کد خبر: 43317 | صفحه ۱ | تاریخ: 15 اسفند 1403
سناریوهای پیش روی ایران و ۱+۴ در سایه غروب قطعنامه ۲۲۳۱
سیاستمداران تروئیکای اروپایی هرچند نه به صورت علنی اما قطعا بر این امر واقف هستند که فعال سازی مکانیسم ماشه یا همان اسنپبک نه نقطه پایان که آغاز روندی با پایان نامعلوم در مواجه با پرونده هستهای ایران خواهد بود و این تنها تهران نیست که باید به سناریوهای پیش رو برای ممانعت از افزایش سطح تنش و مدیریت اوضاع بیندیشد.
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، «کایا کالاس»، مسئول سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا روز یکشنبه در جدیدترین اظهارات خود در خصوص ایران با تاکید بر اینکه «ما باید موضع محکمتری در رابطه با ایران اتخاذ کنیم»، از ضرورت همکاری با ایالات متحده در خصوص ایران سخن گفت. مسئول سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا در گفتوگویی با مطرح کردن ادعاهایی علیه ماهیت برنامه هستهای ایران و نقش منطقهای آن، اعلام کرد که موضع مشترک این بلوک در قبال ایران، از موضوعات نشست بعدی وزرای امور خارجه اتحادیه اروپاست. کالاس همچنین در پاسخ به سوالی درباره تنشهای اخیر در روابط اتحادیه اروپا و آمریکا گفت: ما همواره متحدان خوبی بودهایم. همیشه دوست و متحد بودهایم و در زمینه مسائل مختلفی، از جمله اوکراین و غرب آسیا همکاری کردهایم. ما در جهان شاهد همکاری قدرتهایی مانند روسیه، چین، ایران و کره شمالی هستیم و به نظرم، این یکی از مواقعی است که باید به عنوان شرکای فرااقیانوسی همکاری کنیم.
سخنان مسئول سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا و همچنین اظهارات روز دوشنبه رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در تلاش است تا گره اختلاف پادمانی با ایران و همچنین وضعیت برنامه هستهای ایران را با سیاسیکاری به گرهای کور مبدل کند، زمانی اهمیتی دوچندان مییابند که بدانیم عمر لازم الاجرا بودن مفاد تعهدات برجامی ایران که به تایید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد مصوب ۲۹ تیر ۱۳۹۴ (۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵) رسیده و چارچوب حقوقی توافق هستهای ایران (برجام) را پشتیبانی میکند، به پایان خود در اکتبر ۲۰۲۵ (مهر ۱۴۰۴) یعنی کمتر از ۸ ماه دیگر نزدیک میشود.
در مدت زمان باقیمانده تا مهر ۱۴۰۴، چند سناریو محدود پیشروی ایران و جامعه جهانی است: احیای برجام یا یک توافق جامع مشابه و مبتنی بر فرمول برجام، حصول توافق موقت که سناریو فعالسازی اسنپبک و بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران را به تعویق بیندازد و یا فعالشدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه های تحریمی شورای امنیت.
سناریوی احیای محدود برجام با تعهدات موقت، رویکردی برای کاهش تنش میان ایران و گروه E۳ (فرانسه، آلمان، بریتانیا) و جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه است که در شرایط کنونی (مارس ۲۰۲۵) میتواند بهعنوان یک راهحل میانی در نظر گرفته شود. این سناریو بهویژه در بستر تحولات سیاسی اخیر، از جمله بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در آمریکا و تشدید مواضع تندروها در غرب و ایران، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. اجزای این سناریو میتواند شامل توقف غنیسازی اورانیوم در سطوح بالا (مثلاً ۶۰٪) و محدود کردن آن به ۲۰٪ و یا حتی به سطحی نزدیک به ۳.۶۷٪ که در برجام تعیین شده بود و کاهش ذخایر اورانیوم غنیشده از طریق صادرات یا رقیقسازی تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد.
در طرف مقابل، اروپا نیز با تعلیق تحریمهای یکجانبه خود شامل مواردی همچون تحریم خطوط هوایی ایرانایر و ماهان و تحریمهای مرتبط با کشتیرانی و غیره، تهدید استفاده از مکانیسم ماشه را نیز تا زمان دستیابی به یک توافق جامعتر که با گذشت زمان احتمال بازگشت ایالات متحده را حتی بصورت غیرمستقیم فراهم میکند، اعلام میکند.
