سرمقاله

مکرون و کشور فلسطین / سیف الرضا شهابی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • تأثیر قیمت ورق سیاه بر قیمت مسکن و اجاره
  • راهنمای جامع انتخاب بهترین ایزوگام برای مناطق سردسیر و گرمسیر
  • سولین بازار چطور اعتماد مشتریان آنلاین را جلب کرد؟
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 49712  |  صفحه ۱۱ | ایران و جهان  |  تاریخ: 05 مرداد 1404
    نشست استانبول؛ آغاز فصل جدید یا تعلیق سیاسی؟
    بازگشت محتاطانه به دیپلماسی
    گروه بین الملل- بازگشت به میز مذاکره در سایه تهدید‌ها و ترجیح دیپلماسی در وضعیت معلق، ایران و اروپا را در لحظه تصمیم تاریخی تا پایان ماه اوت قرار داده است، استفاده از مکانیسم ماشه یا هدایت سیاسی بازیگران به گفت‌و‌گو همانقدر امکان‌پذیر به نظر می‌رسد که ممکن نیست. از سوی ایران نیز چنین شرایطی با دو گزینه مهم روبه‌روست: عدم پذیرش غنی‌سازی صفر و خروج از ان. پی. تی در صورت بازگشت تحریم‌های پیش از ۲۰۱۵.
    در پی دوازده روز رویارویی نظامی ایران و اسرائیل که به یکی از شدیدترین دوره‌های تنش در سال‌های اخیر تبدیل شد، روز جمعه،تهران و اروپا در فضایی متفاوت از گذشته بر سر میز مذاکره بازگشتند؛ نه در وین یا ژنو، بلکه این‌ بار در ساختمان سرکنسولگری ایران در استانبول.
    امید محسنی در برنا می نویسد: هرچند این مذاکرات در سطح معاونان برگزار شد، اما از نظر زمانی و موقعیت سیاسی آغاز مرحله‌ای تازه در مناسبات ایران و اروپا تلقی می‌شود؛ مرحله‌ای که دیپلماسی در آن بدون حضور واشنگتن اما زیر سایه تهدیدهای ساختاری از جمله «مکانیسم ماشه» شکل می‌گیرد.
    این مذاکره در شرایطی برگزارشد که در روزهای اخیر، ایالات متحده از آمادگی خود برای بازگشت به گفت‌وگو با ایران خبر داده، اما پاسخ تهران، در قالب اعلام آمادگی نبوده، بلکه به شکل تلویحی، امکان « مشروط» به حساب می‌آید. تهران در وضعیت پساجنگ و با حافظه‌ای زنده از حملات اخیر به تاسیسات هسته‌ای خود، حاضر نیست گفت‌وگو را به عنوان ابزاری برای افزایش فشار نظامی بپذیرد. چنانکه غریب‌آیادی، معاون وزیرامورخارجه، از مذاکره برای توافقی برد- برد، بدون گزینه نظامی سخن گفته است. موضوعی که باعث شد در فضای اختلافات عمیق تهران و واشنگتن به واسطه مداخله اسرائیل گفت‌وگوی مستقیم با غیرمستقیم هنوز در دستور کار قرار نباشد و پرونده هسته‌ای فعلاً در مدار روابط تهران-اروپا دنبال ‌شود.
    تهران و انتخاب یک مسیر میانه در اوج فشارها
    در چنین فضایی، ایران تصمیم گرفته مسیر دیپلماسی را از کانالی فعال کند که نه حداکثری است و نه انفعالی. مذاکرات با تروئیکای اروپایی،آن‌هم در فضایی غیررسمی‌تر، فعلا راهی برای کاهش فشار بدون تغییر در اصول خواهد بود که تهران آن را برای محک راه‌های احتمالی خروج از تنش در نظر گرفته است. این انتخاب راهبردی، بر اساس درک سیاسی تهران ازمتغیرهای بازی است؛ جایی که از یک‌سو مکانیزم ماشه (ابزار بالقوه بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت) به‌طور ضمنی در سیاست اسرائیل و آمریکا فعال شده و از سوی دیگر، اروپا نیز با تهدید به استفاده از آن تا پایان اوت، در حال آزمودن ظرفیت‌های تهران برای انعطاف دیپلماتیک است.
    برخی تحلیل گران معتقدند؛ همان‌طور که گزارش‌های آژانس در دوره قبلی گفت ‌وگوهای ایران و آمریکا، از مسیر اداری به بستر فشار نظامی نزدیک شد، این‌بار نیز مکانیزم ماشه می‌تواند از یک سازوکار حقوقی به ابزار توجیه یک بحران جدید بدل شود. چنین احتمالی باعث شده ایران ضمن حفظ فاصله از مذاکرات مستقیم با آمریکا، میز گفت‌وگو با اروپا را در وهله اول به عنوان مسیری برای مهار تحریم‌های چندجانبه و دوم اثبات اصرار بر دیپلماسی به جای تنش -همانگونه که اروپا بر آن تاکید دارد- به کار بگیرد.
