سرمقاله

کریدور زنگزور؛ بازی بزرگ ژئوپلیتیکی علیه ایران / سعید پای بند

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بهترین مراکز خرید کوالالامپور | 10 پاساژ برای خرید در مالزی
  • انواع سیم بکسل آسانسور + زمان تعویض
  • فناوری تلفن همراه در ایران ۳۱ ساله شد
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 50455  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 19 مرداد 1404
    غصه نفت و قصه هسته ای / مسعود نصیری
    شاید سال های دور از خود سوال می پرسیدیم مگر ملی شدن صنعت نفت حق مسلم مردم‌ ایران نبود که اینچنین موجب کودتای ۲۸ مرداد و تبعید دکتر محمد مصدق و اعدام دکتر فاطمی شد اما این روزها که بخاطر ملی شدن صنعت هسته ای تاسیسات هسته ای کشورمان توسط ایالات متحده آمریکا بمباران شد متوجه شدیم که دستاوردهای علمی ما در هر زمینه ای برای ابرقدرت ها قابل هضم نیست انگلستان در قرن‌ پیش و در مواجهه با ملی شدن صنعت نفت در قبال دکتر مصدق و دکتر فاطمی انجام‌ داد،که دکتر مصدق را تبعید و دکتر فاطمی را اعدام و مردم ایران را تحت تحریم اقتصادی قرارداد کاری که اکنون آمریکا با ترور دانشمندان هسته ای و فرماندهان علمی و نظامی و تاسیسات هسته ای ایران می کند برگردیم‌ به ۳۰ تیر ۱۳۳۱ در نقطه ای که محمدرضا شاه پهلوی، دکتر مصدق را که خواهان اختیارات بیشتر بود را از نخست وزیری خلع کرد و مردم به سفارش روحانیت در حمایت از دکتر مصدق کفن پوش به خیابان ها آمدند و فریاد میزدند از جان خود گذشتیم با خون خود نوشتیم یا مرگ‌ یا مصدق اما چهارده ماه بعد در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دیگر خبری از حضور مردم در خیابان ها و حمایتشان از دکتر مصدق نبود تا ابزار بازگشت دیکتاتوری محمد رضا شاه پهلوی به ایران با حضور شعبان بی مخ ها فراهم‌ شود و آرزوی برقراری حکومتی بر مبنای جمهوریت نقش بر آب شود.
    اما برای چرایی عدم حضور مردم در کنار دکتر مصدق در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ باید به آن‌ چهارده ماه سفر کنیم، دکتر مصدق که همیشه هدف رسیدن به جمهوریت و پاسخگویی محمدرضا شاه پهلوی به مجلس شورای ملی و محدودیت قدرت محمدرضا شاه در چارچوب قانون اساسی را در سر می پروراند می دانست شاه و دربار و شعبان بی مخ ها که ابزار دربار بودند از مخالفین قسم خورده وی می باشند اما می دانست که پشتش به حمایت روحانیت و مردم گرم است اما وقتی دکتر مصدق بعد از ۲۹ اسفند که توانسته بود انگلیسی ها را از چاه های نفت جنوب کشور خارج کند و اصطلاحاً نفت را ملی کند شاید در این فکر بود که قرارداد جدید نفتی با شوروی امضا کند تا دیگر نفت ایران در سیطره و سلطه ابرقدرت قرن بیستم‌ یعنی انگلستان نباشد به همین دلیل به کمونیست ها و مارکسیست ها در دولت خویش بسیار بها داد و فرصت های شغلی برای آنها در دولت خویش ایجاد کرد که همین امر موجب ایجاد فاصله بین روحانیت و این رویکرد مصدق شد که آیت الله فلسفی نقدهایی را به رویکرد مصدق وارد کنند و دکتر مصدق که شاید نگاهی گذار به روحانیت و علما داشت از آیت الله کاشانی فاصله گرفت هرچند انگلیسی ها نیز در ایجاد این اختلاف بی تقصیر نبودند زیرا در روز کودتا در ۲۸ مرداد عوامل انگلیس مساجد و تکایا را آتش می زدند و شعارهای مارکسیستی می دادند تا به مردم و روحانیت تلقین کنند حمایت از دولت محمد مصدق برابر است با حمایت از کمونیست هایی که تفکر ضد دین اسلام دارند و در جامعه ای ایرانی که روحانیت و مردم درهم‌ تنیدگی دارند و مرجعیت و حوزه جایگاهی ویژه و ارزنده دارند بهانه کمی برای ایجاد اختلاف بین دکتر مصدق و مردم و روحانیت نبود.
