سرمقاله

به خیابان بریزید!؟ / محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • محمد شریعتمداری در آیین افتتاحیه نوزدهمین نمایشگاه بین‌المللی ایران پلاست:
  • معارفه مدیران عامل شرکت‌های پتروشیمی تندگویان، پتروشیمی بوعلی و فجر انرژی برگزار شد
  • معلم خصوصی قابل اعتماد را چطور شناسایی کنیم؟
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 50758  |  صفحه ۲ | سیاست روز  |  تاریخ: 25 مرداد 1404
    پزشکیان مگر چه گفت؟
    پشت پرده طرح «عدم کفایت سیاسی»
    ارزیابی‌ها از صحبت پزشکیان این بود که رئیس‌جمهور به صورت غیرمستقیم از فضاسازی‌های سعید جلیلی در جریان سخنرانی‌ و صحبت‌های رسانه‌ای اخیرش انتقاد کرده است. به خصوص این که استفاده از مثال گوساله‌پرستی توسط جلیلی، واکنش‌های زیادی به دنبال داشت. با توجه به این که دولت وظیفه دارد کشور را از بحران دور نگه دارد و معتقد است دیپلماسی روشی کم‌هزینه‌تر به حساب می‌آید، جریان مقابل تفکرات دیگری را دنبال می‌کند.
    رئیس‌جمهور از سوی جریان تندروی داخلی، متهم به نداشتن کفایت سیاسی شده است. منتقدان می‌گویند او با اظهارات نسنجیده خود و ناتوانی در مدیریت مسائل کشور، عدم کفایت خود را نشان می‌دهد. اصطلاح عدم کفایت سیاسی اشاره به اصل ۸۹ قانون اساسی و استیضاح رئیس‌جمهور دارد.
    به گزارش فرارو، این برای دومین بار است که چنین موجی طی دو ماه گذشته علیه پزشکیان ایجاد می‌شود. بار نخست، به دلیل حواشی سفر پزشکیان به آذربایجان جهت شرکت در اجلاس اکو در تیرماه و همچنین مصاحبه با تاکر کارلسون، مجری معروف آمریکایی بود که این موج ایجاد شد. این بار نیز موضوع عدم کفایت به خاطر اظهارات رئیس‌جمهور در دیدار با مدیران رسانه و در حدی پایین‌تر، موضوع واکنش دولت به ماجرای صلح ارمنستان و آذربایجان (محور زنگزور) مطرح شد.
    رئیس‌جمهور از سوی جریان تندروی داخلی، متهم به نداشتن کفایت سیاسی شده است. منتقدان می‌گویند او با اظهارات نسنجیده خود و ناتوانی در مدیریت مسائل کشور، عدم کفایت خود را نشان می‌دهد. اصطلاح عدم کفایت سیاسی اشاره به اصل ۸۹ قانون اساسی و استیضاح رئیس‌جمهور دارد.
    به گزارش فرارو، این برای دومین بار است که چنین موجی طی دو ماه گذشته علیه پزشکیان ایجاد می‌شود. بار نخست، به دلیل حواشی سفر پزشکیان به آذربایجان جهت شرکت در اجلاس اکو در تیرماه و همچنین مصاحبه با تاکر کارلسون، مجری معروف آمریکایی بود که این موج ایجاد شد. این بار نیز موضوع عدم کفایت به خاطر اظهارات رئیس‌جمهور در دیدار با مدیران رسانه و در حدی پایین‌تر، موضوع واکنش دولت به ماجرای صلح ارمنستان و آذربایجان (محور زنگزور) مطرح شد.
    احتمال رنجیدگی از انتقاد به جلیلی
    ارزیابی‌ها از صحبت پزشکیان این بود که رئیس‌جمهور به صورت غیرمستقیم از فضاسازی‌های سعید جلیلی در جریان سخنرانی‌ و صحبت‌های رسانه‌ای اخیرش انتقاد کرده است. به خصوص این که استفاده از مثال گوساله‌پرستی توسط جلیلی، واکنش‌های زیادی به دنبال داشت. با توجه به این که دولت وظیفه دارد کشور را از بحران دور نگه دارد و معتقد است دیپلماسی روشی کم‌هزینه‌تر به حساب می‌آید، جریان مقابل تفکرات دیگری را دنبال می‌کند؛ به همین دلیل از تریبون‌های مختلف تلاش‌های زیادی برای جلوگیری از شکل‌گیری این فضای عبور از بحران انجام می‌دهند.
