکوردشکنی میکند، همانند اتفاقی که ما امروز شاهد آن هستیم.»
وی همچنین افزود «تنها راهی که میتوان از افزایش پایه پولی جلوگیری کرد، توجه به تولید و رونق آن است. در حال حاضر تولید کشور در وضعیت رکود قرار دارد و بسیاری از واحدهای صنعتی و خدماتی با نیمی از ظرفیت خود مشغول به فعالیت هستند، در صورتی که اگر برنامهریزی درستی وجود داشته باشد میتوان این نقدینگی سرگردان در جامعه را به سوی تولید هدایت کرد که هم تورم کنترل شود و هم اینکه از افزایش پایه پولی جلوگیری شود.»
دانشمند با اشاره به یکی از چرخههایی که باعث رشد پایه پولی میشود، اظهارداشت که: «زمانی که دولت به بانک مرکزی ارز میدهد تا آنها را تبدیل به ریال کند، بانک مرکزی به دلیل اینکه ریالی در اختیار ندارد، پول چاپ میکند و در جامعه پخش میکند. در مقابل دولت میگوید که این ارزها را به حساب بانک مرکزی واریز میکند، در حالی که به دلیل تحریمها به حسابها دسترسی وجود ندارد، در چنین شرایطی چاپ پول بدون پشتوانه انجام میشود که نتیجه آن افزایش نقدینگی و رشد پایه پولی است.»
دانشمند اضافهکرد: «افزایش نرخ تسعیر ارز نیز در زمینه افزایش پایه پولی بسیار اثرگذار بوده، زیرا همانطور که اشاره شد دولت درآمدهای ارزی را به بانک مرکزی میدهد تا آن را به ریال تبدیل کند. در گذشته نرخ تسعیر ارز ۴۲۰۰ تومان بود، اما در حال حاضر بر اساس قانون بودجه این نرخ به نرخ ارز نیمایی که الان در حدود سی هزار تومان است، افزایش پیدا کرده؛ یعنی یک رشد ۶ برابری. با توجه به چنین موضوعی رکورد زدن افزایش پایه پولی در سایه چاپ پول پر قدرت اجتناب ناپذیر بوده است. اضافه برداشت بانکها از منابع بانک مرکزی که به نوعی چاپ پول محسوب میشود و همین طور افزایش نقدینگی به صورت فزاینده را میتوان از دیگر دلایل رشد پایه پولی میتوان برشمرد.»
مساله تودرتوری نهادی و افزایش پایه پولی
از سوی دیگر در این موضوع و مساله افزایش پایه پولی و رکورد 10 ساله ای که شکسته شده است، علی دینی ترکمانی اقتصاددان نهادگرا معتقد است، مساله افزایش نقدینگی، رشد پایه پولی و بی انضباطی مالی دولت یک مساله یک پدیده درونزا در اقتصاد ایران است، به بیان دیگر ما در عرصه اقتصاد با نهادهای بیشماری روبرو هستیم که به صورت موازی با یکدیگر هستند و اینها بخش عمدهای از بودجه را به خود اختصاص میدهند.
وی در توضیح بیشتر این نظر خود میگوید:«همین عامل باعث میشود که یک دالان تودرتو ایجاد شود از نهادهای مختلف که میتوان نام آن را تودرتوی نهادی گذاشت. منابعی که این نهادها مصرف میکنند و هر سال سرعت رشد آن نیز بیشتر میشود به رشد نقدینگی ختم میشود.»
این کارشناس مسائل اقتصادی هم چنین گفت: «از سوی دیگر این بودجههایی که به این نهادها اختصاص مییابد، کارکرد مصرفی دارد و صرف امور جاریه میشود، نه موارد عمرانی و سرمایهگذاری. بنابراینوط در چنین وضعیتی بیانضباطیهای بودجهای دولت به تمام ساختار کشور بسط مییابد که همین موضوع به تولید بیشتر نقدینگی منجر میشود.»
دینی ترکمانی ادامه داد: «این مشکل نهادهای تودرتو باید حل شود و وضعیت مشخص شود که باید به چه نهادی در چه عرصهای بودجه تخصیص داده شود و از این طریق دیگر نباید نهادهای موازی شکل گیرد. در چنین وضعیتی مشکل کاهش بودجههای عمرانی و سرمایهگذاری حل میشود. این عامل باعث میشود، همپای طرف تقاضا که طی این سالها رشد کرده طرف تولید و عرضه نیز رشد کند و از این رهگذر فشارهای تورمی نیز کنترل شود.»
با این شرایط و توضیحات به نظر می رسد که مساله چاپ پول بدون پشتوانه و افزایش پایه پولی را می توان هم چون اژدهایی دانست که در حال بلعیدن رفاه اجتماعی و تولید مدام تورم در ارکان اقتصاد ایران است.