کد خبر: 44509 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 21 فروردین 1404
اگر حراج تهران نبود بسیاری از هنرمندان هیچوقت دیده نمیشدند
حراج فرصتی برای شفافیت
رضی آقامیری که یکی از چهره شناخت شده حوزه تجسمی و فرش ایران است، با اشاره به اینکه بازار سیاهی وجود ندارد بیان کرد: چیزی که به اسم حراج اتفاق میافتد به شفافیت بیشتر بازار کمک میکند.
سال گذشته حراج تهران با سه رویکرد در سه حوزه «هنر مدرن و معاصر ایران»، «هنر معاصر ایران» و «آثار مدرن، کلاسیک و هنرهای سنتی ایران» برگزار شد و آثار هنری چکش خورده و به فروش رسیدند.
به گزارش خبرآنلاین، در تمام سالهای برگزاری حراج در ایران همیشه حواشی متعددی وجود داشته است، عده ای مخالف و عده ای از موافقان سرسخت آن بوده اند، مخالفان با ادعاهایی همچون رانت، پولشویی و... به حراج حمله می کنند و موافقان با تشریح منافع آن خواستار استمرار و ادامه حیات آن هستند. حراج تهران از سال ۹۱ تاکنون ۲۲ دوره برگزار شده است و مخالف و موافق کماکان بر سر مواضع خود هستند.
برای تشریح شرایط حراج و پرسش ها موجود به سراغ «رضی آقامیری» یکی از متخصصان حوزه تجسمی و از چهره های برجسته فرش ایران رفتیم، او دربارهی حراج تهران و نحوه برگزاری آن میگوید: معمولاً شیوهی برگزاری حراج در ایران همانند حراجهایی است که در دیگر کشورهای جهان انجام میشود و الگو اصلی همان حراج کریستیز و ساتیبز و همانند اینها است. کاری که انجام میدهند تخصصی است درواقع مشاوران ویژهای مشغول به کار هستند که به بررسی آثار هر رشته هنری میپردازند و با ارزیابی آن آثار و تطبیقدادن آنها با معیارهای قیمتگذاری زمان محدودهای برای ارزش هر اثر تعیین میکنند. اما درواقع قیمت را خریداران در جریان رقابتی که در حراج به وقوع میپیوندد مشخص میکنند نه حراج و فروشندگان آثار.
میری دربارهی فروش آثار در حراجها میافزاید: اگر دقت کنید پارهای از آثاری که به حراج میروند به فروش نمیرسند و مورد قبول متقاضیان قرار نمیگیرند برای مثال در همین حراج آخر تعدادی از آثار به فروش نرفته است شاید به لحاظ قیمتی که کارشناسان حراج گذاشتهاند یا معیارهای دیگری از نظر خریداران این اتفاق افتاده است. البته باز همبستگی به خریدار دارد که به چه میزان مایل است که برای خرید یک اثر هنری هزینه پرداخت کند. بهعبارتدیگر معاملهنشدن شماری از آثار دلیلی جز عرضه و تقاضا چه بهخاطر قیمت چه سلیقهی مشتریان ندارد.
او در تشریح شرایط خرید با اشاره به اینکه قبل از هر بار حراج کاتالوگ آثار ارائه چاپ میشود؛ می گوید: در مرحله بعد آثار یک هفته به نمایش در میآیند و این امکان را به متقاضیان میدهد در وقت کافی به تماشای آثار بنشینند بهدقت مطالعه کنند سپس تصمیم بگیرند با درنظرگرفتن بودجهای که برای خود تعیین کردهاند کدام یک از آثار را بخرند یا اصلاً چیزی نخرند منظور از خاطرنشانکردن این نکته این است که حراج در شرایط آزاد انجام میشود کسی در این عرصه مجبور به خرید نمیشود و کسی، دیگری را وادار به خرید نمیکند.
این متخصص فرش در پاسخ به این پرسش که آیا حراج تهران باعث انزوای هنرمندان ایرانی شده یا نه، تاکید می کند: به گمان من برگزاری حراج در ایران برای هنرمندان ایرانی امری مثبت است به این دلیل که هنرمندان ایرانی برای شرکت در حراجهای خارجی محدودیتهایی دارند و برای ارسال آثار خود به این حراجها مسیر دشوار و بسیار پرهزینهای را طی میکنند و اگر حراج تهران نبود شاید هیچوقت فرصت دیدهشدن و فروش آثار خود را پیدا نمیکردند؛ بنابراین حراج در حمایت از هنرمندانی که توان رفتن به خارج از کشور را ندارند بسیار مؤثر بوده است. افزون بر این هر هنرمندی که میتواند آثارش را به حراجهای خارجی برساند آزاد است و کسی مانع او نیست.
