سرمقاله

منافع استراتژیک و دوگانگی محکومیت‌های رسمی / سعید پای بند

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • پایداری ایرانسل در حفاظت از آخرین بازماندگان یوز ایرانی
  • معرفی ۶ رسانه برتر اقتصادی ایران و جهان با رعایت اصول E-E-A-T
  • بسته ویژه ایرانسل به مناسبت روز قزوین
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 51646  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 11 شهریور 1404
    منافع استراتژیک و دوگانگی محکومیت‌های رسمی / سعید پای بند

    در روزهای اخیر، بیانیه سران سازمان همکاری شانگهای در مورد محکومیت حملات نظامی اسرائیل و ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، توجه بسیاری از تحلیلگران و فعالان سیاسی را جلب کرده است. این محکومیت‌ها که در نشست سران شانگهای در چین مطرح شد، اگرچه گامی مثبت در حمایت از حاکمیت ایران به شمار می‌روند، اما واقعیت‌های پیچیده و چالش‌برانگیزی را در زمینه روابط ایران با کشورهای عضو این سازمان، به‌ویژه چین و روسیه، آشکار می‌سازد. روابط ایران با این دو قدرت بزرگ جهانی، که از آن به‌عنوان «شراکت راهبردی» یاد می‌شود، به‌طور فزاینده‌ای تحت تأثیر بازی‌های پیچیده ژئوپولیتیک، منافع اقتصادی و اولویت‌های استراتژیک قرار دارد.
    چین و روسیه از جمله کشورهایی هستند که در کنار ایران در برخی عرصه‌های اقتصادی، امنیتی و سیاسی همکاری نزدیک دارند. این سه کشور، به‌ویژه در زمینه انرژی، نفت، گاز و زیرساخت‌های راهبردی، شراکت‌های گسترده‌ای را شکل داده‌اند. اما نکته قابل توجه این است که این همکاری‌ها همیشه از منظر منافع استراتژیک محض نبوده است و هر یک از این کشورها در عرصه بین‌المللی، اولویت‌های خاص خود را دنبال می‌کنند.
    در خصوص چین، ایران به‌ویژه در شرایط تحریم‌های اقتصادی از سوی غرب، به یک شریک تجاری بزرگ و راهبردی تبدیل شده است. قراردادهای بلندمدت در حوزه انرژی و زیرساخت‌ها، به‌ویژه در زمینه نفت و گاز، نشان‌دهنده یک همکاری تجاری قوی است. با این حال، این دو کشور در بسیاری از مسائل بین‌المللی به‌ویژه در مورد بحران‌های منطقه‌ای، اغلب تمایلات متفاوتی دارند. چین به‌عنوان یک قدرت اقتصادی جهانی، بیشتر ترجیح می‌دهد در روابط بین‌المللی خود به‌طور محتاطانه عمل کرده و از هر گونه درگیری شدید پرهیز کند. در نتیجه، حمایت‌های چین از ایران در مقاطع مختلف بیشتر در قالب بیانیه‌های دیپلماتیک و نه اقدامات عملی و جدی بوده است.
    روسیه نیز که به‌عنوان یکی دیگر از هم‌پیمانان ایران در سازمان همکاری شانگهای به‌شمار می‌رود، در روابط خود با ایران به‌ویژه در عرصه‌های امنیتی و نظامی فعال است، اما در بسیاری از موارد به‌ویژه در بحران‌های سوریه و مسائل هسته‌ای، رویکردهای محتاطانه‌تری داشته است. روسیه به‌دنبال تقویت موقعیت خود در منطقه و در عین حال حفظ روابط با غرب است. این دوگانگی در سیاست‌های روسیه باعث شده است که در مقاطع حساس، حمایت‌های عملی این کشور از ایران کمتر از آن چیزی باشد که در ظاهر از یک شریک راهبردی انتظار می‌رود.
    حملات نظامی اسرائیل و آمریکا به تأسیسات ایران در سال 2025، اگرچه از نظر سیاسی و دیپلماتیک محکوم شده‌اند، اما این محکومیت‌ها در حقیقت چهره واقعی روابط ایران با چین و روسیه را نشان می‌دهند. این دو کشور به‌ویژه در موضوعاتی مانند قیمت نفت و محدودیت‌های تجاری، مواضعی اتخاذ کرده‌اند که بیشتر در راستای منافع اقتصادی و سیاسی خودشان است تا حمایت کامل و بدون قید و شرط از جمهوری اسلامی ایران.
    در حالی که ایران و چین در زمینه‌های اقتصادی به‌ویژه در حوزه نفت و گاز همکاری می‌کنند، چین به‌عنوان بزرگترین مصرف‌کننده نفت در جهان، اغلب در تلاش است که قیمت نفت را پایین نگه دارد تا منافع اقتصادی خود را حداکثر کند. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران به‌دلیل تحریم‌های غرب، نیاز مبرم به فروش نفت در قیمت‌های بالاتر دارد تا بتواند اقتصاد خود را در شرایط دشوار تحریم‌ها حفظ کند. از سوی دیگر، روسیه، به‌عنوان رقیب بزرگ ایران در بازار انرژی، ممکن است در برخی مواقع تمایلی به افزایش قیمت نفت نداشته باشد، چرا که این امر می‌تواند منافع اقتصادی این کشور را به خطر اندازد.
    به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی ایران باید به‌طور جدی در تحلیل و ارزیابی روابط خود با چین و روسیه تجدید نظر کند. اگرچه این دو کشور از منظر ژئوپولیتیک به‌عنوان هم‌پیمانان مهم ایران شناخته می‌شوند، اما واقعیت این است که در مواقع حساس، منافع اقتصادی و استراتژیک آن‌ها اغلب بر حمایت‌های سیاسی از ایران ترجیح داده می‌شود.
    ایران باید تلاش کند تا از این دوگانگی‌ها استفاده کرده و در عین حال روابط خود را با دیگر قدرت‌های جهانی نیز گسترش دهد. برای مثال، تقویت روابط با کشورهای منطقه‌ای که با ایران هم‌پیمان هستند، از جمله هند، ترکیه و حتی کشورهای عربی که ممکن است در آینده درک بهتری از منافع ایران پیدا کنند، می‌تواند به‌عنوان یک راهبرد عملی در برابر فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های اقتصادی باشد.
    در نهایت، آنچه که ایران در این برهه نیاز دارد، بیشتر از محکومیت‌های دیپلماتیک، حمایت‌های عملی و واقعی است. چین و روسیه به‌عنوان اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای و شرکای راهبردی ایران، باید در شرایط بحرانی در کنار این کشور قرار بگیرند و نه تنها در سخنرانی‌ها، بلکه در عمل نیز از حاکمیت ایران دفاع کنند. اگر این همکاری‌ها در جهت منافع مشترک و به‌ویژه در مواجهه با تهدیدات مشترک گسترش یابد، می‌تواند به تحقق امنیت منطقه‌ای و جهانی کمک کند.
    ایران باید در کنار حفظ روابط خود با این کشورها، از فرصت‌های دیپلماتیک دیگر نیز بهره برده و در مسیر تقویت استقلال اقتصادی و سیاسی خود گام بردارد. در غیر این صورت، ممکن است با تهدیداتی فراتر از حملات نظامی مواجه شود که با تغییر موازنه قدرت در منطقه باشد.