    اما عامل بعدی که موجب ایجاد فاصله بین مردم‌ و دکتر مصدق شد تحریم‌ های شدید اقتصادی دولت انگلستان بود زیرا بریتانیا خرید نفت ایران را برای دنیا تحریم کرده بود تا دولت قانونی دکتر مصدق مقروض شود، در اواخر قرن نوزدهم جهان با کمبود سوخت فسیلی روبرو شده بود و دولت بریتانیا به آنتروپرونرها یا همان کارآفرینانش وظیفه ای را محول کرده بود که دنبال استخراج و استحصال و اکتشاف و تجارت نفت در خاورمیانه که همیشه مهد انرژی و ذخایر زمینی بوده بروند که از عربستان تا ایران چاه های نفت را حفاری کنند یکی از این کارآفرینان که ایران را برای استخراج نفت انتخاب کرده بود ویلیام ناکس دارسی بود.
    زمانی که دارسی قرارداد استخراج نفت را با مظفرالدین‌ شاه امضا کرده بود ایرانیان بنا به دلایل مختلف دچار یک عقب افتادگی علمی شده بودند که نه علم اکتشاف نفت را داشتند و نه ابزار استخراج و پالایش نفت را حتی ایرانیان علم حسابداری و حسابرسی و فروش این مایه بد بو را هم نداشتند و شاهان بی کفایت قاجار به دارسی که طبق قراردادی نفتی محول کرده بود سود ۱۶ درصدی به شاه قاجاری بپردازد و ۸۴ درصد سود استخراج و فروش نفت را برای شرکت نفت انگلیسی بردارد می خندیدند زیرا چندین سال شرکت نفت دارسی مشغول حفاری چاه نفت بود اما به نفت نرسیده بود و حتی شاید در فکر جمع کردن بساط استخراج خویش از چاه های آغاجاری و مسجد سلیمان بود که موفق شد نفت را در ایران کشف و پالایش کند استعمار نفت ایران به دلیل بی کفایتی شاهان قاجاری که اهمیت نفت را نمی دانستند ادامه داشت تا زمانی که دولت وقت در سال ۱۹۳۱ میلادی قرارداد نفتی مذکور را باطل و ملغی اعلام کرد تا حداقل ایران سود بیشتری از این قرارداد طلب کند و این سرشاخ شدن با بریتانیا و شرکت نفت دارسی موجب شد تا طبق قرارداد ۱۹۳۳ سود ایران از فروش نفت ۴ درصد افزایش یابد و این نسبت به حدود ۸۰ درصد برای انگلستان و ۲۰ درصد برای ایران تغییر کند در عوض پنجاه سال دیگر قرارداد استخراج نفت ایران توسط انگلستان تمدید شود و همچنین انگلستان موظف شد دانشگاه نفت آبادان را در جهت تربیت تکنسین های نفتی و علمی در ایران بسازد تا جوانان ایرانی علم اکتشاف نفت را بیاموزند.