این توافق میتواند برای دورهای کوتاه (مثلاً ۶ ماه تا یک سال) طراحی شود تا فرصتی برای ارزیابی نتایج و مذاکره برای احیای کامل یا جایگزینی برجام فراهم کند. این سناریو، از تشدید رویارویی نظامی یا دیپلماتیک جلوگیری میکند. همزمان در حالی که برخی از کارشناسان، گزینه خروج ایران از NPT (معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای) در پاسخ به فعالسازی اسنپبک از سوی کشورهای اروپایی را مطرح میکنند، توافق موقت این ریسک را کاهش میدهد. همچنین با حفظ فضای حداقلی همکاری، E۳ و ایران میتوانند در فضایی برای میانجیگری سایر بازیگران (مثل روسیه، چین یا برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس) فراهم آورند. این سناریو به تروئیکای اروپایی اجازه میدهد بدون رویارویی مستقیم با سیاستهای احتمالی تندرو در دولت جدید آمریکا، به دیپلماسی فرصت بیشتری دهند. برای ایران نیز، تعهدات محدود مانع از فشار داخلی تندروها برای تسریع برنامه هستهای میشود.
در سناریوی توافق موقت در چهارچوب احیای محدود برجام، تمدید ضمنی قطعنامه ۲۲۳۱ یا تعویق مکانیسم ماشه به عنوان یکی از ملزومات مورد توجه است به این معنا که تروئیکای اروپایی میتوانند از طریق دیپلماسی در شورای امنیت، انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ را به تعویق بیندازند یا از فعالسازی مکانیسم «اسنپبک» (بازگشت خودکار تحریمهای پیشین) خودداری کنند، مشروط بر اینکه ایران آنچه غرب گامهای تنشزا خوانده را موقتا متوقف کند. این سناریو نیاز به توافق رسمی جامع را به شکل موقت دور میزند و وضعیت موجود را حفظ میکند تا مذاکرات بعدی شکل گیرد.
با این حال اما نمیتوان چالشهای این سناریوی به ظاهر ساده را نادیده گرفت؛ در قدم نخست باید این موضوع مورد توجه قرار بگیرد که علی رغم برگزاری ۴ دور از گفتوگوهای ایران و سه کشور اروپایی که دور اخیر آن در روز ۶ اسفندماه در ژنو برگزار شد و کاظم غریبآبادی، معاون حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه و مذاکره کننده ارشد ایران، با انتشار پیامی در شبکه ایکس از توافق طرفین برای تداوم این روند خبر داد، فضای همچنان یخ بسته حاکم بر روابط تهران و قاره سبز را میتوان از سخنان مسئول سرویس اقدام خارجی این اتحادیه به خوبی مورد ارزیابی قرار داد.
روابط اتحادیه اروپا با تهران از زمان آغاز منازعه نظامی میان روسیه و اوکراین و پس از آنکه وزارت دفاع اوکراین در پیامی در شبکه ایکس، ضمن انتشار تصاویری از لاشه پهپادهای ایرانی شاهد ۱۳۶، اتهام همکاری ایران با روسیه را در جنگ مطرح کرد، رو به سردی گرایید و در مقاطعی هم به سدی در مسیر احیای برجام تبدیل شد. جمهوری اسلامی ایران همواره هرگونه کمک نظامی به روسیه با هدف استفاده در جنگ اوکراین را رد کرده و البته بر همکاری متداول نظامی با روسیه به عنوان حق طبیعی دو کشور تاکید کردهاست.
با تداوم جنگ در اوکراین، ادعای اتحادیه اروپا و E۳ مبنی بر حمایت تسلیحاتی ایران از روسیه همچنان پابرجاست و این در حالی است که سیاست جدید ایالات متحده مبنی بر تعلیق کمکهای نظامی به کییف که در نتیجه تنش میان روسای جمهور دو کشور در واشنگتن رخ داد، میتواند بار دیگر بر مواضع سرسختانه اروپا در حمایت از اوکراین و تقابل با روسیه افزوده و ترکشهایش را روانه جمهوری اسلامی ایران کند. ولودیمیر زلنسکی که در سه سال گذشته هزینههای سنگین مالی و دیپلماتیک را متوجه کشورهای اروپایی کرده اما همچنان شخصیت محبوب در میان رهبران این قاره است، از ماههای آغازین جنگ، جدیدترین پروژه ایران هراسی را با انتشار کلیپ و سخنرانیهایش کلید زده است و ممکن است بار دیگر برای جلب حمایتهای غرب، بر ابعاد این پروژه بیفزاید. بنابراین می توان گفت که دستیابی به این نقطه که اروپا تصمیم بگیرد در چهارچوب یک توافق موقت و بدون تضمین، به سمت راهکاری برای تمدید موعد انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ حرکت کند، بسیار خوشبینانه و دور از ذهن به نظر میرسد.