رضی آقامیری با اشاره به اینکه بازار سیاهی وجود ندارد بیان کرد: چیزی که به اسم حراج اتفاق میافتد به شفافیت بیشتر بازار کمک میکند. ممکن است بهدوراز چشم عموم آثاری فروخته شود که کسی از آن مطلع نشود، اما شکلگیری حراجها شفافیت را بر بازار هنر حاکم کرده است و چیزی که در این معاملات ردوبدل شده بهدوراز پنهانکاری انجام شده است؛ به بیان دیگر حراج مکان و فرصتی برای شفافیت است.
حراج با سابقه دو هزار و ۵۰۰ ساله
حراجهای هنری سابقهای بیش از ۲۵۰۰ سال دارند و اولین خانه حراجی که در اروپا شروع به فعالیت کرد حراجخانهی استکهلم در سوئد بود که از قدیمیترین حراجخانهی جهان شناخته میشود.در قرن هجدهم با صنعتیشدن جهان، حراجها نیز به روشی تخصصیتر در اروپا و آمریکا سر بر آوردند و تأسیس حراجخانههای کریستیز و ساتبیز سنگ بنایی برای سیستماتیک شدن این روش از معامله شد.
حراج در ایران از «هل من یزید» تا چکشی که بر میز خورد
در ایران با اینکه تاریخ دقیقی از شکلگیری اولین حراجها وجود ندارد؛ اما شواهدی از رقابت در افزایش قیمت برای تصاحب یک کالا در متون کهن و قدیمی به چشم میآید که برای اشاره به این بازار از اصطلاح «هل من یزید» (به معنای آیا کسی است بر قیمت بیفزاید) استفاده شده و به طور دقیقتر محمد غزالی در کتاب «کیمیای سعادت» به مزایده بهعنوان معاملات مسلمانی اشاره کرده است.
دوره جدید حراج در ایران به دورهی پهلوی برمی گردد که بستر اولین حراج های هنری در ایران فراهم می شود، تا قبل از دهه ۴۰ هنرمندان معمولاً نگاهی مقدس به آثار هنری داشتند و فروش آن را بیارزشی به آثار خود میدانستند به همین خاطر علاقهای به فروش آنان نشان نمیدادند؛ اما در دهه ۴۰ و ۵۰ نظر مردم رو به تغییر گذاشت و باعث شکلگیری جریان تازهای شد با اینکه حراجخانهای در این دوران ساخته نشد؛ اما جشنوارههایی همچون هنر شیراز مکانی بود برای برپایی گالری و نمایشگاههایی که آثار هنری در آن به فروش میرسید علاوه بر این رویدادهای هنری، وجود اخباری از راهاندازی حراجهای هنری در دهه ۵۰ گواهی بر وجود اولین نشانههای این روش از معامله در ایران میدهد.
استقرار و تثبت حراج با آثار مشیری و تناولی
اولین حضور ایران در حراجهای هنری بر میگردد به ۳ خرداد سال ۱۳۸۵ با فروش اثری از فرهاد مشیری در حراج کریستیز در شعبه دبی و بعد از آن پای هنرمندان دیگری همچون پرویز تناولی، سهراب سپهری، علی بنیصدر و بهمن محصص به این حراج باز شد که فروش قابلتوجهی داشتند برای مثال مجسمه برنزی «هیچ» از پرویز تناولی به قیمت ۱۳۳ هزار پوند، نقاشی سهراب سپهری (از مجموعه ۳ درخت) به قیمت ۲۱۲ هزار پوند، تابلوی «مینوتور» اثر بهمن محصص به ارزش ۵۴۹ هزار پوند و اثر علی بنیصدر با عنوان «تعقیب» ۵۵۷ هزار پوند فروخته شد.
آغاز رسمی حراج به سال ۱۳۹۰ برمیگردد که توسط خیریه بهنام دهشپور و همکاری گالری شیرین برگزار شد. فروش خوب این حراج راه را برای دیگر حراجهای هنری در بازار تهران باز کرد.
