سرمقاله

کریدور زنگزور؛ بازی بزرگ ژئوپلیتیکی علیه ایران / سعید پای بند

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بهترین مراکز خرید کوالالامپور | 10 پاساژ برای خرید در مالزی
  • انواع سیم بکسل آسانسور + زمان تعویض
  • فناوری تلفن همراه در ایران ۳۱ ساله شد
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 50457  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 19 مرداد 1404
    سلاح مقاومت یا خلأ امنیتی؛ لبنان در دوراهی تاریخی
    موافقت کابینه لبنان با طرح پیشنهادی آمریکا برای خلع سلاح حزب‌الله، نقطه عطفی خطرناک در معادلات امنیتی منطقه است. این تصمیم، بازدارندگی در برابر رژیم صهیونیستی را به‌شدت تضعیف کرده و معادله قدرت را به سود تل‌آویو تغییر می‌دهد؛ امری که می‌تواند امنیت، انسجام و آینده لبنان را به مخاطره اندازد.
    به گزارش نورنیوز تصویب مفاد طرح چهارمرحله‌ای آمریکا برای خلع سلاح حزب‌الله توسط دولت جوزف عون، با واکنش‌های گسترده داخلی و خارجی روبه‌رو شد. تصویب این طرح که با تحسین فرستاده ویژه ترامپ، توماس باراک، همراه بود، شامل مهلت نهایی ۳۱ دسامبر ۲۰۲۵ برای خلع کامل سلاح حزب‌الله است. در این چارچوب، اسرائیل متعهد به توقف عملیات نظامی و خروج تدریجی از مواضع اشغالی جنوب لبنان می‌شود، در حالی که دولت لبنان باید با استقرار ارتش، سلاح‌های حزب‌الله را جمع‌آوری و منهدم کند. مرحله پایانی طرح نیز با برگزاری کنفرانس بین‌المللی بازسازی، به میزبانی آمریکا، عربستان، فرانسه و قطر همراه خواهد بود.
    واکنش حزب‌الله و جبهه مقاومت
    حزب‌الله این تصمیم را «گناه کبیره» و بخشی از «استراتژی تسلیم» در برابر دیکته‌های آمریکا دانست که منافع مستقیم اسرائیل را تأمین می‌کند. این حزب هشدار داد که خلع سلاح، حاکمیت ملی را تضعیف و لبنان را در برابر تهدیدات جنوب بی‌دفاع می‌کند. خروج وزرای حزب‌الله و جنبش امل از جلسه دولت، نماد مخالفت قاطع جبهه مقاومت بود. حزب الله لبنان در موضع‌گیری رسمی تأکید کرد که اولویت‌ها باید آزادسازی سرزمین‌های اشغالی، پایان تجاوزات اسرائیل و تقویت توان دفاعی باشد. عراقچی، وزیر خارجه ایران، نیز ضمن هشدار نسبت به فرصت‌طلبی تل‌آویو، یادآور شد که تلاش برای خلع سلاح مقاومت مسبوق به سابقه است، اما توان موشکی و عملیاتی حزب‌الله همچنان عامل کلیدی بازدارندگی باقی مانده است.
    پیامدهای امنیتی و راهبردی
    خلع سلاح حزب‌الله، فراتر از یک تصمیم داخلی، پیامدهای ژئوپلیتیکی گسترده‌ای دارد. تجربه دو دهه گذشته نشان می‌دهد که توان نظامی حزب‌الله، از جنگ ۳۳ روزه تا حمایت از محور مقاومت در سوریه و غزه، مانع اصلی تجاوزگری اسرائیل بوده است. حذف این ظرفیت، عمق راهبردی مقاومت ضد صهیونیستی را کاهش داده و امکان حملات پیش‌دستانه اسرائیل را افزایش می‌دهد. در چنین شرایطی، ارتش لبنان به دلیل محدودیت‌های لجستیکی و سیاسی، توان جایگزینی این بازدارندگی را ندارد. این تحول می‌تواند موازنه قوا را به‌طور کامل به سود اسرائیل تغییر دهد.
    پیامدهای اجتماعی و خطر فروپاشی انسجام ملی
    در داخل لبنان، حزب‌الله نه‌تنها یک بازیگر نظامی، بلکه ضامن امنیت لبنان به ویژه بخش‌های شیعه‌نشین جنوب و بقاع است. حذف این بازوی دفاعی، بی‌اعتمادی عمیق میان جوامع محلی و ساختار سیاسی را افزایش داده و شکاف‌های طایفه‌ای را تعمیق می‌کند. اعتراضات خیابانی هواداران حزب‌الله در بیروت، نشانه آغاز موجی از نارضایتی اجتماعی است که می‌تواند ثبات سیاسی کشور را تهدید کند. از سوی دیگر، این روند برای اسرائیل فرصتی طلایی فراهم می‌آورد تا بدون هزینه بازدارندگی، به اهداف مرزی و امنیتی خود دست یابد و حتی سناریوهای اشغال‌گری مجدد در جنوب لبنان را دنبال کند.