سرمقاله

حمله اسرائیل به قطر و شکل‌گیری یک فضای جدید سیاسی در منطقه / سعید پای بند

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • آغاز دور جدید حراج شماره‌های رند همراه اول
  • استعلام خلافی بیمه ثالث آسیا؛ راهی برای پاک کردن رایگان خلافی
  • پس از نخستین رونمایی در ایران؛ ایرانسل آماده ارائه رسمی eSIM
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 52284  |  صفحه ۱۱ | ایران و جهان  |  تاریخ: 23 شهریور 1404
    قتل «چارلی کرک»؛ نمایی از دوقطبی شدید در جامعه آمریکایی است
    آمریکا در مسیر طوفان سیاسی
    گروه سیاست خارجی- روزنامه چاپ لندن در گزارشی با اشاره به تاثیرات ترور فعال سیاسی راست‌گرا در آمریکا، تاکید کرد: «در شرایطی که خشم و تفرقه در ایالات متحده حکمفرماست، رئیس‌جمهور این کشور به خشونت سیاسی دامن می‌زند و هوادارانش قتل و خونریزی را تشویق می‌کنند.»
    قتل «چارلی کرک» ایالات متحده و کسانی که به آن اهمیت می‌دهند را نگران کرده است. دستگیری مظنونی به نام «تایلر رابینسون» نیز به سختی توانسته است افکار عمومی را به‌خصوص در این شرایط آرام کند که افشای هرگونه وابستگی سیاسی احتمالی می‌تواند دور جدیدی از اتهامات متقابل را آغاز کند. در واقع، ترس از این است که این کشور در شرف ورود به دوره جدیدی از خشونت سیاسی باشد و به مکانی تبدیل شود که در آن اختلافات، نه با کلمات و استدلال، بلکه با اسلحه و خون حل و فصل می‌شوند. به هر حال، این کشور قبلا نیز به این مرحله رسیده است.
    روزنامه گاردین در گزارشی نوشت: «ایالات متحده در خشونت متولد شد، کمتر از یک قرن پس از تأسیس خود درگیر جنگ داخلی شد و در حافظه زنده به نظر می‌رسید که در آستانه جنگ داخلی دیگری است؛ با موجی از ترورها در دهه ۱۹۶۰ که جان مارتین لوتر کینگ، مالکوم ایکس، مِدگار اِورز و جان و باب کندی را گرفت.»
    هرچند دانستن اینکه این کشور قبلا این دوران را پشت سر گذاشته و جان سالم به در برده است، می‌تواند کمی «تسلی‌بخش» باشد اما اکنون، زمانه‌ای متفاوت است و این تسلی چندان شفابخش نیست. اول اینکه، اسلحه بیشتر از آن زمان در دسترس است؛ بیش از ۸۵۰ میلیون اسلحه گرم در دست افراد در جهان وجود دارد و تقریبا نیمی از آنها متعلق به آمریکایی‌هاست. به ازای هر ۱۰۰ آمریکایی، ۱۲۰ اسلحه وجود دارد.
    و از سوی دیگر، امروزه منابع اطلاعاتی تحت سلطه رسانه‌های اجتماعی است که افراطی‌ترین صداها را تقویت و خشمگین‌ترین احساسات را تشویق می‌کنند. زمانی، مجری شبکه سی‌بی‌اس می‌توانست خبر ترور رئیس‌جمهور را منتشر و آرامشی غم‌انگیز را منتشر کند، اما اکنون، غم و اندوه به خشم تبدیل شده است و فیلم تیراندازی وحشتناک به کرک تنها لحظاتی پس از مرگ او در سراسر جهان منتشر می‌شود.