دومین چالش یک توافق موقت برای تعلیق موعد انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ را شاید بتوان چالش مشترک و توامان ایران و تروئیکای اروپایی نامید چرا که تصویب یک قطعنامه، حتی بصورت ضمنی یا شکلی در شورای امنیت سازمان ملل برای ایجاد تغییرات در قطعنامه ۲۲۳۱، نیازمند همراهی ایالات متحده برای عدم وتوی آن است. پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده علی رغم بیان ادعاهایی مبنی بر تمایل برای گفتوگو با ایران و توافق بر سر پرونده هستهای، بار دیگر با صدور بخشنامهای، «سیاست فشار حداکثری» را که خودش مبتکر آن در دور نخست ریاست جمهوری و پس از خروج یکجانبه از برجام در سال ۲۰۱۸ بود اعمال کرد، در اصل باب مذاکره میان تهران و واشنگتن حتی بصورت غیرمستقیم برای آیندهای نامعلوم بسته شده است. در نتیجه در این شرایط و این برهه، تهران نمیتواند تلاشی را در جهت همراه کردن ایالات متحده برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ انجام دهد و این بخش مهم سناریو تنها به اراده و تلاش اتحادیه اروپا و E۳ و البته شاید هم تا حدودی روسیه وابسته خواهد بود.
در طرف مقابل، نکته بسیار حائز اهمیت این است که رئیس جمهور ایالات متحده در بخش مهمی از بخشنامه خود به موضوع اقناع تروئیکای اروپایی برای استفاده از مکانیسم ماشه اشاره کرده است و این بند، بصورت خواسته یا ناخواسته اهرمی را به دست سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان داده است تا از آن برای تنظیم روابط خود با آمریکای ترامپ بهره ببرند و این کار را برای ایران به مراتب سختتر خواهد کرد. آنچه روز ۱۱ اسفندماه در اتاق بیضی کاخ سفید میان ترامپ و رئیس جمهور اوکراین به وقوع پیوست و متعاقب آن، تصمیم واشنگتن برای تعلیق کمکهای خود به کییف، دور متفاوتی از روابط آمریکا با اتحادیه اروپا را کلید زده است.
رهبران کشورهای اروپایی که از زمان آغاز تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، با تهدید وجودی خواندن کرملین علیه خود، روز به روز به تنش با مسکو افزودهاند و بی راه نیست اگر بگوییم فضا را به سمت تقابلی حیثیتی پیش برده اند، به خوبی میدانند برای پیروزی در این منازعه به همراهی کاخ سفید نیاز دارند. همین برداشت نیز موجب میشود تا بخواهد از تمامی اهرمهای خود برای همراه ساختن ترامپ و تیمش بهره ببرد و یکی از این اهرمهای تازه به دست آمده امکان تروئیکای اروپایی برای استفاده از مکانیسم ماشه برای تحت فشار قرار دادن بیش از پیش ایران است که به تازگی به دست اروپا افتاده است. سخنان کالاس مبنی بر ضرورت همکاری با ایالات متحده در خصوص ایران نشان میدهد مسئول سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا نیز این اهرم جدید را کشف و در حال صدور سیگنالهایی به فراآتلانتیک برای استفاده دو طرف از آن است.
سیاستمداران تروئیکای اروپایی هرچند نه به صورت علنی اما قطعا بر این امر واقف هستند که فعال سازی مکانیسم ماشه یا همان اسنپبک نه نقطه پایان که آغاز روندی با پایان نامعلوم در مواجه با پرونده هستهای ایران خواهد بود و این تنها تهران نیست که باید به سناریوهای پیش رو برای ممانعت از افزایش سطح تنش و مدیریت اوضاع بیندیشد.