کد خبر: 48940 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 23 تیر 1404
چه کسانی در زمین اسرائیل بازی می کنند؟
دشمنان انسجام ملی
گروه سیاسی- حمله به رئیس جمهور مملکت که رهبری بارها بعد از تشکیل دولت چهاردهم از وی به عنوان فردی دلسوز، انقلابی و متعهد به نظام نام برده است نه تنها بازی کردن در زمین دشمنان است بلکه خیانت به ملتی است که الان خواهان آرامش هستند.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در گفت وگوی ویژه خبری و در بیان تقویت وحدت شکل گرفته در کشور بعد از جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه کشورمان از "هسته سخت ۹۰ میلیون نفری جمهوری اسلامی" نام میبرد. هستهای که در سالهای اخیر به گروهی خاص از هواداران نظام اشاره داشت. قالیباف با به کار بردن ۹۰ میلیون نفر این تعبیر را به چالش کشید و به نوعی به کسانی که تنها خود را دلسوز کشور، مردم و منافع ملت میدانستند این مسئله را یادآور شد که شاید دیگر خط کشیهای سیاسی، جناحی و گروهی بی معنا است و همه الان در یک گروه هستند و هدف همه نیز باید "نجات ایران" و سرزمین مان باشد.
برنا در ادامه می نویسد: البته باید توجه داشت که همبستگی ایرانیان در همه ادوار تاریخی و در زمانی که مورد هجوم و تهاجم سایر اقوام، ملل و کشورها قرار گرفتهاند به سرعت شکل گرفته است و آنها برای دفاع از مرزوبوم خود رنگ، نژاد و اخلاف سلیقهها را فراموش کردهاند و پا به میدان شدهاند..
شاید هیچ مسئلهای همانند دفاع از "میهن" نمیتوانست این هسته سخت را شکل دهد. هستهای که باید مورد مراقبت قرار گیرد که مبادا با برخی سخنان و بی سلیقگیها مورد آسیب قرار گیرد و مبادا ریزشی در آن شکل گیرد. رویش های این هسته باید برای نظام ارزشمند باشد و برای مراقبت از آنها یکسری اقدامات را انجام دهد. توجه به خواسته مدنی و اجتماعی مردم کمتر از توجه به خواستههای معیشتی و اقتصادی آنها نیست. شاید بخش بزرگی از این رویشها همان دهه نودی و هشتادیهای هستند که خواستههای مدنی و اجتماعی شان باید شنیده شود .
نظام با هوشیاری باید از زمان و شرایط ایجاد شده فعلی استفاده کند. قالیباف به این نکته اشاره کرد که حتی افرادی که ممکن است به لحاظ اجتماعی یا سیاسی با نظام فاصله داشته باشند، در مواقع بحرانی همچون جنگ یا تهدیدات خارجی، احساس مسئولیت کرده و به میدان آمدهاند. این واقعیت نشاندهنده یک همبستگی ملی است که فراتر از اختلافات سیاسی میرود.
آقای قالیباف در حالی بر تقویت و حفظ این همبستگی تاکید دارد که مقام معظم رهبری در شب عاشورا و در حسینیه امام خمینی (ره) از مداح میخواهد "ای ایران" بخواند و از آن طرف مسعود پزشکیان "مردم " را دلیل پیروزی در جنگ میداند و سایر دلسوزان نظام نیز بر حفظ این وحدت تاکید دارند. اگر رهبری خواستار خواندن سرود"ای ایران" شد شاید به این دلیل بود که مسئلهای بالاتر از نام ایران نمیتواند ملت را به همبستگی برساند.
در چنین شرایطی که به نوعی همه از ایجاد این وحدت ابراز رضایت و خشنودی میکنند و از آن طرف تهدیدات دشمن نیز ادامه دارد، عدهای با کوبیدن بر طبل اختلافات و بهانه قرار دادن سخنان رئیس جمهور در مورد اینکه باب مذاکره بسته نیست سعی در برهم زدن این فضا و همبستگی دارند.
