سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
ترامپ فکر میکرد با کارت نتانیاهو میتواند ایران را برای مذاکره در راستای اهدافش وادار کند، تفکری با چاشنی حبابی، مغرور مآبانه و با ترفندهای خاص خودش برنامههای مد نظر را در مذاکرات هستهای پیاده کند.
در مذاکرات هستهای ایران و آمریکا تاکتیک ترامپ، بر مدار لبخند و شمشیر میچرخید، از یک طرف برای تلطیف کردن افکارش در میان جهان ایران را برای مذاکره دعوت میکرد، و از سوی دیگر وقتی برنامههای مد نظرش پیش نمیرفت از کارت رژیم منحوس اسرائیل استفاده میکرد.
بازی سیاسی ترامپ، نتانیاهو کاملاً مشخص و قابل پیشبینی بود، چرا که نتایج چند دور مذاکرات هستهای هیچ خروجی مثبتی نداشت و موضعگیری طرف آمریکایی نادیده گرفتن حق مسلم ملت ایران بود.
ترامپ به نتانیاهو به عنوان بازیگری کلیدی و اهرم فشار نگاه میکرد، که میتواند راهبرد فشار را عملیاتی کند، اما این همراهی باعث شد اسرائیل با استفاده از فرصت، حملات نظامی خود را به بهانه مقابله با تهدیدات ایران تشدید کند، و معادلات امنیتی خاورمیانه را پیچیدهتر و کمتر قابل کنترل گردد.
ترامپ و مشاورانش تصور میکردند که با افزایش فشارها ایران به زودی به میز مذاکره باز خواهد گشت، اما در عمل بعد از حمله ناجوانمردانه و مذبوحانه اسرائیل علیه ایران، جواب مستحکم و کوبندهای از نیروهای رشید جمهوری اسلامی ایران گرفتند.
در ادامه نتانیاهو با استفاده از موقعیت خود، فشارهای بیشتری بر ترامپ وارد کرد، تا سیاستهای سختگیرانه تری علیه ایران اتخاذ کند، او با ارائه اطلاعات امنیتی و عملیاتهای مخفی تلاش کرد تا ترامپ را متقاعد کند، که تنها با اعمال فشار نظامی میشود ایران را به تسلیم واداشت، که این حرکت رذیلانه نتانیاهو آهنگ جنگ را شعله ورتر کرد. نخست وزیر کودکش اسرائیل قدرت واقعی نظامی و اراده مقاومت ایران را دست کم گرفته بود، این کم برآوردی باعث گردید اسرائیل به راه حلهای نظامی و عملیاتهای مخفی روی آورد که واکنشهای شدید و گسترده ی ایران را به دنبال داشت، تصور میشد فشار و تهدید نظامی میتواند ایران را مجبور به تسلیم کند، در حالی که ایران با افزایش ظرفیتهای دفاعی و موشکی و توسعه برنامه هستهای پاسخ مستحکمی داد.
استراتژی ترامپ در استفاده از نتانیاهو به عنوان کارت فشار در مذاکرات هستهای نمونه ای از اشتباهات راهبردی در سیاست خارجی بود، که ناشی از نادیده گرفتن واقعیتهای منطقهای، سیاسی و جایگاه ممتاز ایران بود، اعتماد بیش از حد به متحدان خاص و فقدان دیپلماسی از موارد فوق است. این رویکرد خبیث نه تنها مانع پیشرفت مذاکرات شد بلکه تنشها را تشدید و امنیت منطقه را به خطر انداخت.
اسرائیل بیش از آنکه به قدرت موشکی، نفوذ منطقهای و ظرفیتهای ایران توجه کند، تمرکز خود را روی عملیات جاسوسی و خرابکاری گذاشت.