    قتل «چارلی کرک»؛ نمایی از دوقطبی شدید در جامعه آمریکایی
    امید محسنی در برنا می نویسد: تحقیقات نشان می‌دهد که رابینسون در سال‌های اخیر به طور فزاینده‌ای به سیاست علاقه‌مند شده و انتقادات شدیدی نسبت به ایدئولوژی‌های راست‌گرایانه، از جمله ایدئولوژی چارلی کرک، ابراز کرده است. این موضوع توسط یک همکلاسی سابق او تأیید شده است. چارلی کرک که با شعار «بیا ثابت کنم من اشتباه می‌کنم» در تریبون‌های مختلف دانشگاهی چپ‌گرا به مناظره با آنها پرداخته بود، در آخرین گردهمایی چالشی خود وقتی درباره تیراندازی‌های دسته‌جمعی در آمریکا سخن می‌گفت، مورد هدف قرار گرفت.
    گاردین در گزارشی نوشت: «در محل وقوع حادثه، یک تفنگ و چندین پوکه گلوله یافت شده که روی این پوکه‌ها پیام‌هایی شامل شعار‌های ضد فاشیستی مانند «بلاچائو» (که نام یک سرود ضد فاشیستی ایتالیایی است) حک شده است.» جالب اینکه، رابینسون که در خانواده‌ای جمهوری‌خواه بزرگ شده بود، به طور عمومی گرایش‌های چپ‌گرایانه خود را ابراز کرده است. این موضوع را یک همکلاسی سابق او تأیید می‌کند.
    ترامپ، خشونت در آمریکا را افزایش داد؟
    حادثه در ایالات متحده باردیگر چراغ قرمز خطر دوقطبی‌های شدید و تاثیر رفتار‌های پوپولیستی ترامپ در این زمینه را روشن کرد. ترامپ در نخستین اظهارنظر خود درباره این ترور، چپ‌های افراطی را مقصر معرفی کرده بود. اما آنچه که در رسانه‌های مخالف ترامپ در غرب مورد توجه قرار گرفته، افزایش خشونتی است که پس از مواضع او در دور اول و دوم ریاست‌جمهوری اتفاق افتاده است.
    بسیاری از رسانه‌های غربی از ابتدای انتشار اخبار این حادثه در یک نقطه مشترک تحلیل ایستاده‌اند، جایی که دوقطبی‌های فزاینده، چپ فرهنگی و راست افراطی در ایالات متحده را در برابر یکدیگر بسیج می‌کند. گاردین در تحلیل ابتدایی خود از این واقعه نوشته بود: «مرگ چارلی کرک بر اثر گلوله یک ترور در محوطه دانشگاهی در ایالت یوتا در روز چهارشنبه، ایالات متحده را - کشوری که همین حالا هم با خشم سیاسی فزاینده و قطبی‌شدن دست‌وپنجه نرم می‌کند- در وضعیتی از شوک عمیق و نزدیک به یاس فرو برده است.»
    نشانه‌های نزاع همه جای ایالات متحده وجود دارد
    وقتی ترامپ برای بار دوم وارد کاخ سفید شد، بسیاری از تحلیلگران از بازگشت یک رئیس‌جمهور پوپولیست سخن گفتند، اما کمتر کسی عمق شکافی را که این بازگشت در تار و پود جامعه آمریکا ایجاد می‌کرد به درستی تخمین زده بود. حالا، ماه‌ها پس از آغاز دور دوم ریاست جمهوری‌اش، نشانه‌ها همه‌جا وجود دارد؛ از کنگره‌ای که بیشتر به صحنه نزاع ایدئولوژیک شبیه است تا محله‌های دانشگاهی که هرکدام قلمروی برای نمایش تضاد‌ها هستند.
    قتل چارلی کرک موجی از خشم در میان راست‌گرایان افراطی ایجاد کرد، جایی که برخی از هواداران ترامپ این حادثه را نقطه عطفی سیاسی و تهدیدی برای قدرت محافظه‌کاران می‌دانند، در حالی که خشونت‌های سیاسی در آمریکا مدت‌هاست که روند صعودی دارد.
    تسویه حساب سیاسی بعد از قتل چارلی کرک
    برخی هواداران رئیس‌جمهور آمریکا، جناح چپ سیاسی را مسئول قتل کرک دانسته و آن را نتیجه سال‌ها خصومت علیه جنبش ماگا، «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم»، توصیف کردند. در شبکه‌های اجتماعی، برخی پست‌هایی که ظاهراً از مرگ کرک استقبال کرده‌اند به عنوان شواهدی از هدف‌گیری محافظه‌کاران مورد استناد قرار گرفت.