این افراد همان مخالفان هسته ۹۰ میلیونی هستند. همان کسانی هستند که نان شان در ایجاد اختلاف و انشقاق در کشور است ، همان کسانی هستند که پرت کردن مهر و کفش به شخصیت های نظام در مجالس رسمی را باب کردند، همان افرادی هستند که در مجلس، برای عدم بررسی طرح صیانت از فضای مجازی یا عدم ابلاغ قانون عفاف و حجاب بدترین سخنان را علیه ریاست محمدباقر قالیباف مطرح کردند. همان های که برای اجرای قانون عفاف مقابل در مجلس رختخواب پهن کردند. نان این افراد در حملههای هیجانی و کوبیدن بر طبل اختلافات است.
حمله به رئیس جمهور مملکت که رهبری بارها بعد از تشکیل دولت چهاردهم از وی به عنوان فردی دلسوز، انقلابی و متعهد به نظام نام برده است نه تنها بازی کردن در زمین دشمنان است بلکه خیانت به ملتی است که الان خواهان آرامش هستند. اتفاقا اینها همان کسانی هستند که دلسوز نظام نیستند چراکه اگر دلسوز نظام بودند هیچگاه قصد تضعیف رئیس جمهور خود که منتخب ملت است را نداشتند. خود این افراد به خوبی میدانند که این چند صدایی، چقدر برای اسرائیل آواز خوبی است. آوازی که با آن میتواند بهره برداریها خود را از فضای داخلی داشته باشد.
آنچه روشن است مواضع صریح پزشکیان در مورد لزوم دفاع از کشور، عدم اعتماد به آمریکا و آژانس بین المللی انرژی اتمی و دفاع از جان وکیان مردم است و اینکه وی را وطن فروش بدانیم بدور از انصاف است.
اینکه آقایان به خودشان اجازه میدهند؛ سخن از ترور رئیس جمهور بزنند در حالی که وی در همین جنگ ۱۲روزه از ترور جان سالم به در برد و یا اینکه بگویند پزشکیان مامور ساقط کردن جمهوری اسلامی است نشان از افسارگسیختگیهای دارد که هیچگاه نهادهای زیربط نخواستند به آن ورود کند. اگر در سالهای گذشته با این تندرویها برخورد مناسب میشد شاید امروز و در شرایط جنگی که کشور به همبستگی و وحدت رسیده است کسی به خودش اجازه نمیداد سخن از ترور رئیس جمهور بزند.
آقایان اینقدر آش را شور کردند که مشاور رهبری نیز در واکنش به آنها توهین به رئیس جمهور را تقبیح میکند.
هسته سخت نظام با این سخنان، جبهه گیریها و حب و بغضهای سیاسی و جناحی خیلی زود آسیب میبیند و آنگاه باید گفت "دریغ از زمان از دست رفته".
برخی از انسجام ملی و نقش مردم در دوران جنگ ناراحتند
در روزهای پساجنگ 12 روزه، تحلیل های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از سوی رسانه های مختلف مطرح شد اما برخی تحلیلها و اطلاعات یک سویه، جانبدارانه یا حتی مبتنی بر اطلاعاتی بود که سند و مدرکی نداشت و به عبارتی مشمول عبارت «اخبار جعلی» می شد.