    قوه مجریه معتقد است که بدون حل مسائل از مسیر دیپلماسی، امکان حل مشکلات وجود ندارد چرا که کشور با بحران‌های درهم‌تنیده مواجه است. جریان رقیب دولت می‌گوید می‌شود این مشکلات را حل کرد و اگر تیم پزشکیان نمی‌تواند بدون مذاکره و دیپلماسی مشکل را حل کند، کنار برود و بگذارد اهل فن کار را بر عهده بگیرد. پس از ارائه این ارزیابی که پزشکیان در واقع پاسخی بدون نام بردن از سعید جلیلی و جریان او به این فضاسازی‌ها داده بود، این انتقادها تندتر شد.
    چراغ نخست در دوره جدید مطالبه استیضاح و اعلام عدم کفایت رئیس‌جمهور را، سایت رجانیوز روشن کرد. این سایت در دو یادداشت بی‌نام با تیتر‌های «پژواک صدای «ما نمی‌توانیم»، از تریبون رسمی جمهوری اسلامی/ آقای پزشکیان! این حجم از حقارت در برابر دشمن خونخوار، خسته‌کننده نیست؟» و « آقای پزشکیان از سخنان خود شرمنده باشید/ وقتی سخنان رئیس دولت، خوراک ماشین تبلیغاتی دشمن می‌شود» به استقبال پزشکیان رفت. اولین یادداشت در واکنش به صحبت‌های او در دیدار مدیران رسانه بود و دومین آن نیز پس از انتشار پیام نتانیاهو نوشته شد.
    مرور تجربه بنی‌صدر
    از اینجا به بعد نام ابوالحسن بنی‌صدر، نخستین رئیس‌جمهور ایران که در سال ۱۳۶۰ با رای مجلس برکنار شد، بیشتر انعکاس پیدا کرد. رجانیوز در این نقطه نیز نقشی محوری داشت. این سایت خبری در گزارشی به بازخوانی نطق آیت‌الله خامنه‌ای در مجلس اول (به عنوان نماینده مجلس)، برای اثبات عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر پرداخت. گزارش با این تیتر منتشر شد: «بازخوانی نطق تاریخی آیت‌الله خامنه‌ای در اثبات عدم کفایت بنی‌صدر/ وقتی «شجاعت» نمایندگان، کشور را از سقوط در دره نجات داد.» پس از آن بود که کلیدواژه بنی‌صدر در رسانه‌ها و حساب‌های مجازی کاربران این جریان بیش از پیش مورد استفاده قرار گرفت. یکی از واضح‌ترین واکنش‌ها را حمید رسائی، نماینده تهران داشت.
    او در توئیتر نوشت:‌ «می‌گویند طرح موضوع عدم کفایت سیاسی پزشکیان بین دو جنگ، خلاف مصلحت است!
    می‌گویم جلسه عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر وسط جنگ بود.
    می‌گویند ثبات نظام و همراهی مردم چه می‌شود؟
    می‌گویم روز استیضاح بنی‌صدر خرداد سال ۶۰، نه نظام، ثبات و قدرت امروز و نه مردم، فهم و بصیرت امروز را داشتند. قطعا شرایط امروز، بهتر از آن روز است.
    می‌گویند پزشکیان که مثل بنی‌صدر خائن نیست.
    می‌گویم بله ولی به وظایفش جاهل است و توانش به اندازه این جایگاه نیست و سوگمندانه، نتیجه رفتار و تصمیمات جاهل و خائن هم یک چیز است: خسارت!
    ای کاش خودش پیش قدم شود ولی اگر نشد ما هم خودمان را گول نزنیم.»
    این موج همچنان با بازنشر صبحت‌های سعید جلیلی در مناظرات سال گذشته، برخی سخنرانی‌ها و بریده‌های از جملات او در فضای مجازی همراه با شماتت ۱۶ میلیون رای‌دهنده به پزشکیان (با تاکید بر این میزان رای‌دهنده) ادامه دارد.
