سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
در میان تحولات شتابان ژئوپلیتیکی پیرامون ایران، «کریدور زنگزور» آرامآرام به یک متغیر کلیدی در آینده سیاست خارجی و امنیت ملی کشور بدل میشود؛ متغیری که اگرچه از سوی برخی مسئولان، «مسئلهای فرعی» تلقی شده، اما در حقیقت حامل پیامدهایی گسترده، چندلایه و راهبردی است. این کریدور که با هدف اتصال خاک اصلی جمهوری آذربایجان به جمهوری خودمختار نخجوان از طریق جنوب ارمنستان طراحی شده، نهفقط نظم ژئوپلیتیکی منطقه قفقاز را بازتعریف میکند، بلکه جایگاه ایران را در این معادله، بهشدت به حاشیه میراند.
با اجرایی شدن این کریدور، ایران عملاً یکی از مهمترین راههای ارتباطی زمینی خود به ارمنستان و حوزه قفقاز را از دست میدهد. این تحول، برخلاف ظاهر فنیاش، در واقع بخشی از یک نقشه راهبردی با هدایت ترکیه و حمایت برخی بازیگران فرامنطقهایست که هدف آن، مهار نفوذ ایران، تأمین منافع انرژی و امنیتی آنکارا و باکو، و در نهایت، گشودن پای ناتو به عمق منطقه است.
این پروژه نهفقط موازنه سنتی قدرت در قفقاز جنوبی را تغییر میدهد، بلکه دسترسی ایران به بازارها و فرصتهای ژئوپلیتیکی این منطقه را محدود کرده، و محور ارتباطی شمال-جنوب را در رقابت با کریدورهای شرقیتر به حاشیه میبرد.
یکی از مهمترین نگرانیها، تبعات امنیتی ناشی از اجرایی شدن این کریدور است. با اتصال مستقیم ترکیه (عضو ناتو) به جمهوری آذربایجان از طریق زنگزور، ایران عملاً در دو نقطه کلیدی با ناتو هممرز میشود. این وضعیت، اگرچه در ظاهر کماهمیت جلوه داده میشود، اما در واقع، میتواند زمینهساز تحرکات نظامی، اطلاعاتی و امنیتی در حاشیه شمالغربی ایران شود—تحولاتی که در شرایط ناپایدار منطقه، مشابه آن را در بحران اوکراین دیدهایم.
در چنین بستری، تعجبآور است که بالاترین مقام اجرایی کشور، در اظهاراتی عجیب، مسئله زنگزور را «جزئی» توصیف میکند. این در حالیست که هم در جامعه نخبگانی کشور و هم در سطح بینالمللی، تحلیلگران برجسته این پروژه را تهدیدی ژرف و چندبعدی برای منافع ایران میدانند. متأسفانه به نظر میرسد برخی مشاوران و جریانهای مؤثر در سیاستگذاری دولت، بیش از آنکه نگاهی ملی و کلاننگر داشته باشند، از زاویهای قومی یا سیاسی به مسئله مینگرند؛ زاویهای که در بلندمدت، هزینهای سنگین بر منافع کشور تحمیل خواهد کرد.
زنگزور، اگرچه امروز صرفاً عنوانی بر روی نقشه است، اما فردا میتواند نقطهای بحرانی در ژئوپلیتیک ایران باشد. تهران باید بدون تعلل، با بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماتیک، حقوقی و حتی بازدارندگی منطقهای، مانع اجرایی شدن کریدوری شود که هدف اصلیاش، مهار و تضعیف ایران در قفقاز است.
تاریخ نشان داده است که غفلت از تهدیدات خاموش، همیشه بهایی گزاف در پی داشته است. کریدور زنگزور، آزمونی برای سنجش تدبیر سیاست خارجی کشور است—آزمونی که پاسخ آن، آیندهی موقعیت ایران در منطقه را تعیین خواهد کرد.