    با این حال رویترز در تحلیلی می‌نویسد: «فعلا دوران استفاده سیاسی از حادثه است. قتل کرک به نماد قدرتمندی برای بخشی از راست‌گرایان آمریکایی تبدیل شد که جناح چپ را نه تنها رقبای ایدئولوژیک بلکه تهدیدی وجودی برای هویت و قدرت محافظه‌کاران می‌دانند. این خشم، که سال‌ها توسط گفتار‌های تند و حباب‌های رسانه‌ای تقویت شده، منعکس‌کننده روایت گسترده‌ای است که در آن هم‌پیمانان ترامپ خود را میهن‌پرستانی محاصره‌شده در مقابل مخالفان قانون‌گریز و خصمانه می‌بینند.»
    قطبی‌سازی صرفاً در سطح سیاست باقی نمانده؛ به فرهنگ روزمره هم سرایت کرده است. برخی دانشگاه‌های آمریکا به سنگر چپ فرهنگی بدل شده‌اند.
    رویترز به نقل ازجن گالبک، استاد علوم کامپیوتر دانشگاه مریلند که فعالیت آنلاین راست‌گرایان را بررسی می‌کند، بیش از ۳۰۰۰ پست در دو وب‌سایت را در ۲۴ ساعت پس از تیراندازی تحلیل کرد. او ترکیبی از غم، خشم و نشانه‌هایی از رادیکالیزه شدن رو به افزایش جامعه را مشاهده کرده است.
    این استاد دانشگاه مریلند، می‌گوید: «فراخوان‌های انتقام‌جویی افزایش یافت. یک کاربر ناشناس نوشت: «تمام حزب دموکرات باید اکنون اعدام شود!» و کاربر دیگری گفت: «این همان آتش‌سوزی رایشستاگ است»، اشاره به حمله ۱۹۳۳ که زمینه را برای حکومت نازی‌ها در آلمان فراهم کرد.»
    رسانه‌ها؛ بنزین روی آتش
    برخی از جمهوری‌خواهان نیز رسانه‌ها را عامل دوقطبی شدن جامعه آمریکایی می‌دانند، موضوعی که به نظر می‌رسد برای تطهیر ترامپ کاربرد دارد. آنها می‌گویند، فاکس نیوز و نیویورک تایمز دیگر صرفاً رسانه نیستند؛ به نماد‌هایی از دو قبیله سیاسی بدل شده‌اند. تماشای یکی یا دیگری، انتخابی ساده خبری نیست، بلکه اعلام وفاداری به یک اردوگاه است. اما ترامپ تا به حال نشان داده که از آب گل‌آلود قطبی‌سازی ماهی‌های خود را صید می‌کند، موضوعی که در نظام‌های پوپولیستی سابقه دارد. او هر انتقاد را "اخبار جعلی" می‌نامد و هر تایید را "صدای مردم". این همان مکانیزم کلاسیک پوپولیسم است که با دشمن‌سازی گزینشی، سعی دارد پایگاه اجتماعی خود را منسجم‌تر‌کند.
    ترامپ؛ کاتالیزورخشونت
    البته ترامپ خالق این شکاف‌ها نیست، اما بی‌تردید او به کاتالیزور و شتاب‌دهنده این روند تبدیل شده است. پوپولیسم او هم مردم را در داخل به صحنه می‌کشاند، هم دشمنانش را رادیکال‌تر می‌کند. آمریکا امروز بیش از همیشه میان دو روایت متضاد گرفتار است؛ روایتی که می‌خواهد "عظمت از دست‌رفته" را بازگرداند و روایتی که در پی "عدالت نوین" است. فعلا هر دو روایت زیر رفتار مه‌آلود ترامپ پنهان شده‌اند و گاهی با خشونت خود را نمایان می‌سازند. آیا این خشونت همیشه زیر سایه قدرت امنیتی ایالات متحده پنهان می‌ماند؟