    عشق مفرط رادیکال‌ها به تبدیل استثنا به قاعده
    مهرداد خدیر در عصر ایران می نویسد: صراحت مسعود پزشکیان در واکنش به پرسش و نقدی از جانب یکی از حاضران نشست دیدار اصحاب رسانه با رییس جمهوری (گویا آقای حسین شریعتمداری) چنان بر اصول‌گرایان رادیکال گران افتاده که رییس جمهور پزشکیان را متهم به پاس گل به دشمن می‌کنند چون گفته «اگر بسازیم باز هم می‌زنند!» یا چرا گفته «مذاکره نکنیم چه کنیم، بجنگیم؟»
    البته خود آقای شریعتمداری نه بحث عدم کفایت سیاسی را مطرح کرده و نه به اولین رییس جمهوری تشبیه کرده بلکه بر مشاوران خرده گرفته و برخی هم از انتشار صحبت‌ها انتقاد کرده‌اند و لاید انتظار دارند اول آنها ببینند بعد منتشر شود و در این میان ناگهان برخی خواستار طرح عدم کفایت سیاسی و تکرار سرنوشت اولین رییس جمهور ایران در ۴۴ سال قبل برای رییس جمهور فعلی شده‌اند.
    با این حال اول‌بار نیست که یک رییس جمهوری را به اولین رییس جمهوری تاریخ ایران - ابوالحسن بنی‌صدر - متهم می‌کنند. پیش‌تر با سید محمد خاتمی و حسن روحانی نیز همین کار را انجام داده بودند هر چند بعد از بنی‌صدر تنها رییس جمهوری که با رهبری زاویه آشکار پیدا کرد اتقاقا عزیز دل خود این جماعت بود: محمود احمدی‌نژاد که اصرار داشتند به مرحوم رجایی تشبیه کنند و اگرچه در نگاه لیبرال و سابقه انقلابی و نظریه پردازی هیچ شباهتی به بنی‌صدر نداشت اما شاید در این یک فقره - زاویه با رهبری- او بود که به بنی‌صدر شباهت داشت!
    در ادامه خدیر 10 نکته را می نویسد که به بخش هایی از آن اشاره می شود: ۱. اصول‌گرایی رادیکال ایرانی علاقه وافری دارد استثنا را به قاعده تبدیل کند یا بر آن ترجیح دهد. از ۹ رییس جمهوری تاریخ ایران تنها یکی با طرح عدم کفایت سیاسی برکنار شده و این استثنا را نباید قاعده کرد و چماق برکناری را بر سر هر رییس جمهوری بالا گرفت و کوفت. این جماعت اما به استثنا علاقه دارند. کما این‌که جنگ هم باید استثنا باشد نه قاعده اما دل‌شان برای جنگ غنج می‌رود. جنگی که البته وقتی درمی‌گیرد معلوم نیست کجای آن هستند! تمام که می‌شود لحاف و تشک خود را به صدا و سیما می‌برند و از این کانال به آن کانال هل من مبارز می‌طلبند!
    ۲. طرح برکناری بنی‌صدر در سال ۱۳۶۰ به خاطر مخالفت‌های او با سران حزب جمهوری اسلامی نبود یا دست کم دلیل مخالفت نکردن رهبر انقلاب این نبود. تنها دلیلی که امام حمایت خود را از روی او برداشت ائتلاف با مجاهدین خلق بود وگرنه منهای این موضوع اتفاقا رابطه عاطفی عمیقی با او داشت که در پیام بعد از نجات از سانحه سقوط هلی کوپتر نمود دارد. به عبارت دیگر اگر سراغ مجاهدین نرفته بود یا به عبارت درست‌تر به آنان پاسخ مثبت نداده بود به صرف اختلاف با دولت رجایی و سران حزب و حتی انتقاد به خود امام موافق حذف اولین رییس جمهور با پشتوانه ۱۱ میلیون رأی از جمعیت آن روز و آن هم در وضعیت جنگی نبود در حالی که فرمانده کل قوا هم بود. قصه مجاهدین اما جدا بود. حالا مگر پزشکیان با مجاهدین خلق یا سازمان مشابه آن ائتلاف کرده؟! یا به عکس تتمه آنان هر بار که روزنه‌ای گشوده می شود ناراضی‌ترین‌اند؟
    ۳. این تلقی بیرونی که هر رییس جمهوری که از دل رقابت (و نه مثل مرحوم ابراهیم رییسی با حذف پیشاپیش رقیبان) روی کار می‌آید با نظام مشکل پیدا می‌کند زیبنده نیست چون به یک روال بدل می‌شود و نزد دیگران نیز پذیرفتنی نیست زیرا رییس جمهوری یعنی رییس آن جمهوری و رییس که نمی‌شود با دشتگاه خودش مشکل داشته باشد! جدای این مگر حذف اولین رییس جمهوری کم‌هزینه بود؟ آن همه ماجرایی که مجاهدین خلق بعد از آن ایجاد کردند بعد از عزل بنی‌صدر رخ داد و هنوز درگیر پرونده هسته‌ای‌یی هستیم که سال ۸۱ مطرح کردند تا بوش پسر را از حمله به عراق منصرف و به جانب ایران معطوف کنند و اگر آقای خاتمی با آن محبوبیت بین‌المللی و داخلی رییس جمهور نبود چه بسا اتفاق می‌افتاد. مجاهدین/ منافقین با یک تیر دو نشان را هدف داشتند: از یک سو حمله به عراق اتفاق نیفتد تا خودشان آسیب نبینند و از سوی دیگر حکومت ایران را ساقط کنند.
