کد خبر: 49451 | صفحه ۱۱ | ایران و جهان | تاریخ: 30 تیر 1404
پس از ایران نوبت به قاهره میرسد؟
آمادهباش ارتش مصر برای مقابله با اسرائیل
«یک خبرنگار اسرائیلی به شوخی گفته بود که بعد از مقابله با ایران، اسرائیل در بازی نهایی با ترکیه روبرو خواهد شد و این را با مسابقات فوتبال مقایسه کرد. وقتی در مورد این اظهار نظر سوال شد، آن را کم اهمیت جلوه داد و گفت میتوانست مصر را هم ذکر کند. این اظهارات نمایانگر تمایل کنونی اسرائیل به اثبات قدرت خود در پیشبرد دستورکار منطقهایاش است.»
به گزارش سیاست خارجی ایرنا، «درگیری مستقیم اسرائیل با ایران، نخستین جنگ تمامعیار این کشور با یک دولت ملی از زمان جنگ یوم کیپور با مصر در سال ۱۹۷۳ محسوب میشود. فارغ از برنامه هستهای ایران یا ایدئولوژی سیستم حاکم بر این کشور، که دلایل اعلام شده این جنگ هستند، ضروری است مسائل عمیقتر و پایدار از سال ۱۹۷۳ به بعد را نیز در نظر گرفت. شکست در حل مناقشه اسرائیل و فلسطین، همراه با تلاشهای مداوم قدرتهای منطقهای برای تثبیت سلطه از طریق قدرت نظامی به جای پیگیری ادغام و صلح، عوامل اصلی حفظ و گسترش این درگیری بودهاند.»
The American Conservative با این مقدمه می نویسد: اسرائیل قبل از تنش مستقیم با ایران، در لبنان، سوریه و یمن علیه بازیگران غیردولتی فعالیتهایی کرده بود. اما این تشدید تنش با تهران به فازی جدید اشاره دارد که ممکن است باعث افزایش تعاملات آن با دولتهای منطقهای شود. بنابراین اکنون سوال مهم فقط زمان و نحوه آغاز مجدد جنگ اسرائیل و ایران نیست، بلکه کشور بعدی چه کسی خواهد بود، سوال مهمتری است.
یک خبرنگار اسرائیلی به شوخی گفته بود که بعد از مقابله با ایران، اسرائیل در بازی نهایی با ترکیه روبرو خواهد شد و این را با مسابقات فوتبال مقایسه کرد. وقتی در مورد این اظهار نظر سوال شد، آن را کم اهمیت جلوه داد و گفت میتوانست مصر را هم ذکر کند. این اظهارات نمایانگر تمایل کنونی اسرائیل به اثبات قدرت خود در پیشبرد دستورکار منطقهایاش است. چنین آرزویی احتمالاً بیثباتی در منطقهای را افزایش میدهد که به دنبال پذیرش تسلط اسرائیل نیست. این خواسته اسرائیل حتی پیش از آغاز جنگ با ایران توجه مصر را جلب کرده بود.
برای نخستین بار در دههها، مصر و اسرائیل در آستانه یک بنبست قرار دارند. حمله بیوقفه اسرائیل به غزه با بیش از ۵۵ هزار کشته و شهادتهای فلسطینیان گرسنه که به عمد توسط سربازان اسرائیلی هنگام درخواست کمک کشته شدهاند، برای مصر هشداردهنده است. این نشان میدهد کابینه افراطی نتانیاهو هیچ حد و مرزی ندارد و به خطوط قرمز قاهره که بارها تأکید کرده، احترام نمیگذارد. این وضعیت باعث شده ارتش مصر برای اقدام احتمالی آماده شود اگر دولت اسرائیل فشار را برای اخراج فلسطینیان به صحرای سینا ادامه دهد. این سناریو توسط وزرای افراطی در کابینه اسرائیل مطرح شده و در قالب پیشنهاد «ریویرا» دونالد ترامپ جنبه جدی تری هم به خود گرفته است.
نماینده ویژه دونالد ترامپ، استیو ویتکاف، مصر را «نقطه انفجار» خوانده و هشدار داده جنگ غزه ممکن است به از دست رفتن مصر به عنوان متحد کلیدی آمریکا منجر شود، به دلیل مشکلات اقتصادی شدید و احتمال سقوط دولت. این تحلیل درست است؛ مصر برای آمریکا چالشی بزرگتر از ایران است اگر از اتحاد طولانیمدت خود با آمریکا فاصله بگیرد. اما اینکه احتمال از دست رفتن مصر را فقط به فروپاشی دولت به خاطر مشکلات اقتصادی مرتبط کنیم، نادیده گرفتن این واقعیت است که مصر میتواند بدون تغییر دولت، جهتگیری خود را تغییر دهد؛ اگر مصریها احساس کنند که دولت اسرائیل بدون قید و شرط از سوی آمریکا حمایت میشود و تهدیدی برای آنهاست.
برای مصریها، وضعیت غزه و اظهارات تحریکآمیز مقامات اسرائیلی تهدید بزرگی است، نه فقط برای قضیه فلسطین که مدتها از آن حمایت کردهاند، بلکه برای تمامیت ارضی خودشان. به همین دلیل، پیمان صلح تاریخی و موفق میان مصر و اسرائیل اکنون بیش از همیشه تحت فشار است. این وضعیت باعث شده در مصر روایت غالب این باشد که ممکن است آنها هدف بعدی بعد از ایران باشند. این دیدگاه باعث حمایت رسمی و مردمی گسترده از ایران و افزایش حضور نظامی در سینا شده است.
اسرائیل از افزایش حضور نظامی مصر در سینا ابراز نگرانی کرده و آن را نقض پیمان صلح میداند، در حالی که مصر آن را اقدامی دفاعی میداند. تحلیلگران اسرائیلی احتمال نیتهای پنهانی را مطرح کرده و تنشها را بالا بردهاند. همزمان با توقف انتصاب دیپلماتها دو طرف در این مرحله، روابط به پایینترین سطح میان دو کشور رسیده است.
مصر از نظر اقتصادی آسیبپذیر است و مایل به جنگ نیست، اما اگر امنیت ملی آن با اقداماتی مانند اخراج فلسطینیان به سینا به خطر بیفتد ممکن است دولت مجبور به اقدام شود. در این صورت، ارتش مصر نمیتواند بدون به خطر انداختن انسجام خود عقبنشینی کند. این سناریوی مدنظر دولت افراطی نتانیاهو در آستانه جنگ با مصر نه تنها بیثباتی منطقهای بلکه جهانی را افزایش میدهد.
نویسنده این گزارش در پایان مینویسد: همانند پس از جنگ یوم کیپور، اکنون منطقه به یک پیمان صلح مهم نیاز دارد تا از بازگشت درگیریها میان اسرائیل و ایران یا رویارویی نظامی احتمالی با مصر یا کشورهای منطقه جلوگیری کند. همه بازیگران منطقه باید درک کنند که خاورمیانه دیگر تحمل ظهور یک هژمون را ندارد. طرفهای درگیر باید یاد بگیرند بدون اتکا به حمایت هیچ ابرقدرتی کنار هم زندگی کنند تا منطقه به میدان جنگ درگیری بزرگتر میان آمریکا و چین تبدیل نشود.