سرمقاله

تحریم و فساد؛ ریشه‌ها و راه‌حل‌ها ‪/‬ علی فراقی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • نوآوری‌های دیجیتال و آینده نظام‌های پرداخت
  • ایرانسل: تغییر قیمت بسته‌های TD-LTE با هدف همانندسازی است
  • جشنواره آموزش‌های تخصصی آکادمی ایرانسل با تخفیف ویژه
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 48997  |  صفحه ۱۱ | ایران و جهان  |  تاریخ: 23 تیر 1404
    اروپا بر لبه تصمیم تاریخی قرار گرفته است
    بازی با ماشه
    اروپا امروز در سایه آتش‌بس شکننده خاورمیانه، نه تنها درگیر نقشی دیپلماتیک کهن، بلکه درگیر بازی تازه‌ای است؛ وضعیتی که مکانیسم ماشه را به معادلی سیاسی هم‌وزن فشار‌های نظامی و تحریمی آمریکا و اسرائیل بدل کرده است.
    در برجام مکانیزمی به نام بازگشت خودکار تحریم‌ها یا «اسنپ بک» وجود دارد که به امضاکنندگان اولیه توافق اجازه می‌دهد به‌صورت یک‌جانبه و دائمی، همه تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران را به وضعیت اولیه و قوی‌ترِ پیش از توافق ۲۰۱۵ بازگردانند. از آن‌جا که ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ از توافق خارج شد، مسئولیت استفاده از مکانیزم بازگشت تحریم‌ها به دیگر امضاکنندگان غربی برجام یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان واگذار شده است. اما این سه کشور تاکنون از اجرای این گزینه خودداری کرده‌اند.
    مکانیزم اسنپ بک هم‌زمان با دیگر تحریم‌های سازمان ملل در تاریخ ۱۸ اکتبر منقضی می‌شود، اما غرب در عمل حتی این‌قدرها هم وقت ندارد. از لحظه‌ای که روند اسنپ بک آغاز می‌شود، بازگشت تحریم‌ها ۳۰ روز زمان می‌برد، مدت‌زمانی که ممکن است به‌واسطه روندهای اداری و بحث‌های شورای امنیت طولانی‌تر هم شود. به همین دلیل، ضرب‌الاجل واقعی برای اقدام، نزدیک به ۱۰ سپتامبر خواهد بود.
    مکانیزم اسنپ بک با یک تهدید جدی دیگر در شورای امنیت روبه‌روست؛ چرخش ماهانه ریاست شورای امنیت. هر ماه یکی از اعضای شورا ریاست آن را برعهده می‌گیرد و کنترل فرآیندهای کلیدی، از جمله اجرای اسنپ بک، در اختیار او قرار می‌گیرد. روسیه قرار است در ماه اکتبر ریاست شورا را برعهده گیرد و قطعاً تلاش خواهد کرد تا اگر اسنپ بک در سپتامبر آغاز شود، آن را مسدود یا تضعیف کند. از سوی دیگر، پاکستان در ماه جولای ریاست شورا را دارد و ممکن است بخواهد منافع ایران را تامین کند.
    در همین زمینه امید محسنی در برنا می نویسد: در حالی‌که آتش‌بس شکننده پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، وضعیت خاورمیانه را در تعلیق نگه داشته، اروپا با بیانیه‌ای تازه در قالب «لنکستر هاوس ۲» بدون اشاره مستقیم به تهدید‌های فزاینده درباره مکانیسم ماشه، در حال تعریف نقشی تازه است؛ بازیگری که دیگر فقط نگران صلح نیست، بلکه خود را آماده ورود به بازی فشار کرده است، اما به شیوه‌ای حقوقی، دیپلماتیک و چندلایه.بیانیه مشترک بریتانیا و فرانسه که روز جمعه پیوست‌هایی از نقش آلمان را نیز ضمیمه کرده بود، در چند محور اساسی، همچون جنگ اوکراین و نقش اروپا در قبال روسیه در کنار استقلال و اشتراک هدفمند تقویت نظامی این کشور‌های اروپایی در برابر تهدید‌های آینده، اشاره کوتاه و مبهمی به موضوع برنامه هسته‌ای ایران و نقش دیپلماسی و فشار داشت. در این بیانیه آمده است: «با وجود این که ایران تاکید کرده، تولید و به‌کارگیری تسلیحات اتمی جایی در دکترین دفاعی آن ندارد، ما دوباره عزم خود را مبنی بر اینکه ایران هرگز نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد، تاکید می‌کنیم. ما همکاری‌های خود، از جمله در چارچوب تروئیکای اروپا با آلمان، را برای دستیابی به توافقی قوی درباره برنامه هسته‌ای ایران ادامه خواهیم داد که شامل منافع امنیتی مشترک ما شود. ما همچنان به حمایت ازسرگیری همکاری کامل ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ادامه خواهیم داد.»
