سرمقاله
اتحاد بینظیر در دوران جنگ ۱۲روزه؛ میراثی که باید حفظ و تقویت شود / سعید پای بند
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
اتحاد شکل گرفته در روزهای سخت جنگ، نه تنها گذرا و موقتی نیست، بلکه سرمایه ای سترگ و بنیادین است، که حفظ و تقویت آن، ضامن امنیت و پیشرفت آینده کشور خواهد شد، برای نگهداری این پیوند عمیق نیازمند یک برنامه ریزی دقیق و منسجم با ایده های نو که با ذائقه ی ملت سنخیت دارد، در اولویت اصلی باشد، نوع نگاه بخشی حذف شود و تفکرات تشکیلاتی با خرد جمعی بایستی در بطن جامعه حاکم باشد، چرا که در این جنگ ۱۲ روزه، باوجود نگرش های مختلف، ناراحتی ها و قهرهای سیاسی، ملت به صورت خودجوش، با درک عمیق و شناخت بسیار بالا از وضعیت کشور، برادری و حسن نیت خویش را ثابت کردند، و به دنیا نشان دادند ملت متعهد و متعصب ایران زمین، مردمانی بی نظیر و وفادار به خاک خویش هستند، جان می دهند اما خاک هرگز، این است جوهر مردمان اصیل و باوقاری که در طول تاریخ در برابر هر دشمنی هیچ وقت سر خم نکرده اند. پیچ و خم روزهای سخت جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم جنایتکار اسراییل، حاوی نکات بسیار مهم و حیاتی هستند که نباید مورد غفلت و بی توجهی قرار گیرد. وقتی کشور ما در معرض تهدیدات و چالشهای فراوان قرار داشت، اتفاقی بزرگ و بیسابقه رخ داد؛ اتحاد و همبستگی تمام اقوام، گروهها و طبقات اجتماعی که همچون زنجیری محکم، کشور را در برابر خطرات حفظ کرد. این همدلی تاریخی، میراثی گرانبهاست که نه تنها ثمره تلاشهای مشترک برای بقا بود، بلکه سرمایهای استراتژیک برای آینده کشور است. اما اکنون، پس از عبور روزهای دشوار، وظیفهای خطیر بر دوش مسئولان مربوطه و دولتمردان قرار دارد: حفظ و تقویت این پیوند بینظیر، تا از فروپاشی آن جلوگیری شود و آن را به پایهای مستحکم برای توسعه و پیشرفت مبدل سازیم. چگونه میتوان این اتحاد را حفظ کرد؟ اولین گام، تقویت اعتماد متقابل است. جنگ آموخت که بدون اعتماد میان مردم و گروهها، هیچ حرکت جمعی موفق نخواهد بود. باید فضای گفتگو و شفافیت در تصمیمگیریها به گونهای ایجاد شود که همه اقشار احساس کنند صدایشان شنیده میشود و منافعشان در اولویت قرار دارد. دوم، همکاریهای مشترک در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باید بیش از پیش مورد حمایت قرار گیرد. پروژههای مشترک نه تنها منافع جمعی را تامین میکند، بلکه باعث میشود که پیوندهای انسانی و اجتماعی روز به روز مستحکمتر شود. سوم، توجه به تنوع و احترام به تفاوتها؛ این تفاوتها سرمایههای فرهنگی و اجتماعی ما هستند و پذیرش آنها باعث غنا و پویایی اتحاد میشود. باید بپذیریم که تنوع، نه مانع است، بلکه فرصت است. چهارم، نقش آموزش و انتقال ارزشهای مشترک به نسلهای آینده بسیار مهم است. باید تاریخ این اتحاد، ارزشهای حاکم بر آن و درسهایی که از دوران جنگ گرفته شدهاند، به عنوان بخشی جداییناپذیر از آموزشهای رسمی و غیررسمی معرفی شود. پنجم و در نهایت، مدیریت مسئولانه و مدبرانه، کلید اصلی در این مسیر است. مدیران و کارگزاران ارشد کشوری باید با درک درست شرایط و اولویتهای ملی، از منافع فردی بگذرند و با دوراندیشی، مسیر وحدت و همبستگی را همیشه هموار نگه دارند. چشمانداز آینده اتحاد دوران جنگ، نه تنها یک نقطه عطف تاریخی نیست، بلکه یک فرصت طلایی برای ساختن آیندهای بهتر است. آیندهای که در آن عدالت، رفاه و امنیت برای همه شهروندان تضمین شده باشد. اگر این اتحاد حفظ و تقویت شود، قادر خواهیم بود در عرصههای داخلی و بینالمللی، جایگاهی رفیع و تاثیرگذار داشته باشیم. در پایان، باید بپذیریم که حفظ این اتحاد، مسئولیتی جمعی است که تنها با همدلی، احترام متقابل و همکاری همه جانبه امکانپذیر است. هر یک از ما در جایگاه خود باید تلاش کنیم تا این میراث بزرگ را پاس بداریم و آن را به نسلهای بعدی منتقل کنیم.