پس اینکه یک سال از اولین حراج رسمی در تهران گذشت این بار حراج تهران در ۲۹ خرداد ۹۱ به دست دکتر علیرضا سمیعآذر برپا شد که شباهتهای زیادی با حراجیهای معروف جهان از جمله کریستیز دارد که درباره شباهت میان آنها «سجاد باغبان» کارشناس هنرهای معاصر اظهار دارد: حراج تهران چون مدیر آن جز مشاورین بخش خاورمیانه کریستیز بوده باعث شده که ۸۰ درصد شبیه به حراج کریستیز باشد و از آن الگوبرداری کند.
حراج تهران در سالهای آتی بهصورت نهادی مستقل و خصوصی به بازار اصلی فروش آثار هنرهای تجسمی مانند نقاشی، مجسمه، نقاشیخط و عکاسی در آمد؛ اما در این سالها حراجهای دیگری روی کار آمد که هر کدام حداکثر پس از چند دوره از بین رفتند.
خیریهی «رعد»، یکی از نخستین حراجهایی بود که با همکاری چند گالری در سال ۱۳۹۲ شروع به فروش آثار هنری کرد و پس از چند دوره به کار خود پایان داد. در سال ۱۳۹۳، «حراج ملی» با تمرکز بر آثار هنری سنتی، فرش و صنایعدستی آغاز به کار کرد. این حراج زمانبندی مشخصی برای برگزاری هر دوره خود نداشت و سرانجام پس از هفت دوره فعالیت در تیر ۱۴۰۱ آخرین دوره را برگزار کرد و به کار خود خاتمه داد.
در سال ۱۳۹۵ گالری «ترانه باران» حراجی خصوصی خود را با تمرکز بر آثار خوشنویسی و نقاشیخط آغاز کرد، اما پس از چند دوره فعالیت آن هم متوقف شد.
سهراب سپهری اعتبار حراج تهران است
همانطور که گفته شد حراج تهران رسمیترین و اصلیترین حراجی است که از زمان شروع کار خود تا آخرین دوره یعنی بهمن ۱۴۰۳ علاوه بر اینکه بستری برای معرفی هنرمندان معاصر بوده است؛ بلکه باعث ارتباط دوباره مردم با هنر تجسمی شد و همچنین بر اقتصاد هنری نیز تأثیر گذارد.
امروزه آثار هنری بر اساس معیارهای مختلفی قیمتگذاری میشوند که بنا بر گفته سجاد باغبان قیمت آثار هنری در تمام دنیا توسط بازار تعیین میشود که این قیمت تعیین شده بهوسیله بازار از یک مکانیزم پیروی میکند که حال باتوجهبه برند آن هنرمند، عرضه و تقاضا، میزان کار و اسپانسرهایی که دارند دارای ارزش میشوند.
یکی دیگر از مؤلفههای مهمی که در جریان خریدوفروش هر کالا نقش دارد افزایش تورم رشد قیمت دلار است. ازآنجاکه در ایران نوسانات قیمت دلار زیاد است قیمت آثار در هر دوره حتی به فاصله چند ماه بسیار بالا و پایین میشود برای مثال جدول زیر قیمت فروش کل ۶ دوره از حراج را باتوجهبه تورم و نرخ دلار و دیگر معیارها که بیان شد نشان میدهد.
وجود آثار برجسته از هنرمندانی همچون سهراب سپهری، فرشچیان، آیدین آغداشلو و آثار بهجامانده از دوره صفوی که به دست رضا عباسی و محمد قاسم و... خلق شده باعث تفاوت فاحشی در فروش کل بعضی از دورهها نسبت به دورههای دیگر میشود که در بیان دلیل قیمت بالای آثار بعضی از هنرمندان از جمله سهراب سپهری کارشناس هنرهای معاصر معتقد است: ایشان یکی از بهترین هنرمندان معاصر ایران است که بی شک شهرت، اعتبار، نام و آثارش دستبهدست هم دادند، چه در زمانی که او در قید حیات بود آثارش خواهان زیادی داشت و فقط ثروتمندترین آدمها میتوانستند آثارش را خریداری کنند و چه الان که متأسفانه در میان ما نیستند هم این روند ادامه دارد از آن جایی که زیاد در این دنیا عمر نکردند آثار باقی مانده از او بسیار محدود است و همین موضوع توجه مهمترین موزهها و کلکسیونرهایی که علاقهمند به جمعآوری آثار خاورمیانه هستند را به خود جلب میکند. درواقع داشتن آثاری از سهراب در مجموعهی آنها باعث افتخارشان است و طبیعی است که اگر کسی این اثر را دارد به قیمت ارزان نفروشد. به عقیده من منصفانهترین نوع فروش برای آثار هنرمندان محبوبی از جمله سهراب سپهری حراج است؛ چون فضای مزایدهای بر آن غالب است و هر کس که بیشتر خواهان باشد و ارزش آن اثر را درک کند پول بیشتری هم برایش میدهد.