به گزارش فرارو، انتقادات به برخی تحلیلهای یک سویه که گاه از دل رسانه های مکتوب و شبکه های اجتماعی شنیده می شود و گاه از رسانه ملی، با اننقاداتی همراه شده است. برخی تحلیلگران این نوع اطلاع رسانی و تحلیل را در شرایط فعلی کشور صحیح نمی دانند و برخی معتقدند این نوع تحلیل ها دافعه دارد. جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین ایران در انگلستان و تحلیلگر سیاست خارجی در گفتگو با فرارو به بررسی علل اهمیت تحلیل های دو سویه و مبتنی بر اطلاعات صحیح پرداخته است:
جلال ساداتیان به فرارو گفت: «یکی از مهمترین موضوعاتی که در طول جنگ 12 روزه بین ایران و اسرائیل آموختیم، نقاط ضعف و قوت نیروهای نظامی و امنیتی بود. در کنار دفاع جانانه از کشور، اما نفوذ نیروهای جاسوس و اقدامات مخرب جاسوسان نیز مورد توجه قرار دارد که باید هرچه سریعتر در این زمینه اقداماتی جدی انجام شود. در بخش دیپلماسی نیز وزارت امور خارجه در تلاش است تا شرایط را به سمتی مثبت حرکت دهد. در این شرایط حساس که کشور ما چه در عرصه دیپلماسی و چه در عرصه میدان نیاز به برخی بازنگری ها و بازسازی ها دارد، اظهارنظرهایی مثل آن چه آقای ظهره وند مطرح کرده، جای سوال جدی دارد. قاعده اساسی در شرایط فعلی حکم می کند که مسیر ما در شرایط موجود، از طریق مذاکره پیش خواهد رفت اما این مذاکره با مذاکره های پیشین تفاوت هایی جدی خواهد داشت و حساسیت های آن به ویژه با توجه به تلاش های اسرائیل برای کارشکنی و برانگیختن مجدد جنگ بسیار بالاتر است.»
تحلیل های اشتباه منتهی به قهر مخاطب می شود
دیپلمات پیشین ایران در انگلستان گفت: «ما باید فارغ از آمادگی های امنیتی و نظامی، آمادگی های دیگری نیز برای مقابله با دشمن داشته باشیم. این آمادگی شامل آرامش در حوزه های سیاست خارجی و سیاست داخلی است. یک نکته مهم که شاید مغفول مانده مسئله انسجام ملی و نقش مردم است. موضوعی که مدتی پس از پایان جنگ بسیار مورد توجه قرار گرفت اما پس از مدتی به فراموشی سپرده شد. حفظ مردم در دوران پساجنگ بسیار مهم است. اگرچه اقلیتی در کشور از بروز جنگ خوشحال و به اصطلاح وطن فروش بودند، اما اکثریت مردم، مقاومت و ایستادگی کردند و با وجود همه انتقاداتی که به شرایط داشتند، بیانیه دادند، حمایت کردند و سعی کردند از کشور دفاع کنند. آن ها که تحلیل اشتباه ارائه می دهند دقیقا همان هایی هستند که می خواهند نقش مردم را کمرنگ کنند و برخی افراد گویی از این انسجام ملی ناراحتند.»
وی افزود: «متاسفانه برنامه های صدا و سیما به طور ویژه در این ایام با کارشناسانی پر شده که گویی اعتقادی به نقش مردم ندارند، مدام تحلیل های تند و افراطی ارائه می دهند و در تحلیل وضعیت جنگی بیشتر شعار می دهند تا این که منطقی صحبت کنند. یکی از آسیب های اولیه تحلیل های اشتباه، قهر مخاطب با رسانه ای است که این نوع تحلیل ها را ارائه می دهد. نکته دوم بهانه دادن به دشمنان است که به شکل جهت دار روی برخی اظهارنظرهای افراطی یا تحلیل های غلط مانور می دهند و سعی خواهند کرد ایران را کشوری ضعیف و آسیب پذیر جلوه دهند. چه اشکالی دارد که به جای تحلیلگران همیشگی و تکراری که در بسیاری موارد تحلیل های بی پایه ارائه می دهند از تحلیلگرانی دعوت شود که کمتر شنیده شده اند یا مواضعی متفاوت دارند؟ اصلا چه اشکالی دارد که در رسانه ملی از افرادی مثل خاتمی هم دعوت شود؟ شنیده شدن صداها و نظرات مختلف، تحولاتی جدی در کشور ایجاد می کند. اتفاقا همین اقدام نیز بخشی از همان دیپلماسی موفق است که ابتدا اشاره کردم.»