    محور‌های مورد بحث اروپا درباره ایران، به رغم اینکه از روح دیپلماتیک و اصرار بر مذاکرات برخوردار است، اما کلیدواژه‌های به کار گرفته شده، نشان از ابهاماتی دارند که رویکرد دوجانبه فعلی آنها را برجسته می‌کند. موضوعی که به نظر می‌رسد در بخش‌هایی از اظهارات وزیرخارجه ایران در گفت‌و‌گو با لوموند هم مورد توجه قرار گرفت. در شرایطی که بیانیه دو شریک اروپایی اشاره مستقیمی بر تصمیم نهایی آنها برای فعال کردن مکانیسم ماشه ندارد، اما تاکید بر «دستیابی به توافقی قوی» در کنار «تامین منافع اروپا» هم استقلال سیاسی و هم بازی در زمین مذاکرات احتمالی تهران و واشنگتن را تداعی می‌کند. باز گذاشتن واژه‌های به کار رفته در این بیانیه، در شرایط فعلی، بیش از آنکه کوک کردن ساز دیپلماسی در زمان آتش‌بس تعبیر شود، بیان واضحی است از بارگذاری فضای چرخش ناگهانی، به موازات سیاست‌های آینده تهران و واشنگتن. مضمون مصاحبه اخیر عباس عراقچی با لوموند دقیقاً در برابر همین چرخش ایستاده: «هشدار ایران روشن است، مکانیسم ماشه می‌تواند هم‌ارز «حمله نظامی» تلقی شود.»
    اروپا؛ میانجی دیروز، ابزار امروز؟
    عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در گفت‌وگویی مهم با روزنامه لوموند فرانسه، نقش اروپا در مسیر مذاکرات هسته‌ای را به چالش کشید. او با تأکید بر «حق ایران برای غنی‌سازی» صراحتاً اعلام کرد که درباره برنامه موشکی ایران «هیچ مذاکره‌ای ممکن نیست». اما بخش مهم‌تر گفت‌و‌گو نه در حوزه نظامی، بلکه در نقد نقش اروپا در آستانه فعال‌سازی مکانیسم ماشه شکل گرفت؛ جایی که ایران هشدار می‌دهد، فشار حقوقی در این مقطع، عملاً حکم گلوله‌ای سیاسی دارد که دیپلماسی را به محاق خواهد برد.
    آنچه که ایران در چند ماه گذشته بر آن اصرار داشته، پرهیز اروپاییان از تبدیل به ابزار فشار یا انفعال سیاسی در قبال فشار‌های میز مذاکره بوده است. تجربه مذاکرات رم و مسقط گواه است که اروپایی‌ها، به‌جای نقش فعال، بیشتر در قالب اهرمی برای واشنگتن و گزارش‌های تند آژانس بین‌المللی هسته‌ای عمل کرده‌اند.