برای درک بهتر این تأثیر حراج، باید به اکوسیستم کلی هنر توجه کرد
از زمان ارسطو و افلاطون تا به امروز عدهای بر این باور بودند که قیمتگذاشتن روی آثار هنری عمل اشتباهی است و این کار اثر هنری را از ارزش واقعی خود دور میکند. اما عدهای هم خلاف این را عقیده داشتند، مخصوصاً در قرن بیستم که موضوع معیشت آدمها قوت گرفت و این فکر که یک نقاش یا یک مجسمهساز و... هم باید محیطی برای کسب درآمد داشته باشد در اذهان عموم جای گرفت. تقریباً در ۳ دهه پیش دانشآموختگان رشته هنر در ارشاد، کانون پرورش فکری، شهرداری و... مشغول به کار بودند؛ ولی امروزه بیش از ۱۰ هزار فارغالتحصیل هنری داریم که در امرارمعاش دچار مشکل شدهاند. مسئله معیشت هنرمندان و همینطور حضور کریستیز در دبی نگاه دولت مردان را بیشتر به بعد اقتصادی هنر سوق داد. ازاینرو حراج تهران پای ثابت فروش آثار هنری شده است و در هر دوره طیف مختلفی از آثار را به نمایش و فروش میگذارد که بازار داغی برای هنرمندان نسل قدیم و جدید فراهم کرده است که سجاد باغبان تأثیر این حراج را اینگونه ارزیابی می کند: سه حراج اخیر که در حوزههای مختلف هنرهای معاصر و کلاسیک و سنتی برگزار شده است، تأثیر مثبتی بر بازار هنر داشتهاند. وی تأکید کرد که برای درک بهتر این تأثیر، باید به اکوسیستم کلی هنر توجه کرد، چراکه اجزای متعددی مانند گالریها، بیینالها، آرتفرها و حراجها در کنار یکدیگر نقش مهمی در شکلدهی به فضای هنری کشور ایفا میکنند.
نگاه غیرعتیقهای به آثار هنری طبیعی است
اما نقدی که بر حراجها وارد است نگاه به آثار هنری بهمثابهی کالا است. اما باید این نکته را در نظر گرفت ازآنجاییکه حراج روشی است برای خریدوفروش آثار هنری نگاه غیرعتیقهای به این آثار در این مکان امری طبیعی است هر اثر از نقاشی تا مجسمه و... باتوجهبه معیارهایی که برای قیمتگذاری وجود دارد از ارزشی برخوردار میشود. در ادامه برای پاسخ به این نقد باید گفت با اینکه حراج معادل فارسی کلمه action است؛ اما روندی که در این رویداد اتفاق میافتد همان مزایده است؛ یعنی جایی که یک چیز به قیمت بیشتر از حد معمول فروخته میشود.
سجاد باغبان درباره نگاه مالی به حراج و تأثیر اقتصاد بر فعالیت هنرمندان و گالریها گفت: اینکه هر کس چه دلیلی برای تولید دارد در ذهن خودش است و اطلاعی در این باره ندارم؛ ولی حراج یک وضعیت رقابتی است و نوعی از فروش را به نمایش میگذارد؛ مانند مزایده. در این نوع از فروش که حتی گاهی دولت هم از آن استفاده میکند ازآنجاییکه هر چیزی که در حراج میآید نایاب و کمیاب است متقاضیان به رقابت میپردازند و در آخر کسی که بیشتر مایل است به آن اثر دست پیدا میکند وقتی کسی به این عرصه رقابتی وارد میشود حتماً قبل از آن بررسی میکند که چقدر این اثر برای آنها ارزش دارد. باتوجهبه این روند گالریها تصمیماتی میگیرند که بستگی به گالریدار دارد و نمیتوان گفت؛ چون ممکن است گالریها صرفاً به دلیل مالی شروع به کار کنند حراجیها برکنار شوند.