    اما دکتر مصدق در دوران نخست وزیری خویش باری دیگر به این قرارداد استعماری ورود کرد زیرا آن را نابرابر می دانست اما انگلستان هم دلایل خویش را برای این سلطه گری داشت به عنوان مثال می گفت دولت بریتانیا چاه های نفت را در ایران کشف کرده و ایران فقط در سود استخراج نفت شریک بوده و در ضرر و زیانی که شرکت نفت دارسی در عدم دستیابی به نفت داشته شریک نبوده است استدلالش این بود که ایرانی ها علم و توان استخراج و پالایش ،فروش نفت را ندارند؛ به هر ترتیب نفت ایران با اخراج انگلیسی ها در۲۹ اسفند ملی شد اما همین امر موجب شد که بریتانیا چاه های نفت ایران را محاصره نظامی و خرید نفت ایران را تحریم کند تا فشار اقتصادی و خطر جنگ با بریتانیا بر ایران سایه بیاندازد و مردم از دولت مصدق فاصله بگبرند، اما محمد رضا شاه پهلوی همچون اپوزیسیونی که امروزه برای دستیابی به قدرت در ایران ،آمریکا و اسرائیل را تشویق به حمله نظامی به جمهوری اسلامی ایران می کنند و کنار آمریکا ایستاده اند از ایران خارج شد و در کنار انگلستان و آمریکا ایستاد زیرا محمدرضا شاه پهلوی دولت دکتر مصدق را در جهت برقراری دولتی با آرمان های جمهوریت بر پایه آرای مردمی و خرد اجتماعی خطری برای پادشاهی خویش تلقی می کرد.
    شاید قبل از جنگ‌ دوازده روزه آمریکا و اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران و بمباران تاسیسات فوردو گمان می کردیم که دغدغه ابرقدرت ها نوع قرارداد نفتی و فقط سود اقتصادی شان بوده و اگر مصدق پیشنهاد صندوق جهانی آمریکا که گفته بود تا پایان قرارداد ۵۰ ساله دولت پهلوی اول سود فروش نفت به صندوق جهانی واریز گردد و به حساب شرکت نفت انگلیسی و دولت ایران واریز نشود را قبول می کرد کودتا بر علیه دکتر مصدق طرح ریزی و اجرا نمی شد یا اگر دکتر مصدق به سودای ثبت قرارداد نفتی جدید با درصد های بهتر به شوروی ها در دولت خویش پست نمی داد انگلستان و آمریکا سمت حمایت و اجرای کوتا نمی رفتند و با آتش زدن مساجد از اعتقادات مردمی در جهت ایجاد فاصله بین مردم و روحانیت با مصدق سو استفاده نمی کردند یا حتی گمان می کردیم اگر مصدق تا پایان قرارداد ۱۹۳۳ به معیوب بودن این قرارداد نفتی اعتراض نمی کرد و سود اقتصادی بریتانیا کم نمی شد انگلستان فروش نفت ایران را تحریم نمی کرد اما وقتی عده ای گفتند ترامپ برجام را پاره کرده چون منافع اقتصادی آمریکا در برجام لحاظ نشده، دکتر پزشکیان از قول مقام‌ معظم رهبری فرمودند که ایشان در یک نطق هوشمنده اشاره دارند که ما مخالفتی با سرمایه گذاری و سرمایه گذار امریکایی که دنبال کارهای اقتصادی باشد نداریم و آنها می توانند برای سرمایه گذاری به داخل کشور ما بیایند تا معلوم شود دغدغه بریتانیا در مسئله نفت و امریکا در مسئله هسته ای ،اقتصادی نیست اما امروز که شاهد تهدید ها و تحدیدهای آمریکا و حتی رژیم اشغالگر قدس در قبال کشورمان هستیم بیشتر به این نکته پی میبریم که ابرقدرت ها با دستیابی ملت ها و خاصه ایران به علم روز که در گذشته نفت بوده و این روزها انرژی هسته ایست مخالف هستند و این روزها بیشتر به اهمیت جایگاه ویژه مقام‌ معظم رهبری و هوشمندی ایشان و نیروهای نظامی و دانشمندان هسته ای و وفاق ملی و اتحاد مردمی در برابر تمامیت خواهی آمریکایی ها و غربی‌ها و ابرقدرت ها پی میبریم.