    ترامپ و انگیزه‌های پنهان اروپایی‌ها
    گرچه بیانیه دو کشور اروپایی در موضوعات جنگ اوکراین و مسئله هسته‌ای ایران در بحبوحه تند شدن همین دو مسئله، می‌تواند نشانه‌ای از ورود سیاسی آنها باشد، اما برخی تحلیلگران معتقدند که چرخش ترامپ به‌سوی حمایت مجدد از اوکراین، فروش تسلیحات و تحریم‌های جدید علیه روسیه، به اروپا فضای بیشتری برای مانور داده است. تروئیکای اروپایی اکنون می‌خواهد در قبال این مشوق، استقلال خود را به رخ بکشد، اما در عین حال، همان ابزار‌های ترامپ را به‌کار می‌گیرد. فضای تند و ادبیات تقابلی مقام‌های اروپایی، چه در جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، چه درباره دامنه گفت‌و‌گو‌های هسته‌ای نشان می‌دهد آنها در مرز باریک مسائل بغرنج جهانی در حال حرکت هستند. اشاره خبرنگار لوموند به مسائل موشکی ایران و اشاره این بیانیه به منافع غرب هم‌راستایی این بیانیه و خاستگاه نزدیک به اسرائیل و آمریکا را در مواضع برخی کشور‌های اروپایی نشان می‌دهد. وزیر خارجه ایران در پاسخ به این سؤال که آیا ایران در صورت درخواست برخی از کشور‌های اروپایی به ویژه فرانسه در مورد برنامه موشک‌های بالستیک خود مذاکره می‌کند، گفت: «اگر فرانسه توسعه موشک‌های بُرد بلند برخی کشور‌های دیگر و حتی فروش آنها به منطقه را تحمل می‌کند، چرا برنامه دفاع موشکی ایران را که بُرد محدود دارد و بخشی از تسلیحات دفاعی کشور است، به چالش می‌گیرد؟ ما بار‌ها تکرار کرده‌ایم برنامه موشکی ایران صرفاً دفاعی و بازدارنده است. در شرایطی که ایران تحت تهدید مداوم اسرائیل و ایالات متحده قرار داشت و اکنون نیز از سوی آنها مورد تجاوز قرار گرفته است، نمی‌توان انتظار داشت از توانمندی دفاعی خود دست بکشد. همان گونه که کشور‌های اروپایی به دفاع مشروع خود پایبندند، ایران نیز حق مشروع خود را محفوظ می‌دارد.»
    اروپا و تناقض نقش سیاسی
    مجموع مواضع اروپا امروز نه‌فقط در معرض یک انتخاب سیاسی، بلکه درگیر یک بحران مفهومی است. آیا می‌خواهد موجودیتی مستقل و گفت‌وگومحور باقی بماند، یا خود را به یک ابزار پیچیده از فشار بدل کند؟ اشاره اروپا به مذاکره و حضور مستمر آژانس در ایران در کنار خواسته‌های غیررسمی و رسانه‌ای آنها بیش از آنکه بیانگر رویکرد میانجیگرانه باشد زمان را به سود تنش هدایت می‌کند. عراقچی می‌گوید: «تهدید به تحریم، کمکی به دیپلماسی نمی‌کند. اروپا اگر واقعاً به دنبال نقش محوری است، باید استقلال عمل و بی‌طرفی خود را نشان دهد. اروپا می‌تواند نقش‌سازنده هم در حفظ توافق هسته‌ای و هم در کاهش تنش‌ها ایفا کند، مشروط به اینکه رفتار‌های تجاوزکارانه اسرائیل را محکوم کند. ما از نقش سازنده سه کشور اروپایی در بازسازی برجام حمایت می‌کنیم، به شرطی که از اقدامات تحریک‌آمیز و غیرسازنده مانند تهدید به «مکانیسم ماشه» پرهیز کنند.»
    اروپا امروز در سایه آتش‌بس شکننده خاورمیانه، نه تنها درگیر نقشی دیپلماتیک کهن، بلکه درگیر بازی تازه‌ای است؛ وضعیتی که مکانیسم ماشه را به معادلی سیاسی هم‌وزن فشار‌های نظامی و تحریمی آمریکا و اسرائیل بدل کرده است. اروپایی که زمانی سقف خواسته‌هایش را در محدودسازی برنامه هسته‌ای ایران تعریف کرده بود و به‌عنوان مدافع برجام و حامل ابزار‌هایی مثل اینستکس قدم برداشت، امروز چرخشی هم‌مسیر با تقابل را نشان می‌دهد. این تحول نه تنها با ادعای استقلال سیاسی اروپا در تناقض است، بلکه بیانیه‌های پراکنده و رویکرد‌های دوگانه‌اش را به برگ بازی ترامپ بدل می‌کند؛ برگ‌هایی که سیاست منطقه را به سوی تعلیق و تنش بیشتر سوق می‌دهند. در این بازی پیچیده، دیپلماسی اروپایی بیش از هر زمان دیگری در معرض آزمون قرار گرفته: آیا اروپا می‌خواهد «قدرت» را به‌عنوان ابزاری برای صلح مدیریت کند یا در دام سیاستی بیفتد که تنها بازتابی از زور و فشار است؟ روز‌های آینده، زمان تصمیم برای اروپا فرا می‌رسد.