    اروپا در دوگانه میانجی‌گری یا هم‌پوشانی با سیاست واشنگتن
    آنچه که تردیدها درباره هرگونه گفت‌وگوی سیاسی و فنی را در حال حاضر افزایش می‌دهد، کارکرد دیپلماسی است. برخی بر این عقیده‌اند که سه کشور اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) در این مرحله برخلاف آغاز روند برجام،به جای نقش مستقل، در هم‌پوشانی با خواسته‌های آمریکا حرکت می‌کنند. اظهارات "ژان نوئل بارو" وزیر امورخارجه فرانسه درباره احتمال فعال‌سازی ماشه در صورت عدم پیشرفت ملموس تا پایان ماه اوت، بیش از آنکه بازتاب یک ابتکار اروپایی باشد، نشانه‌ای از هم‌راستایی کامل با فشارهای ایالات متحده محسوب می‌شود. در واقع، اروپا اگرچه در ظاهر نقش «واسطه» را ایفا می‌کند، اما در عمل، از ابزار دیپلماتیک برای تشدید فشار استفاده کرده و مذاکره با آمریکا را به عنوان نقطه گره‌ گشای حل بحران جلو می‌برد.این خوانش از سیاست اروپایی، فضای مذاکرات را پیچیده‌تر می‌کند و تردیدها نسبت به نیت واقعی تروئیکا در بازگرداندن اعتماد متقابل را افزایش می‌دهد. نامه اخیر عراقچی به سازمان ملل و مواضع صریح غریب‌آبادی نیز در همین راستا ارزیابی می‌شود: «هشدار درباره تغییر جایگاهاروپا از یک نیروی دیپلماتیک مستقل، به نقطه فشار بر تهران.»
    آژانس، میان انتظارات فنی و محدودیت‌ها
    مذاکره با اروپا همه ابعاد مناقشه را دربر نمی‌گیرد. در این میانه، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همچنان بازیگر کلیدی اما محدود است. پس از تصویب قانون تعلیق همکاری با آژانس در مجلس، قرار است طی هفته‌های آتی یک هیئت فنی به تهران سفر کند تا چارچوب همکاری‌های آینده بررسی شود. اما ایران با استناد به قانون مصوب مجلس شورای اسلامی،بازدیدهای میدانی را منوط به تأیید شورای عالی امنیت ملی کرده وارائه پاسخ رسمی درباره فعالیت‌های هسته‌ای را وابسته به تعریف شرایط و پیوست‌های جدیدی می‌داند که از کدورت‌های پس از جنگ نشئت گرفته است. این رویکرد محتاطانه به خوبی نشان می‌دهد که ایران در حال کنترل سطح همکاری‌هاست؛ بدون خروج از مسیر دیپلماتیک، اما نه بازگشت کامل به وضعیت سابق. گروسی، مدیرکل آژانس، نیز با تأکید بر راه‌حل دیپلماتیک ورود گام به گام به مسیر گذشته را تایید می‌کند.
    گروسی عنوان کرده « ایران تأسیسات و فعالیت‌هایی دارد که باید درباره آنها شفاف‌سازی کند. لازم است روابط با ایران از سر گرفته شود و مفاد پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) بر لزوم تن دادن به بازرسی‌ها دلالت دارد.» اما او در همین اظهارات، استراتژی جدید ایران در قبال آژانس را پذیرفته:« ایران اعلام کرده است که مایل است برخی مذاکرات را در سطح فنی از سر بگیرد.»
    ائتلاف‌های مبهم در برابر فشار غرب
    همزمان، تلاش‌های تهران برای ایجاد جبهه‌ای متحد با بازیگران شرقی نیز برجسته شده است. نشست سه‌جانبه ایران، روسیه و چین در تهران، با هدف هماهنگی مواضع در برابر تحریم‌ها برگزار شد. پکن و مسکو، هر دو با انگیزه‌های متفاوت اما هم‌راستا با تهران، خواهان مهار یک‌جانبه‌گرایی غرب در پرونده‌های بین‌المللی‌اند، اما نقطه اثر آنها در دو تهدید عینی- حمله مجدد نظامی و سازوکارهای حقوقی تاثیر بر روند فعال‌سازی مکانیسم ماشه- مشخص نیست. از سوی دیگر، طرح ایده‌هایی همچون مشارکت چین در نظارت موقت بر برنامه هسته‌ای ایران از سوی تحلیلگران اروپایی، با اما و اگرهای جدید از سوی آمریکا ممکن است مواجه شود.
    دیپلماسی در توازن ظریف میان تهدید و فرصت
    با همه رایزنی‌ها پرونده هسته‌ای ایران در مرز میان گفت‌وگو و فشار جریان دارد. ایران تلاش می‌کند بدون عقب‌نشینی از اصول، راهی برای مهار فشارها و حفظ جایگاه خود در تعاملات بین‌المللی پیدا کند. در این مسیر، اروپا اگر خواهان حفظ نقش تاریخی خود در برجام است، باید از قالب ابزار فشار خارج شود و میانجی‌گری را در عمل نه در شعار بازتعریف کند. بر اساس آنچه که عراقچی در هفته‌های گذشته اعلام کرده، فعال‌سازی اسنپ‌بک در چنین شرایطی همانند حمله نظامی در فضای تنش‌ها ارزش‌گذاری شده که نه‌تنها احتمال فروپاشی دیپلماسی هسته‌ای را افزایش می‌دهد، بلکه مسیرهای جایگزین ایران ( خروج از NPT)،هرچند پرریسک‌تر به گزینه‌های روی میز بدل خواهد شد. اما این سوال همچنان مطرح می‌شود که اروپا در غیاب میز مذاکرات با آمریکا تا چه اندازه از ابتکار و استقلال در عمل برای به نتیجه رساندن گفت‌وگوها برخوردار است؟ اروپا در شرایط فعلی می‌تواند نقش نیروی بازگشت به میز به مذاکرات را برای تهران و واشنگتن بازی کند یا این گفت‌وگوها در همین سطح باقی خواهد ماند؟ بازی سیاسی اروپا با پیشبرد دیپلماسی تا اجرای مکانیسم ماشه و تلاش تهران برای حفظ زمان مذاکراتی تا چه اندازه بر مولفه‌های تهدید تاثیر خواهد داشت؟.