    ۴. آنچه رادیکال‌ها و تندروها در نظر نمی‌گیرند این است که پزشکیان در وضعیتی آمد که نرخ مشارکت در انتخابات یک رقمی شده بود. دو وزیر دولت رییسی درگیر بزرگ‌ترین پرونده فساد اقتصادی بودند. نیمه دوم سال ۱۴۰۱ بعد از ماجرای مهسا کشور دست‌خوش اعتراض بود و محاسبات دولت خالص سازان از تغییر هندسه جهانی بعد از حمله روسیه به اوکراین در اسفند ۱۴۰۰ هم درست درنیامده بود و نزدیکی به روسیه باعث دوری اروپا از ایران شد و حاصل آن را در موضع آنها در قبال مکانیسم ماشه داریم می‌بینیم.
    رییس جمهور سابق درباره بحران ۱۴۰۱ و بر سر حجاب اجباری هم ابتکاری نداشت و جز تکرار مواضع کلی سخنی برزبان نمی‌آورد و بیشتر سرگرم سفر استانی و وعده احیای هزار کارخانه بود. توپ را به زمین مجلس انداختند تا موهن‌ترین طرح در تاریخ پارلمان در ایران را تصویب کنند و اگر پزشکیان نیامده بود و آن طرح که بر خلاف موارد نقض قانون اساسی تایید و قانون شده بود اجرا می‌شد چنان نفرتی را در جامعه دامن می‌زد که بعید نبود در جریان جنگ ۱۲ روزه شاهد رویکرد دیگری ا‌ز جانب مردم می‌بودیم و رؤیای نتانیاهو محقق می‌شد. همان مردمی که مقامات به خاطر آن که به خیابان نریختند مدام از آنها تمجید می‌کنند.
    پزشکیان نیامده از نمد ریاست جمهوری و یک دولت بی‌ول و فربه از کارمندان مازاد و در جاهایی ورشکسته کلاهی بدوزد. آمده مملکت را از ناترازی در همه چیز نجات دهد. رفتار استثناگرایان با ناجی اما شگفت‌آور است و شاید دوست دارند با لحن رییس جمهور سابقا محبوب خودشان بر سرشان فریاد بزند: چه تونه؟ جای تشکرتونه؟!
    ۵. سخن صریح رییس جمهور صادق کنونی پاس گل به دشمن نیست. پاس گل واقعی ادعای نفی هولوکاست از جانب رییس جمهور شهره به بی صداقتی خودشان بود که نپرسیدند به شما چه و به ما چه؟ هیتلر یا یهودی‌ها را در کوره آدم‌سوزی انداخته یا نینداخته. اگر انداخته که اقدام آلمان است علیه یهودیان و هر دو زبان درازی دارند و اگر نینداخته ما چرا از آدولف هیتلر رفع اتهام کنیم؟ پاس گل آنجا بود که رسما از آن بهره برداری می‌کردند. چشم خود را بسته اند و بر چهره رییس جمهوری و رییس شورای عالی امنیت ملی که در جنگ ۱۲ روزه تا پای مرگ رفت و جراحت مختصری هم دید چنگ می‌اندازند.
    ۶. گیرم طرح عدم کفایت سیاسی تصویب شود. خیال کرده‌اید پزشکیان می‌نشیند و تماشا می‌کند؟‌ اتفاقا بنی‌صدر نیست که به مجلس نیاید. می‌آید و پاسخ می‌دهد. ترس بنی‌صدر از مجلس واقعی بود که بدون نظارت استصوابی شکل گرفته و اکثریت مردم آن زمان را نمایندگی می‌کرد. این مجلس اما بیشتر حاصل اراده شورای نگهبان با مشارکت اندک مردم است. کافی است به نامه دلایل رد صلاحیت آقای لاریجانی از دوبار انتخابات ریاست جمهوری نگاه کنیم تا دریابیم نامزدهای بالقوه در مجلس را چگونه رد کردند تا مجلسی شکل گیرد که شباهتی به خواست و زیست و گرایش اکثر مردم ندارد.